برابری اجتماعی ،یک نیاز
گروه دیگر رسانه:حسین راغفر طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت:
با توجه به جمعیت قابل ملاحظهیی که دچار تغذیه نامناسبت و ناکافی هستند، هدف دولت در خدمات رسانی به مردم در قالب سبد امنیت غذایی خوب است. اما آنچه باید مورد توجه جدی دولت قرار گیرد از یک سو مشکل تورم است که ارتباط چندانی با این موضوع ندارد. در واقع باید به این موضوع اشراف داشت که مشکلات تورم بیش از هر چیز به بحث تولید یا عرضه و ناتوانی در حل ورشکستگی بنگاههای اقتصادی و فقدان سرمایهگذاری در اقتصاد کشور برمیگردد و سبد امنیت غذایی نقش آنچنانی در حل مساله تورم ندارد. از سوی دیگر ریشهکن کردن معضل سوء تغذیه است که باید بیش از گذشته در برنامههای رفاهی دولت به آن پرداخته شود. سوال این است که آیا واقعا گروههای هدف دولت در این طرح دارای استحقاقند یا گروههای دیگری هم هستند که بیرون از این مجموعهها قرار دارند؟ اکنون به نظر میرسد که نهادهای حمایتی نتوانستهاند تمامی خانوارهای مستحق را شناسایی کنند. این مساله در بسیاری از مناطق دورافتاده کشور حادتر است. دولت بهتر بود این برنامه را از مناطق خاص شروع میکرد و در ادامه به کل کشور تسری میداد تا این شیوه پرداخت سبب مهاجرت مردم از مناطق محروم به مناطق تحت پوشش نشود. از آنجا که در مناطق محروم صدای فقرا کمتر شنیده میشود تبعیض بیشتری وجود دارد. این مشکل اساسی وجود دارد که در مناطق محروم توزیع مناسب خدمات رفاهی صورت نمیگیرد. راهکار این است که هر دسته از این اقدامات به صورت هدفمند و با شناسایی نیازهای اساسی خانوارها همراه شود تا تغذیه ناکافی و سوءتغذیه ناشی از محرومیتهای اقتصادی در این مناطق رفع شود. بسیاری از افراد هستند که به هر دلیلی تحت پوشش نهادهای حمایتی قرار نگرفتهاند و چه بسا با محرومیتهای شدیدی هم دست به گریبانند. بنابراین لزوم اتخاذ تدابیری مشخص برای شناسایی این افراد احساس میشود. در حال حاضر شیوههای موجود برای دستیابی به این هدف کافی نیست و باید از سازمانهای مختلف برای دستیابی به این مهم کمک گرفت تا خانوارها از محرومترین درجات اقتصادی رتبهبندی و بانک اطلاعاتی شان شناسایی شود. از سوی دیگر این اطلاعات هر یک سال نیاز به بازبینی دارد، چرا که به دستیابی به بانک اطلاعاتی گروههای محروم در جامعه میانجامد و میتواند به تخصیص بهینه یارانهها در کل کشور کمک کند، هرچند شناخت کاستیهای این فرآیند و چگونگی حل مشکلات آن با مسائلی روبهرو خواهد بود که رفع آنها به تدریج امکان پذیر خواهد بود. با پیگیری این روند میتوان امیدوار بود که مشکلات خانوارهای محروم با سرعت بیشتری در مسیر بهبودی قرار گیرد و به این ترتیب نیازهای اولیه زندگی شان برطرف شود.
متاسفانه در ایران و طی سالهای اخیر میزان جمعیتی که دچار گرسنگی و تغذیه ناکافی هستند روبه افزایش است و این روندی است که ادامه یافتن آن میتواند در آینده نه چندان دور منجر به شکاف و نابرابری هر چه بیشتر اجتماعی در جامعه شود. افرادی که دچار سوء تغذیه هستند امکان موفقیتشان در مراحل تحصیلی پایین میآید و این باعث میشود تا فرصتهای شغلی مناسب را در آینده از دست بدهند. روی آوردن اجباری این افراد به شغلهای نامناسب، دستمزدهای نازل و حتی بیکاری را در پی دارد که خود باعث ایجاد و رشد فقر و نابرابریهای اجتماعی در جامعه است. برنامههای مبارزه با گرسنگی و ریشه کن ساختن فقر شدید در کشور میتواند کاهش نابرابریها و حرکت به سوی جامعه عادلانهتر را امکانپذیر سازد.