10 نفوذی ایرانی خارج نشین را بشناسید+زندگی نامه
خبرگزاری میزان-جریان نفوذ تنها مربوط به امروز نیست و نگاهی به گذشته نه چندان دور و سوابق نفوذیهای دیروز که امروز آشکارا در خدمت اهداف و برنامههای دشمنان ایران هستند، عبرتی است برای کسانی که آگاهانه یا ناآگاهانه خطر نفوذ را جدی نمیگیرند.
-گروه سیاسی: جریان نفوذ تنها مربوط به امروز نیست و نگاهی به گذشته نه چندان دور و سوابق نفوذیهای دیروز که امروز آشکارا در خدمت اهداف و برنامههای دشمنان ایران هستند، عبرتی است برای کسانی که آگاهانه یا ناآگاهانه خطر نفوذ را جدی نمیگیرند.
نفوذی های سوخته که روزی در ایران به انجام ماموریت اربابان غربی خود با نقاب منافقانه می پرداختند و امروز با روشن شدن چهره اصلی شان به قولی بازگشت به خانه داشتند و خارج نشین شدند.
در نظر دارد تا در سه قسمت به معرفی برخی از این نفوذی ها بپردازد.
خوانندگان محترم می توانند بخش اول این سلسه گزارش ها را در ادامه بخوانند:
فاطمه حقیقتجو
فاطمه حقیقتجو در ۸ دی ۱۳۴۷ در جنوب تهران متولد شد.
وی فعال سیاسی و نمایندهٔ اصلاحطلب دوره ششم مجلس شورای اسلامی بود.
او دارای دکترای مشاوره، پژوهشگر و مدرس دانشگاههای تهران و مراکز آموزش عالی فرهنگیان، نایب رئیس انجمن مشاوره ایران، ۱۰ سال سابقه در پستهای امور تربیتی و مشاوره آموزش و پرورش، عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم تهران و دو دوره عضو شورای مرکزی سازمان غیرقانونی دفتر تحکیم وحدت بوده است.
مجتبی واحدی
مجتبی واحدی در ۵ شهریور ۱۳۴۳ در شهر قم به دنیا آمد و از ۳ سالگی در محله نارمک تهران ساکن شد.
واحدی در دبیرستان علوی تهران تحصیلات دوره متوسطه خود را به پایان رسانید و در رشته مهندسی شیمی گرایش طراحی فرآیندهای نفتی از دانشکده مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی شریف فارغالتحصیل شد.
او در سال ۱۳۶۴ با مریم جعفری ازدواج کرد و دارای یک فرزند به نام عطیه متولد ۱۳۶۹ میباشد.
نوشابه امیری فعالیت خود را قبل از انقلاب با روزنامهنگاری، دوبلوری و گویندگی آغاز کرد.
عبدالکریم سروش
حسین حاج فرج دباغ مشهور به عبدالکریم سروش که پیش از انقلاب به دلیل حضور در دبیرستان علوی با انجمن حجتیه آشنا شده بود در اوایل دهه 50 شمسی برای تحصیل در رشته شیمی تجزیه عازم لندن شد و همزمان به مطالعه فلسفه غرب پرداخت.
سروش پس از انقلاب از جمله کسانی بود که به عنوان نماینده جریان اسلامی جامعه و انقلاب در مباحثات تلویزیونی با مارکسیستها شرکت میکرد.
سروش پس از تعطیلی دانشگاهها عضو ستاد انقلاب فرهنگی شد ولی بعدها به دلیل هجمه اصلاحطلبان منکر حضور فعال در این ستاد شد. وی که زمانی با استفاده از فلسفه تحلیلی به نقد مارکسیسم پرداخته بود بعدها به نقد اسلام و دین روی آورد.
سروش اوایل دهه 70 طی مقالاتی با حمله به فقه اسلامی زمینه را برای مخالفتهای بعدی با ولایت فقیه فراهم ساخت.
سروش که در سال 74 و در دولت هاشمی از تدریس در دانشگاهها محروم شده بود عازم اروپا و آمریکا گردید تا با مؤسسات و دانشگاههای غربی همکاری کند.
سروش در سال 2004 به خاطر نقد اسلام جایزه اراسموس را در آمستردام هلند دریافت کرد و سال 2009 از سوی مجله فارین پالیسی به عنوان یکی از ده روشنفکر جهان برگزیده شد!
وی در سال 84 ابتدا از معین و سپس هاشمی حمایت کرد و در سال 88 نیز از حامیان مهدی کروبی بود.
سروش پس از انتخابات در حمایت از فتنه تا نفی مبانی اسلام پیش رفت.
بسیاری معتقدند او از تشیع خارج شده و حتی با اسلام مشکلات شدیدی پیدا کرده است. وی در فتنه 88 یکی از اعضای اتاق فکر جنبش به اصطلاح سبز شد.
گفتنی است سروش در زمان مدیریت رییس دولت اصلاحات بر کیهان به ارائه مقاله به نشریه کیهان فرهنگی پرداخت و با تغییر مدیریت آن به کیان رفته و در آنجا به تربیت فکری گروهی پرداخت که سودای کسب قدرت در سرداشتند.
وی سالها است که از ایران رفته و در آمریکا زندگی و تدریس میکند و مورد حمایت محافل ضددین قرار دارد.
