ماشال
شاید الان از دست من ناراحت بشید، ولی وقتی بزرگ بشید و من نباشم می‌گید خدا داداشمون رو بیامرزه!
کد خبر: ۴۷۲۴۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۳

هر چیزی را به راحتی قبول نکنید. هر خبری را الکی نپذیرید. برای گوش دادن به چیزهایی که آن‌ها می‌گویند، باید هم اطلاعات‌مان بالا باشد، هم قدرت تأمل، تفکر و تحلیل داشته باشید.
کد خبر: ۴۷۲۲۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۲

وقتی یک دور زدیم، حلقه‌ای بزرگ از بچه‌ها را در حال ورزش کردن به سر گروهی آیت‌الله خامنه‌ای دیدیم. تا این لحظه را دیدیم، سریعا خودمان را به جمع آنها اضافه کردیم.
کد خبر: ۴۷۱۹۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۱

گاهی این جلسات برای نوجوانان و حتی جوانان هیچ جذابیتی نداشت. چون صرفا طلبه‌ای، که بیشتر مواقع مسن بود، می‌آمد و یک ریز و بدون رعایت اصول سخنرانی، چیزهایی می‌گفت.
کد خبر: ۴۷۱۱۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۰

براتعلی بعد از این که فهمید این قضیه تقریبا به صورت رسم درآمده است،‌ سعی می‌کرد در این مراسم شرکت کند.
کد خبر: ۴۷۰۹۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۹

یکی از آن کارهایش که باعث تعجب همه شده بود این بود که یک نفره ماشین نیسان را بلند می کرد و چندین متری حرکتش می داد.
کد خبر: ۴۷۰۹۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۸

گفته بود با سنگ ریزه آرام آرام بزنند به در و چیزی هم نگویند. آن قدر این کار را ادامه داده بودند که با ترس و لرز دُمشان را گذاشته بودند روی کولشان و رفته بودند.
کد خبر: ۴۷۰۹۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۷

برای توسعه‌ مسجد فقط نیروی کار مسئله نبود. پول هم می‌خواست. اینجا بود که براتعلی خلاقیت به خرج داد.
کد خبر: ۴۷۰۵۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۶

اوایل انقلاب، هیئت امنای مسجد به خاطر کوچک و محدود بودن فضای مسجد، تصمیم به عملی کردن طرح توسعه‌ مسجد محل گرفتند.
کد خبر: ۴۷۰۳۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۵

خوش و بشی با دخترم کرد و با مهربانی تمام گفت: «دخترم! اول برو روسریت رو سرت کن، بعد بیا تلویزیونت رو بگیر!»
کد خبر: ۴۶۹۳۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۳

دو نفر در محل اسم‌شان علی بود. یکی که از بزرگترها و زحمت‌کش‌های مسجد بود، قد بلندی داشت. همین قد بلند او را به «علی بلند» معروف کرده بود. براتعلی این اسم را ورانداخت.
کد خبر: ۴۶۹۳۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۲

چند تا از بچه محل‌ها که سخت ادعای بخور بخور داشتند، با براتعلی قرار کبابی می‌گذارند.
کد خبر: ۴۶۹۳۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۱

براتعلی از همان اول صبح که انتخابات و رأی گیری شروع شد موتورش را برای خدمت به مردم آماده کرد.
کد خبر: ۴۶۸۹۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۳۰

دوست داشت همه‌ اهالی محل، مخصوصاً جوانان و نوجوانان، در مسجد حضور داشته باشند. برای این کار همه گونه تلاش می کرد و کارهای خلاقانه‌ای هم انجام می‌داد.
کد خبر: ۴۶۸۸۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۹

پشت مسجد محوطه‌ای بود که داشت کم کم زباله‌دانی باشکوهی می‌شد! پیش از آنکه بیش از اینها به شکوهش افزوده بشود، براتعلی تصمیم گرفت تر و تمیزش کند.
کد خبر: ۴۶۷۴۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۸

کار که فیصله پیدا کرد، براتعلی دست کرد در جیبش و مقداری پول به راننده داد! راننده تعجب کرد و گفت: برای چیست!؟ گفت: این خسارت آن چند ضربه‌ کوچک است که به سر ماشین زدم.
کد خبر: ۴۶۷۴۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۷

تقریبا اولین نفری بود که به مسجد می آمد و آخرین کسی بود که ترکش می کرد. بی کارهم نمی نشست.
کد خبر: ۴۶۶۲۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۶

براتعلی عضو یکی از بهترین باشگاه‌های مشهد بود اما نمی‌خواست اسمش سر زبان مردم باشد و از ورزشکاری و پهلوانی‌اش در جایی صحبتی بشود.
کد خبر: ۴۶۶۲۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۴

مهم دور هم جمع شدنه. آدم با همین نون و پنیر و هندونه هم سیر می شه! این هندونه به این بزرگی هم کفاف ما چندین نفر رو می‌ده!
کد خبر: ۴۶۶۲۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۳

وقتی براتعلی می‌زدش زمین، خوشش نمی‌آمد کسی تشویقش کند؛ بی درنگ دست حریفش را می‌گرفت و می‌کشاندش به آغوش.
کد خبر: ۴۶۶۲۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۲