اراده ای که از فیلمهای ما دفاع کند وجود ندارد
: محمدعلی باشه آهنگر کارگردان فیلم "ملکه" هرچند نتوانست به هنگام اکران فیلم فضایی مساعد برای اثرش ایجاد کند اما به هر حال موفقیتش در جشن اخیر خانه سینما میتواند یک دلگرمی برایش باشد. باشه آهنگر در گفتگو با فرانک آرتا در "شرق" ضمن اینکه از دوران اکران فیلمش به عنوان دورانی سخت نام برده و به صراحت از این گفته که اراده ای برای دفاع از فیلمهای متفاوت دفاع مقدس نظیر فیلم "ملکه" وجود ندارد. متن کامل گفته های این فیلمساز را ارائه می کند:
با وجود ناکامیهایی که در این مدت برای فیلم «ملکه» به وجود آمد، نظرتان درباره اینکه فیلمتان رکورد نامزدی جوایز را شکست و توانست 10جایزه از جمله بهترین کارگردانی را دریافت کند، چیست؟
دوران سختی بود. البته در جشنواره فیلمفجر، در 14رشته کاندیدای دریافت جایزه نیز شد. اما در آن جشنواره اتفاقات ناگواری افتاد که دلم نمیخواهم به آن دوران فکر کنم. اما در جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی اوضاع بهتر شد. فیلم در 12رشته کاندیدا شد و در چهاررشته کارگردانی، فیلمبرداری، موسیقی و بازیگر نقش مکمل تندیس دریافت کرد. در جشنواره مقاومت هم با وجود همه مشکلاتی که پیش آمده، برنده بهترین فیلم بخش بینالملل، دیپلم افتخار بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول، بهترین فیلمبرداری و بهترین جلوههای ویژه شد. اما جشن خانه سینما آن هم در اولین سال برگزاری پس از تعطیلی دوساله، خستگی ر ا از تن تیم سازنده بیرون کرد. حتما میدانید که امسال تولیدات سهساله سینما مورد داوری قرار گفت. این اتفاق برای فیلم «فرزند خاک» در سال1387 هم رخ داد آن فیلم کاندیدای 12رشته بود.
سال گذشته زمانی که قرار بود فیلمها از سوی کمیته انتخاب به مراسم اسکار معرفی شود، شما یکی از معترضان به آن فضا و نتایج بودید، چرا؟ در حالی که اعتراضتان هم چندان در رسانهها انعکاس پیدا نکرد؟
سال1391 اسکار از سوی وزارت ارشاد تحریم شد. سال بعد گفتند فیلم «ملکه» چون در همان سال به عنوان فیلم دوم به اسکار فرستاده شده، دیگر نمیتواند به اسکار ارایه شود. من گفتم چنین چیزی واقعیت ندارد. اعتراض من به شرایط بود نه به فیلمی خاص. همین!
کلا علت اینکه برخی فیلمها در برههای از زمان نادیده گرفته میشوند و در دوره دیگر مورد توجه قرار میگیرند، چیست؟
به نظرم فهم فیلمها در دوره خودشان مشکل است. اگر قایل باشیم که هنرمندان باید پیشرو و جلوتر از زمانهشان حرکت کنند، خب باید به این هم قایل باشیم که درک بسیاری از مفاهیم توسط دیگران سخت باشد. اما آن چیزی که آزاردهنده است، گاه حاشیههای قویتر و مهمتر از متن میشود. متاسفانه این فضا برای «ملکه» خیلی شدید شد. اکران خوبی به آن ندادند؛ هفتسینما که دوسینمای آن تکسانس بود. همزمان به فیلم دیگری 86سینما در سطح کشور دادند. بلیتهای آن فیلم را در تمام ارگانها و سازمانها و وزارتخانهها به فروش رساندند. مدارس را به دیدن فیلم بردند. اما برای «ملکه» نهتنها حرکتی انجام نشد، بلکه در تبلیغات رسانهای و خیابانی هم مانعتراشی کردند که فیلم دیده نشود؛ فیلمی که انتخاب اول تماشاگران در جشنواره فجر هم بود.
با توجه به فوت تهیهکننده فیلم، اگر ملکه موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم شود، چه کسی این جایزه را- از نظر حقوقی- دریافت میکند؟
به نظرم خانواده محترم آقایحسینی به عنوان وارث آن مرحوم صاحب جایزه هستند، البته جایزه اگر ارزش مادی داشته باشد. اگر هم صرفا به یک تندیس و دیپلم افتخار خلاصه شود که البته ارزش و اعتبار معنوی و هنری خاص خودش را دارد، بازهم مشکلی پیش نخواهد آمد. ضمن اینکه برادر کوچکش هم جانشین او در فیلم بود. خانواده آن مرحوم زحمت زیادی به هنگام ساخت فیلم متحمل شدند. مرحوم ابوالقاسم حسینی ششماه دور از آنها در آبادان بود. بعد هم وقتی دیدند که اینقدر برایش زحمت کشیده شده و اتفاقا فیلم استانداردی هم هست، اجحاف میشود، بیشتر غمگین شدند.
آقای باشهآهنگر! باز هم سینمای جنگ را در فیلمسازی ادامه میدهید؟
سینمای جنگ، سینمایی مهم و دوستداشتنی است. اما شرایط فعلی به نظرم سختتر از همیشه شده است. بله، فیلمنامهام آماده است. اما ارادهای که از این نوع سینما که تفاوتش بر همه آشکار شده است دفاع کند، تقریبا وجود ندارد.
وضعیت فعلی فیلمسازی را در ایران چگونه میبینید؟
شرایط اقتصادی، وضعیت معیشتی هنرمندان را سختتر از همیشه کرده است. بسیاری از هنرمندان بیکارند. این شرایط اجازه ساخت فیلمهای استاندارد بینالمللی را سخت کرده است. فقط چندنفری اجازه مییابند با هزینههای سنگین کار کنند. از طرفی فشار بر دولت و هنرمندان هم زیاد است. نه دولت پولی در بساط و نه بخش خصوصی توان تولید فیلمهای شاخص را دارد. فقط فیلمهای کمهزینه با لوکیشنهای محدود و بازیگران خاص و البته طنز در سینما جواب میدهد. شنیدم که آقای رییسجمهور 10میلیارددلار برای تثبیت آب در ایران اختصاص داده است. خشکسالیهای آینده در ایران جدی است. دلم میخواهد به خشکسالیهای احتمالی هنر و هنرمندان هم فکر کنند. شاید یکدهم این پول بتواند این سینما را چه از جهت زیرساخت و چه از نظر استانداردسازی فیلمها نجات دهد. هرچند به نظرم سینما باید بتواند پول خودش را از گیشه دربیاورد. اما وقتی هیچچیز در مدار و ریل خود حرکت نکند، سینما هم از این چرخه مستثنا نخواهد بود. میدانید که بودجه امسال فرهنگ و هنر از سالهای گذشته هم کمتر شده است. باید با همدلی این دوران سخت را پشتسر بگذاریم تا اوضاع بهتر شود.