مهدی خلجی
مهدی خلجی متولد ۳۱ شهریور ۱۳۵۲ در شهر قم ساکن واشنگتن. روزنامهنگار، نویسنده، مترجم و تحلیلگر سیاسی ایرانی است.
خلجی دانشآموخته حوزه علمیه تا دوره خارج بوده است.
وی مدتها شاگرد منتظری بوده است. خلجی پس از خروج از کشور به همکاری با رادیو فردا پرداخت. وی به عنوان پژوهشگر اسلامی با رادیو فردا و نیز بیبیسی رابطه داشته و دارد.
این القاب بیشتر به منظور قراردادن وی در جایگاهی است که به مبانی تشیع حمله کرده و مخاطبان خود را نسبت به ارزشهای دینی و اخلاقی متزلزل نماید.
خلجی با گروه رسانهای سازمان یافته از سوی هلند برای مقابله با مبانی فکری نظام همکاری نزدیک داشته است.
خلجی پیش از اینکه به بیبیسی و سپس رادیو فردا بپیوندد در روزنامه انتخاب مدیر بخش اندیشه بود. وی هم اکنون در مؤسسه ضدایرانی واشنگتن فعالیت میکند.
خلجی با مراکز پژوهشی ضد ایرانی دیگری در واشنگتن رابطه نزدیک دارد.
نفوذی های سوخته که روزی در ایران به انجام ماموریت اربابان غربی خود با نقاب منافقانه می پرداختند و امروز با روشن شدن چهره اصلی شان به قولی بازگشت به خانه داشتند و خارج نشین شدند.
در نظر دارد تا در سه قسمت به معرفی برخی از این نفوذی ها بپردازد.
خوانندگان محترم می توانند بخش اول این سلسه گزارش ها را در ادامه بخوانند:
فاطمه حقیقتجو
فاطمه حقیقتجو در ۸ دی ۱۳۴۷ در جنوب تهران متولد شد.
وی فعال سیاسی و نمایندهٔ اصلاحطلب دوره ششم مجلس شورای اسلامی بود.
او دارای دکترای مشاوره، پژوهشگر و مدرس دانشگاههای تهران و مراکز آموزش عالی فرهنگیان، نایب رئیس انجمن مشاوره ایران، ۱۰ سال سابقه در پستهای امور تربیتی و مشاوره آموزش و پرورش، عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم تهران و دو دوره عضو شورای مرکزی سازمان غیرقانونی دفتر تحکیم وحدت بوده است.
حقیقتجو از جمله نخستین نمایندگان مجلس ششم بود که در جریان استعفای دستهجمعی، استعفایش پذیرفته شد.
حقیقتجو
به بهانه تحصیل از کشور خارج شد و به محض ورود با اعطای بورسیه از جانب
دولت آمریکا مورد لطف غرب قرار گرفت، در دوران فتنه 88 نقش بارزی برای
ایجاد کمپینهای ضد ایرانی ایفا کرد.
علیاصغر رمضانپور
علیاصغر رمضانپور در دوره وزارت احمد مسجدجامعی در دوران اصلاحات به عنوان معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران فعالیت میکرد، در حالي كه مراكز اطلاعاتي و امنيتي سوابق سوء نامبرده را مكرراً متذكر شده بودند.
عطاءالله مهاجرانی
عطاءالله مهاجرانی در تاریخ ۲ مرداد ۱۳۳۳ و در اراک زاده شد. تحصیلات عالی خود را در رشتهٔ تاریخ در دانشگاههای اصفهان (کارشناسی) شیراز (کارشناسی ارشد) و تهران (دکتری) گرفت.
مهاجرانی در کارنامه کاری خود مسئولیتهایی همچون نمایندگی مجلس، رایزن فرهنگی ایران در پاکستان، معاون رئیس جمهور، عضویت در هیئت امنای خبرگزاری ایرنا، معاونت فرهنگی مرکز تحقیقات استراتژیک، وزیر فرهنگ و ارشاد دولت اصلاحات و ریاست مرکز گفتگوی تمدنها را داشته است.
پیشنهاد تمدید دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی
در دومین دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی یعنی در سال ۱۳۷۳ مهاجرانی طی مصاحبهای با روزنامه انگلیسیزبان ایران نیوز در ۸ آبان سال ۱۳۷۳، درباره ریاست جمهوری هفتم، اظهار داشت: «اگر امکان تغییر در قانون اساسی وجود داشته باشد آقای هاشمی شایستهترین فرد برای احراز این مسئولیت است. آقای هاشمی رفسنجانی دو ویژگی امیرکبیر و مدرس را باهم دارند.
ماجرای مرکز گفتگوی تمدنها
در سال ۱۳۸۳ خانمی که کارمند سابق مرکز گفتگوی تمدنها بود، عنوان کرد که همسر صیغه ای مهاجرانی است و از او شکایت کرد و خواهان ثبت ازدواج شد.
داستان مهاجرانی درمیانه نگارش کتاب برضد سلمان رشدی مرتد انگلیسی و تبدیل شدن به عامل انگلیس و آل سعود از عبرتهای ماندگار است.
وی در پی فضاحتهای اخلاقی از کشور خارج شد و به انگلیس پناه برد و در آنجا روند ضد نظام خود را به غایت افزایش داد.
نارضایتی رهبر انقلاب از عملکرد مهاجرانی
رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در آذرماه ۱۳۷۸ بیان کردند:
« من از وزارت ارشاد توقّع دارم. البته آقای «مهاجرانی» - ظاهراً - نیستند و خودشان را راحت کردند از اینکه بیایند و حرفهای ما را بشنوند! بههرحال، فرق نمیکند؛ چه ایشان باشند، چه نباشند، من اعتراضم این است - این اعتراض را بارها هم گفتهام، الان هم در جمع شما میگویم - وزارت ارشاد در این دو سالی که ایشان در رأس این کار هستند، هیچ کار اسلامی بهعنوان اسلامی ارائه نداد!
این اوّلین اعتراض من است. فرض کنید من خودم در مورد صدا و سیما، کمتر هفتهای است که اعتراضی و اوقات تلخیای نداشته باشم و پیغام تندی ندهم؛ اما صدا و سیما کارهای زیادی را بهعنوان کار اسلامی انجام داده، برنامههای اسلامی و برنامههای هنری اسلامی درست کرده و برنامههای گزارشی و علمی داشته است.
اگر اشتباه و خطا و تخلّف دارد، از آن طرف هم تلاش و کار دارد. من سؤالم این است که وزارت ارشاد، چند کتاب برای تقویت تفکّر اسلامی بهوجود آورده، چند تا فیلم برای تقویت مبانی فکری اسلامی و انقلابی ساخته و چند تئاتر مناسب داشته است؟ الان مرتّب در این سالنهای وابسته به وزارت ارشاد، نمایش و تئاترهایی اجرا میشود؛ بعضیهایش صددرصد ضدّ دین و ضدّ انقلاب است! کسانی رفتند، دیدند و آمدند به من گزارش دادند. خوب؛
حالا اگر در کنار دو، سه نمونه تئاتر از این گونه نمونهها، پنج شش نمونه هم به ما نشان میدادند که ما این تئاتر را بهوجود آوردیم، یا این فیلم را اجرا کردیم که مبلّغ اسلام است، من هیچ اعتراضی نمیکردم. میگفتم بالاخره: «خلطوا عملاً صالحا و آخر سیّئا، عسی اللَّه ان یتوب علیهم»(3)! اما این طور نیست؛ هرچه هست، از آن طرف است! این اعتراض من است. من از رفتار وزارت ارشاد، راضی نیستم.»
علیاصغر رمضانپور
علیاصغر رمضانپور در دوره وزارت احمد مسجدجامعی در دوران اصلاحات به عنوان معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران فعالیت میکرد، در حالي كه مراكز اطلاعاتي و امنيتي سوابق سوء نامبرده را مكرراً متذكر شده بودند.
وي
همچنين مدتي سردبير روزنامه زنجيرهاي آفتاب امروز بود و مسئولیت رئیس
نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران را نیز در کارنامه خود دارد.
وی
پس از فرار به انگلستان مانند بسیاری از همقطاران خود به خدمت شبکه
بیبیسی درآمد و در حال حاضر در رسانههای بیگانه فارسیزبان، مشغول
فعالیت ضد نظام میباشد.
رمضانپور همسر خویش را
مجبور به كشف حجاب كرد و تصوير وي را در صفحه فيس بوك خود منتشر كرد كه اين
اقدام با اعتراض رسانهها مواجه شد.
عطاءالله مهاجرانی
عطاءالله مهاجرانی در تاریخ ۲ مرداد ۱۳۳۳ و در اراک زاده شد. تحصیلات عالی خود را در رشتهٔ تاریخ در دانشگاههای اصفهان (کارشناسی) شیراز (کارشناسی ارشد) و تهران (دکتری) گرفت.
مهاجرانی در کارنامه کاری خود مسئولیتهایی همچون نمایندگی مجلس، رایزن فرهنگی ایران در پاکستان، معاون رئیس جمهور، عضویت در هیئت امنای خبرگزاری ایرنا، معاونت فرهنگی مرکز تحقیقات استراتژیک، وزیر فرهنگ و ارشاد دولت اصلاحات و ریاست مرکز گفتگوی تمدنها را داشته است.
وی در حوزه
سیاسی ابتدا به تلویح و سپس به صراحت علیه ولایت فقیه موضعگیری کرد و در
مقاطع مختلف ضد رهبر معظم انقلاب موضع گرفته است.
پیشنهاد تمدید دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی
در دومین دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی یعنی در سال ۱۳۷۳ مهاجرانی طی مصاحبهای با روزنامه انگلیسیزبان ایران نیوز در ۸ آبان سال ۱۳۷۳، درباره ریاست جمهوری هفتم، اظهار داشت: «اگر امکان تغییر در قانون اساسی وجود داشته باشد آقای هاشمی شایستهترین فرد برای احراز این مسئولیت است. آقای هاشمی رفسنجانی دو ویژگی امیرکبیر و مدرس را باهم دارند.
ماجرای مرکز گفتگوی تمدنها
در سال ۱۳۸۳ خانمی که کارمند سابق مرکز گفتگوی تمدنها بود، عنوان کرد که همسر صیغه ای مهاجرانی است و از او شکایت کرد و خواهان ثبت ازدواج شد.
وی در پی فضاحتهای اخلاقی از کشور خارج شد و به انگلیس پناه برد و در آنجا روند ضد نظام خود را به غایت افزایش داد.
نارضایتی رهبر انقلاب از عملکرد مهاجرانی
رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در آذرماه ۱۳۷۸ بیان کردند:
« من از وزارت ارشاد توقّع دارم. البته آقای «مهاجرانی» - ظاهراً - نیستند و خودشان را راحت کردند از اینکه بیایند و حرفهای ما را بشنوند! بههرحال، فرق نمیکند؛ چه ایشان باشند، چه نباشند، من اعتراضم این است - این اعتراض را بارها هم گفتهام، الان هم در جمع شما میگویم - وزارت ارشاد در این دو سالی که ایشان در رأس این کار هستند، هیچ کار اسلامی بهعنوان اسلامی ارائه نداد!
این اوّلین اعتراض من است. فرض کنید من خودم در مورد صدا و سیما، کمتر هفتهای است که اعتراضی و اوقات تلخیای نداشته باشم و پیغام تندی ندهم؛ اما صدا و سیما کارهای زیادی را بهعنوان کار اسلامی انجام داده، برنامههای اسلامی و برنامههای هنری اسلامی درست کرده و برنامههای گزارشی و علمی داشته است.
اگر اشتباه و خطا و تخلّف دارد، از آن طرف هم تلاش و کار دارد. من سؤالم این است که وزارت ارشاد، چند کتاب برای تقویت تفکّر اسلامی بهوجود آورده، چند تا فیلم برای تقویت مبانی فکری اسلامی و انقلابی ساخته و چند تئاتر مناسب داشته است؟ الان مرتّب در این سالنهای وابسته به وزارت ارشاد، نمایش و تئاترهایی اجرا میشود؛ بعضیهایش صددرصد ضدّ دین و ضدّ انقلاب است! کسانی رفتند، دیدند و آمدند به من گزارش دادند. خوب؛
حالا اگر در کنار دو، سه نمونه تئاتر از این گونه نمونهها، پنج شش نمونه هم به ما نشان میدادند که ما این تئاتر را بهوجود آوردیم، یا این فیلم را اجرا کردیم که مبلّغ اسلام است، من هیچ اعتراضی نمیکردم. میگفتم بالاخره: «خلطوا عملاً صالحا و آخر سیّئا، عسی اللَّه ان یتوب علیهم»(3)! اما این طور نیست؛ هرچه هست، از آن طرف است! این اعتراض من است. من از رفتار وزارت ارشاد، راضی نیستم.»
مجتبی واحدی
مجتبی واحدی در ۵ شهریور ۱۳۴۳ در شهر قم به دنیا آمد و از ۳ سالگی در محله نارمک تهران ساکن شد.
واحدی در دبیرستان علوی تهران تحصیلات دوره متوسطه خود را به پایان رسانید و در رشته مهندسی شیمی گرایش طراحی فرآیندهای نفتی از دانشکده مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی شریف فارغالتحصیل شد.
او در سال ۱۳۶۴ با مریم جعفری ازدواج کرد و دارای یک فرزند به نام عطیه متولد ۱۳۶۹ میباشد.
واحدی
بیش از هر چیز دیگری به عنوان مقالهنویس، روزنامهنگار و مشاور ارشد مهدی
کروبی شناخته میشود ولی در کارنامه کاری خود معاونت وزارت امور اقتصادی و
دارایی را نیز دارد.
وی پس از فتنه 88 از کشور گریخت و از لندن سردبیری آفتاب یزد را ادامه داد.
واحدی
در حال حاضر در آمریکا به عنوان سخنگوی ارشد مهدی کروبی با فتنهگران
فراری و همچنین اپوزیسیون برانداز و محافل اطلاعاتی و صهیونیست علیه جمهوری
اسلامی فعالیت میکند.
وی بعد از فتنه 88 و بعد از خروج از کشور نظام را مورد تخطئه قرار داد و خط حضرت امام(ره) را نیز نفی کرد.
مسعود بهنود
مسعود بهنود (زاده ۲۸ مرداد ماه ۱۳۲۵ در تهران) نویسنده، روزنامهنگار، بازیگر و فیلمساز ایرانی است.
وی کارش را به عنوان روزنامهنگار از سال ۱۳۴۲ شروع کرد و آثاری در زمینهٔ سیاست و تاریخ معاصر ایران نگاشتهاست.
او دو فرزند با نامهای بامداد بهنود و نیما بهنود - که طراح لباسهای ایرانی است - دارد.
ازجمله فیلمهای او میتوان به حضور او به عنوان بازیگر و نویسنده در فیلم خانه عنکبوت اشاره کرد.
وی در تاریخ ایران همواره از جمله مزدوران نان به نرخ روز خور به شمار میرفته چرا که پیش از انقلاب ارتباط نزدیک با طاغوت و دستگاه جاسوسی پهلوی یعنی ساواک داشت و پس از انقلاب نیز به خدمت اربابان غربی خود درآمد.
بابک داد
بابک داد در سال 76 خبرنگار ستاد انتخاباتی رئیس دولت اصلاحات بود و بعد از آن سفرنامههای او به فرانسه و ایتالیا را در قالب کتابهایی نوشت و به همین دلیل به عنوان کاتب مخصوص رئیس دولت اصلاحات معروف شد.
اکبر گنجی
اکبر گنجی متولد نازیآباد تهران است که در این محله با سعید حجاریان و عباس عبدی آشنا شد.
در دوران انقلاب از فعالین خیابانی بود که به دلیل مطالعات پراکنده در آثار مختلف گروههای چپ و اسلامی سازشکار و غربگرا یا التقاطی در بیثباتی کامل فکری فرو رفت.
وی در ابتدای پیروزی انقلاب از افرادی بوده که زنان بدحجاب را در خیابانها مورد ضرب و شتم قرار میداده و به این دلیل به اکبر پونز معروف است.
وی که در اوایل تأسیس سپاه عضو این نهاد مقدس شده بود به دلیل مخالفت با امام و جنگ و تمرد در شرایط جنگی به مجازات شدیدی محکوم شد که با وساطت منتظری این مجازات منتفی و وی از سپاه اخراج شد.
گنجی مدتی در دهه 60 رابط فرهنگی سفارت ایران در ترکیه بوده و با اعضای نهاد اطلاعات نخستوزیری از جمله سعید حجاریان رابطه داشت. گنجی در اوایل دهه 70 به حلقه کیان پیوست تا در این حلقه به شخصیسازی دین و مبارزه با مذهب و اسلام مشغول شود.
در خرداد 76 گنجی فعالیت شدید مطبوعاتی را با مطبوعات جریان موسوم به اصلاحات آغاز کرد.
گنجی در جریان رویدادهای پس از خرداد 76 به اتهامزنی علیه نظام اسلامی و حوزههای علمیه ادامه داد و پیش از دستگیری و محاکمه در آذر 79 در کنفرانس ننگین برلین حضور یافت.
گنجی پس از بازگشت و با شکایت دادستانی در نهایت به 6 سال حبس محکوم و در زندان مواضع وی رادیکالتر گردید.
گنجی در زندان با استفاده از رانت نظام انواع اهانتها به جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب روا داشت.
گنجی در زندان با حمله به اسلام از جمهوری تمام عیار یا جمهوری سکولار حمایت کرد. وی پس از پایان دوره محکومیت به خارج از کشور رفته و تاکنون بازنگشته است.
در طول مدتی که وی در اروپا و آمریکا بود جایزههایی از نهادهای مختلف غربی دریافت کرد.
گنجی در مقالات قرآن محمدی(ص) قرآن را کلام انسان دانست و در مقالاتی دیگر وجود مقدس امام زمان را منکر و در مقالات بعدی خود از لواط و همجنسگرایی حمایت کرد!
گنجی در فتنه 88 عضو حلقه فکری جنبش به اصطلاح سبز بود. با این حال وی بعدها اعتراف کرد که در انتخابات تقلب نشده است.
مهرانگیز کار
مهرانگیز کار از جمله حقوقدانان و فعالان سیاسی است که سابقه حضور در کنفرانس برلین همراه افرادی همچون گنجی و لاهیجی را دارد.
نوشابه امیریوی بعد از فتنه 88 و بعد از خروج از کشور نظام را مورد تخطئه قرار داد و خط حضرت امام(ره) را نیز نفی کرد.
مسعود بهنود
مسعود بهنود (زاده ۲۸ مرداد ماه ۱۳۲۵ در تهران) نویسنده، روزنامهنگار، بازیگر و فیلمساز ایرانی است.
وی کارش را به عنوان روزنامهنگار از سال ۱۳۴۲ شروع کرد و آثاری در زمینهٔ سیاست و تاریخ معاصر ایران نگاشتهاست.
او دو فرزند با نامهای بامداد بهنود و نیما بهنود - که طراح لباسهای ایرانی است - دارد.
ازجمله فیلمهای او میتوان به حضور او به عنوان بازیگر و نویسنده در فیلم خانه عنکبوت اشاره کرد.
وی در تاریخ ایران همواره از جمله مزدوران نان به نرخ روز خور به شمار میرفته چرا که پیش از انقلاب ارتباط نزدیک با طاغوت و دستگاه جاسوسی پهلوی یعنی ساواک داشت و پس از انقلاب نیز به خدمت اربابان غربی خود درآمد.
بهنود
پس از جنگ تحمیلی و زمانی که در ایران به سر میبرد به کرات در مدح و ثنای
سردار سازندگی سخنسرایی کرده بود تا بتواند خود را به محافل قدرت نزدیک
کند و در دوران اصلاحات نیز با نشریات زنجیرهای همکاری میکرد.
وی از سال 81 از کشور خارج شد و تاکنون با شبکه بیبیسی فارسی همکاری میکند.
بابک داد
بابک داد در سال 76 خبرنگار ستاد انتخاباتی رئیس دولت اصلاحات بود و بعد از آن سفرنامههای او به فرانسه و ایتالیا را در قالب کتابهایی نوشت و به همین دلیل به عنوان کاتب مخصوص رئیس دولت اصلاحات معروف شد.
بابک
داد بعد از فتنه 88 در زمره فتنهگران به آشوبگری و تحریک مردم برای
تظاهرات خیابانی روی آورد و در معرض دستگیری قرار گرفت که بعد از آن از
کشور گریخت.
در حال حاضر وی در سایتهایی مانند گذار، گویا، رادیو زمانه، رادیو فردا و صدای آمریکا فعالیت دارد.
مهمترین ویژگی وی در فضای رسانهای، مهارت در فحاشی و هتاکی است.
اغلب نوشتههای این فرد حاوی مضامین موهن و ضد اسلامی، ضد نظام، ولایت فقیه و فرهنگ ایرانی است.
اکبر گنجی
اکبر گنجی متولد نازیآباد تهران است که در این محله با سعید حجاریان و عباس عبدی آشنا شد.
در دوران انقلاب از فعالین خیابانی بود که به دلیل مطالعات پراکنده در آثار مختلف گروههای چپ و اسلامی سازشکار و غربگرا یا التقاطی در بیثباتی کامل فکری فرو رفت.
وی در ابتدای پیروزی انقلاب از افرادی بوده که زنان بدحجاب را در خیابانها مورد ضرب و شتم قرار میداده و به این دلیل به اکبر پونز معروف است.
وی که در اوایل تأسیس سپاه عضو این نهاد مقدس شده بود به دلیل مخالفت با امام و جنگ و تمرد در شرایط جنگی به مجازات شدیدی محکوم شد که با وساطت منتظری این مجازات منتفی و وی از سپاه اخراج شد.
گنجی مدتی در دهه 60 رابط فرهنگی سفارت ایران در ترکیه بوده و با اعضای نهاد اطلاعات نخستوزیری از جمله سعید حجاریان رابطه داشت. گنجی در اوایل دهه 70 به حلقه کیان پیوست تا در این حلقه به شخصیسازی دین و مبارزه با مذهب و اسلام مشغول شود.
در خرداد 76 گنجی فعالیت شدید مطبوعاتی را با مطبوعات جریان موسوم به اصلاحات آغاز کرد.
گنجی در جریان رویدادهای پس از خرداد 76 به اتهامزنی علیه نظام اسلامی و حوزههای علمیه ادامه داد و پیش از دستگیری و محاکمه در آذر 79 در کنفرانس ننگین برلین حضور یافت.
گنجی پس از بازگشت و با شکایت دادستانی در نهایت به 6 سال حبس محکوم و در زندان مواضع وی رادیکالتر گردید.
گنجی در زندان با استفاده از رانت نظام انواع اهانتها به جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب روا داشت.
گنجی در زندان با حمله به اسلام از جمهوری تمام عیار یا جمهوری سکولار حمایت کرد. وی پس از پایان دوره محکومیت به خارج از کشور رفته و تاکنون بازنگشته است.
در طول مدتی که وی در اروپا و آمریکا بود جایزههایی از نهادهای مختلف غربی دریافت کرد.
گنجی در مقالات قرآن محمدی(ص) قرآن را کلام انسان دانست و در مقالاتی دیگر وجود مقدس امام زمان را منکر و در مقالات بعدی خود از لواط و همجنسگرایی حمایت کرد!
گنجی در فتنه 88 عضو حلقه فکری جنبش به اصطلاح سبز بود. با این حال وی بعدها اعتراف کرد که در انتخابات تقلب نشده است.
مهرانگیز کار
مهرانگیز کار از جمله حقوقدانان و فعالان سیاسی است که سابقه حضور در کنفرانس برلین همراه افرادی همچون گنجی و لاهیجی را دارد.
وی بعد از بازگشت به ایران روانه زندان شد و سپس به بهانه درمان بیماری به خارج از کشور مهاجرت کرد.
عمده
فعالیت مهرانگیز کار معطوف به مباحث حقوقی و به ویژه مسائل زنان است و در
این محدوده وی مواضع فمینیستی تندی حتی در حد تجویز و ترویج همجنسگرایی
اتخاذ نموده است.
پس از فتنه 88 این فرد صراحتاً
علیه مبانی دینی و شرعی انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران و حتی
روحیه و هویت فرهنگی مردم ایران دیدگاههایش را مطرح کرد.
نوشابه امیری فعالیت خود را قبل از انقلاب با روزنامهنگاری، دوبلوری و گویندگی آغاز کرد.
وی
که از فعالان مطبوعات جریان موسوم به اصلاحات بود به محض خروج از کشور
توسط احسان نراقی جهت انجام کارهای فرهنگی به کار گرفته شد و سپس به همکاری
با رسانههای اپوزیسیون و مخصوصاً نشریه الکترونیکی روز آنلاین روی آورد.
هزینه رسانه روز آنلاین توسط فرح کریمی و در چهارچوب حمایت از اپوزیسیون و ساماندهی بخش رسانهای براندازی نرم تامین میشود.
هزینه رسانه روز آنلاین توسط فرح کریمی و در چهارچوب حمایت از اپوزیسیون و ساماندهی بخش رسانهای براندازی نرم تامین میشود.
پس
از فتنه 88 امیری به همراه همسر و دیگر روزنامهنگاران فراری با تمام توان
علیه نظام جمهوری اسلامی قلم زد و مکرراً به اعتقادات اسلامی مردم ایران
اهانت کرد.
عبدالکریم سروش
حسین حاج فرج دباغ مشهور به عبدالکریم سروش که پیش از انقلاب به دلیل حضور در دبیرستان علوی با انجمن حجتیه آشنا شده بود در اوایل دهه 50 شمسی برای تحصیل در رشته شیمی تجزیه عازم لندن شد و همزمان به مطالعه فلسفه غرب پرداخت.
سروش پس از انقلاب از جمله کسانی بود که به عنوان نماینده جریان اسلامی جامعه و انقلاب در مباحثات تلویزیونی با مارکسیستها شرکت میکرد.
سروش پس از تعطیلی دانشگاهها عضو ستاد انقلاب فرهنگی شد ولی بعدها به دلیل هجمه اصلاحطلبان منکر حضور فعال در این ستاد شد. وی که زمانی با استفاده از فلسفه تحلیلی به نقد مارکسیسم پرداخته بود بعدها به نقد اسلام و دین روی آورد.
سروش اوایل دهه 70 طی مقالاتی با حمله به فقه اسلامی زمینه را برای مخالفتهای بعدی با ولایت فقیه فراهم ساخت.
سروش که در سال 74 و در دولت هاشمی از تدریس در دانشگاهها محروم شده بود عازم اروپا و آمریکا گردید تا با مؤسسات و دانشگاههای غربی همکاری کند.
سروش در سال 2004 به خاطر نقد اسلام جایزه اراسموس را در آمستردام هلند دریافت کرد و سال 2009 از سوی مجله فارین پالیسی به عنوان یکی از ده روشنفکر جهان برگزیده شد!
وی در سال 84 ابتدا از معین و سپس هاشمی حمایت کرد و در سال 88 نیز از حامیان مهدی کروبی بود.
سروش پس از انتخابات در حمایت از فتنه تا نفی مبانی اسلام پیش رفت.
بسیاری معتقدند او از تشیع خارج شده و حتی با اسلام مشکلات شدیدی پیدا کرده است. وی در فتنه 88 یکی از اعضای اتاق فکر جنبش به اصطلاح سبز شد.
گفتنی است سروش در زمان مدیریت رییس دولت اصلاحات بر کیهان به ارائه مقاله به نشریه کیهان فرهنگی پرداخت و با تغییر مدیریت آن به کیان رفته و در آنجا به تربیت فکری گروهی پرداخت که سودای کسب قدرت در سرداشتند.
وی سالها است که از ایران رفته و در آمریکا زندگی و تدریس میکند و مورد حمایت محافل ضددین قرار دارد.
مهدی خلجی
مهدی خلجی متولد ۳۱ شهریور ۱۳۵۲ در شهر قم ساکن واشنگتن. روزنامهنگار، نویسنده، مترجم و تحلیلگر سیاسی ایرانی است.
خلجی دانشآموخته حوزه علمیه تا دوره خارج بوده است.
وی مدتها شاگرد منتظری بوده است. خلجی پس از خروج از کشور به همکاری با رادیو فردا پرداخت. وی به عنوان پژوهشگر اسلامی با رادیو فردا و نیز بیبیسی رابطه داشته و دارد.
این القاب بیشتر به منظور قراردادن وی در جایگاهی است که به مبانی تشیع حمله کرده و مخاطبان خود را نسبت به ارزشهای دینی و اخلاقی متزلزل نماید.
خلجی با گروه رسانهای سازمان یافته از سوی هلند برای مقابله با مبانی فکری نظام همکاری نزدیک داشته است.
خلجی پیش از اینکه به بیبیسی و سپس رادیو فردا بپیوندد در روزنامه انتخاب مدیر بخش اندیشه بود. وی هم اکنون در مؤسسه ضدایرانی واشنگتن فعالیت میکند.
خلجی با مراکز پژوهشی ضد ایرانی دیگری در واشنگتن رابطه نزدیک دارد.
نظرات بینندگان
اگه نفوذی بودن چرا ما جلوشونو نگرفتیم و مسئولیت هم بهشون دادیم
خیلی خوبه این افراد رو معرفی می کنین. آدم اگر حرفی از این افراد رو می شنوه می فهمه هدفشون چیه.
نفوذی روکه نمیشه راحت وزود شناخت تاجلوشون رو بگیرند اینها معمولا منافقانه عمل می کنند
باباجان همه چیزرامابعدا" می فهمیم؟!
جناب ناشناس.تاسف و تالم و تاثر آنست که برخی افراد پس از پیروزی انقلاب اسلامی چنین وانمود می کردند که وفادار به نظام و کشور و خاک و انقلابند و پای سفره انقلاب خونبار اسلامی هم نشستند اما نمک انقلاب را نادیده گرفتند پستی و مقامی را به برکت خون شهدا گرفتند اما کج راهه و یا بیراهه رفتند به انقلاب خیانت کردند برخی خیانتکارانه به خارج کشور فرار کردند همچون بنی صدر و دریادار مدنی برخی مقابل انقلاب اسلحه بدست گرفتند و جنگیدند همانند سازمان منافقین و پژاک و وووبرخی اینگونه پاسخ خوردن نان و نمک انقلاب را دادند برخی نیز با سخنرانی ها دشنه بر انقلاب زدند اما برخی هم بودند مردانه ایستادند و جانفشانی کردند و از حیثیت کشورشان دفاع کردند بله هر انقلابی هم ریزش دارد و هم رویش رویشهای انقلاب کم نیستند انانی که برای کشورشان و ملت عزیزشان قدم برمی دارند و قلم می زننند آنان رویش های انقلابند لذا آنها هستند که عزتمندان این ملتند خوبی این انقلاب آنست که انقلاب موج است و امواج هستند که کف های روی سطح دریا را به سواحل می رانند اما اگر افرادی آب این انقلاب را گل آلود کردند باکی نیست چرا که ااین انقلاب آنقدر زلال و شفاف است که همه می توانند جلوه نور خورشید را نه تنها در سطح بلکه در عمق انقلاب هم بیابند و ببینند...
در آینده ما باز هم نفوزیهای بیشتری رو خواهیم شناخت امروز باید ریشه نفوز خشک بشه م نه فردا
اینا که مهره سوخته ان نفوذی هایالان رو معرفی کنین
سلام. نفوذی به ظاهر طرفدار در باطن خیانت کار نمونه بارزگروه فرقان که شهید مطهری نتیجه عملکرد وبینش انها انفجار حزب جمهوری که شهید بهشتی را از ملت گرفتندودفتر ریاست جمهوری شهیدان باهنر ورجایی نمونه بارز تاریخی ابومسلم خود را طرفدار شیعه میگرفت ومورد قبول اهل بیت نبود ودر عمل شیعه کش بود
عزیز هم وطن دشمن از راههای مختلف از بین خودمان برای اهداف خودش افراد ضعیف النفس یا ... را پیدا میکند تا برای او کار کنند، من و شما با همکاری نیروهای اطلاعات و سپاه باید آنها را شناسایی کنیم، حضرت امام(ره) که فرمودند همه مردم باید اطلاعاتی باشند یعنی همین، اوایل انقلاب منافقین و ... از طریق همین مردم شناسایی میشدند.
اینها که نفوذی نیستند مخالفین رودر رو نظام هستند نفوذی آن است که در درون نظام باشند اما برای اهداف بیگانه ها کار کنند. بالاخره از دادن این اطلاعات خسته نباشید
متشکرم ...
میبینیم ک تاریخچه ی دولت اصلاحات معلوم الحاله است.
چشم اقای رییس دولت اصلاحات روشن .اون موقع هم معلوم بود که ... ضد انقلاب.. .خدا به راه راست انشاالله هدایتش کنه با این رفقای وطن فروشش.
بعدا هم متوجه خواهید شد که چقدر از روزنامه نگارها و مدیران ... نفوذی بودند اما بدون مدرک که نمیتوان آنها را دستگیر کرد اما وظیفه دولت جلوگیری از نفوذ آنها به دستگاههای دولتی و مجوز ندادن جهت روزنامه ونشرزیه است
خيلي واضح و روشن است كه در ريشه و اصل اين افراد مشكل وجود داشته و اينها از ابتدا با اسلام و ميهن مخالف و مشكل داشتند و الا به دين و وطن خود خيانت نمي كردن اسلام و ميهن عزيز به اين روباهها نيازي ندارد
بسمه تعالی: انرا بدانیم که دشمن بیکار ننشسته و همین حالا هم هزار تا سوراخ پیدا میکنه و اگر از در بیرون کنی از پنجره وارد میشود اینها میخواستند در88 چکار کنند که حالا هم عده ای همان راه را نااگاهانه ادامه میدهند حالا هی تکرار میکنند که در 88 به فلانی ظلم شد وهمه انها حالا هم در بیخبری به سر میبرند ویا همین هاییکه اخیرا دستگیر شده اند و چه نقشه هایی که در سر ندارند. انوقت یکی از سران گله دارند که چرا اطلاعات چنین و چنان کرده. درهر صورت از این اطلاع رسانیها متشکرم
ابندا از مسئولین این سایت تشکر می نمایم که این خط وجریان را تا حدوری به مردم معرفی مینماید البته این قدم بسیار کوچکی می باشد لذا وظیفه رسانه خیلی بیش ازاین می باشد حال ما باید دقت نمایم که ابشر خوراین افراد امروز در کشور کدام جریان می باشد تا فردا ها اگر با تابلو های دیگر ظاهر شدند زیر تابلو انها نرویم این خیلی مهم است چون منافق هر روز چهره عوض وی نماید
اینها که نفوذی نیستند مخالفین رودر رو نظام هستند نفوذی آن است که در درون نظام باشند اما برای اهداف بیگانه ها کار کنند. بالاخره از دادن این اطلاعات خسته نباشید
بنام خدا باسلام به همه دلسوزان انقلاب اسلامی ایران جریان انقلاب اسلامی ایران همچون رودی است که تاانقلاب حضرت مهدی «عج»درحال حرکت است ,هرکس که همراه ,وهمگون نباشد, وریگ ته جوی شود,ودرجریان مخالف این حرکت عظیم الهی قرارگیرد,آب اوراباخودخواهد برد.
پناه می بریم به خداوند که این کشور را از آسیب نفوذی هاییکه استخوان مانده در گلو هستند و نمیشود اسمشان را آورد مصون بدارد !!!!!!!
خدا وکیلی من اکبر گنجی و مهاجرانی رو می شناسم بقیه دیگه کجا بودن؟
سلام. نفوذ که خودشو تو قیافه نشون نمی ده. اینا تفکرات سازش کارانه وباج دادن به اسراییل وامریکا داشتند و همین الانم همین تفکراتو دارند . اینا نوبتش بشه می گن بی خیال فلسطین . قربون نتانیاهو ام می رن. این ها خائن به امام وانقلاب هستند . این ها مانند همون مردم کوفه بودند که امام حسینو تنها گذاشتند تا به امال مادی خودشون برسند . تو همین نشریات زنجیره ای بود که اقایون به اصطلاح روشن فکر دینو مسخره می کردن ومی گفتن مساله اینه که چیپسو با ماست موسیر بخوریم یا سس قرمز / ماه پشت ابر نمی مونه .بالاخره دست این ضد دینا رو شد.
خود مردم هم بر خلاف فکر این خائنین خوب می دونن که کسی که تو بی بی سی و....... صحبت می کنن چه وضعی داره. ب...نیاز به این حرفا نیست و دست این خائنین وفتنه گران برای همه رو شده.
فقط باید پناه برد به خالق یکتا.
الان چند تا نفوذی تو دستگاه ها داریم؟
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *