ترمیناتوری به نام داعش

9:26 - 17 آبان 1394
کد خبر: ۹۵۹۰۶
خبرگزاری میزان - غرب آسیا قرنهاست که صحنه تحولاتی بوده که آینده دنیا را تعیین کرده است. اتفاقات و وقایعی که در حوزه های گوناگون افتاده این منطقه را در جهان به یک نقطه خاص تبدیل کرده است.
به گزارش گروه بین الملل ، برای همین است که این سرزمین باعث شده تا کشورهای فرامنطقه ای از جمله کشورهای قدرتمند توجه و نظر ویژه ای بر روی این نقطه از کره خاکی داشته باشند.

غرب آسیا اکنون با وجود جمهوری اسلامی ایران به واسطه انقلاب اسلامی، یک ویژگی حساس و تأثیر گذار را رقم زده است، به همین خاطر درصد توجه و حساسیت کشورهای فرامنطقه ای به غرب آسیا، به طور چشمگیری بالا رفته است.

اگر غرب آسیا را مکان سرنوشت ساز برای جهان بدانیم که اینگونه است، وقوع انقلاب اسلامی ایران هم بیرون از این مقوله مهم نیست. انقلاب اسلامی ایران باید در این منطقه بسیار حساس اتفاق می افتاد تا بتواند به عنوان یک کشور انقلابی مقابل هر آنچه که راه حضور و نفوذ بیگانگان در منطقه بوده، ببندد و زمینه را برای احیای اسلام آماده کند.

این انقلاب بر اساس ایدئولوژی دینی با ساختار شیعی خود، بدون ایجاد دشمنی و تقابل با دیگر فرقه های اسلام، سعی در ایجاد امت واحده در منطقه ای دارد که سرمنشاء و زادگاه اسلام است اما این اسلام با تحریفات ویران کننده ای روبرو شده است.

این تحریف ها و تخریب های سنگین که بر پیکر اسلام وارد شده و جان آن را ضعیف کرده است، با انقلاب اسلامی ایران جان تازه ای گرفته اما دشمن هم در کنار ظهور انقلاب، بیکار ننشسته و دشمنی های خود را علیه اسلام با روش های مختلف افزایش داده است.

از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون دسیسه ها و توطئه های بسیاری از سوی آمریکا و دیگر کشورهای همپیمان او علیه ایران انجام شد اما تاکنون تفوقی در این اقدامات به دست نیاورده است.

آخرین اقدامی که علیه ایران تدارک دیده شد، تولد نیروهای تکفیری تروریستی بر گرفته از تفکر وهابیت است. این گروه های تروریستی که عاری از هر گونه آموزه های اسلام ناب محمدی(ص) هستند، با تفکر الحادی وهابیت شکل گرفته اند تا در راستای اهداف آمریکا و سران کشورهای مرتجع عربی منطقه گام بردارند.

مهمترین و اصلی ترین هدف تشکیل چنین گروهی در منطقه، جمهوری اسلامی ایران است. ایران مانع و سدی در برابر نفوذ اسلام آمریکایی و اسلام انگلیسی درون کشورهای اسلامی است، به همین خاطر توطئه های آمریکا علیه ایران به شکل های گوناگون پیاده می شود.

داعش و گروه های تکفیری که آبشخور آنها وهابیت آل سعود است، وارد کشورهایی شده است که با جمهوری اسلامی ایران روابط بسیار نزدیک و استراتژیک دارند. گرچه آنها حتی به برادران اهل تسنن هم رحم نمی کنند و دست به قتل عام هر انسانی با هر دین و آیینی می زنند، اما هدف اصلی آنها جلوگیری از گسترش  تفکر انقلاب اسلامی میان مردم مسلمان منطقه است.

ایدئولوژی انقلاب اسلامی ایران اگر در کشورهای اسلامی منطقه گسترش یابد نه تنها برای سران کشورهای مرتجع عربی منطقه خطرناک است بلکه حوزه حضور و نفوذ کشورهایی همچون آمریکا و انگلیس را هم محدود و دست آنها را کوتاه می کند.

و برای این که شر گروه هایی مانند داعش از سر اسلام و منطقه کم شود، راه حل کوتاه مدت برای آن وجود ندارد چون این گروه تحت حمایت آمریکا، آل سعود و دیگر کشورهای مرتجع عربی منطقه قرار دارد.

داعش را نباید آنقدر کوچک شمرد و نه آنقدر بزرگ جلوه داد. این گروه اساس خود را بر جنایت نفرت انگیز بنا کرده که با تکنولوژی روز دنیا آشنا است. یعنی آشنایش کرده اند و آموزشش داده اند تا بتواند از ابزاری که در اختیارش است به خوبی بهره ببرد.

داعش نه یک ایدئولوژی و اندیشه بلکه یک گروه ویرانگر و ترمیناتوری است که مقابل اسلام ناب ساخته شده است. هیچ تفکر و ایدئولوژی را نمی توان در مقابل اسلام ناب تولید کرد. فراتر و بالاتر از تفکر اسلام ناب محمد(ص) در دنیا وجود ندارد و هر آنچه که اکنون با نام اسلام معرفی می شود، فقط و فقط برای تخریب چهره واقعی اسلام و پیامبر عظیم الشأن و ائمه اطهار است. به همین خاطر دشمنان اسلام تنها راهکار خود را تولید چنین گروه هایی یافته اند.

تاکنون از خود پرسیده ایم که اگر قرار است گروه هایی مانند داعش و دیگر گروه های تکفیری، خلافت اسلامی راه بیندازند، چرا از درون کشورهایی همچون عربستان، کویت، امارات، بحرین و دیگر کشورهای مرتجع عربی سر بر نمی آورند؟!

کشورهای عربی منطقه خود به ظاهر مسلمان هستند اما بیشترین ضربه را بر پیکر اسلام وارد می کنند. رژیم سعودی اکنون به عنوان سردمدار این جنگ در منطقه به دشمنی های خود علیه ایران نه تنها ادامه می دهد بلکه آنها را افزایش داده و حتی روزنه ای هم برای بازگشت به گفت وگو و مذاکره باقی نگذاشته است. این حاکمیت تبدیل به رژیمی همچون رژیم صهیونیستی شده، در حالی که بر روی پرچم این کشور لا اله الا الله نقش بسته است.

آمریکا،  رژیم سعودی و ترکیه، سوریه را مورد تهاجم قرار می دهند تا با سرنگونی بشار اسد، این کشور از بین برود و در کتاب های جغرافیا دیگر نامی از او بر روی نقشه جهان دیده نشود.  در عراق نیز چنین وضعیتی جریان دارد. نابودی سوریه به تقویت رژیم صهیونیستی منتج می شود.

یمن نیز با حمله و تجاوز رژیم آل سعود وضعیتی بهتر از عراق و سوریه ندارد اما مردم این کشور هم درک کرده اند که تنها راه ایستادگی و مبارزه با رژیم کودک کش آل سعود است.

داعش یک ابزار است نه یک تکفر و اندیشه که بتواند مردم را به خود جذب کند. جاذبه این گروه شاید برای برخی جذاب باشد و به آن گرایش پیدا کنند اما این جاذبه مقطعی و آنی است. دافعه داعش بسیار بیشتر از جاذبه آن است.

این پدیده، رمز آلود و پیچیده نیست که نتوان مقابل آن ایستاد. این گروهک جنایتکار با بزرگنمایی سازندگانش در ذهن مردم مسلمان منطقه و دنیا بزرگ جلوه شده است. راه نابودی آن هم تن دادن به خواسته آنها نیست. راه نابودی آنها تن دادن به فروپاشی سوریه و تشکیل دولت های فدرالی نیست. این همان چیزی است که آمریکایی ها دنبال آن هستند. راه نابودی داعش، رفتاری مانند خود آنها است. با چنین موجودات جنایتکاری تنها باید با روش خود آنها رفتار کرد.

اکنون رسانه های غربی عربی طرخ فدرالیته شدن سوریه را مطرح می کنند، اگر چنین کاری برای پایان دادن به درد و رنج مردم سوریه است، این اقدام درد آنها را نه تنها کاهش نمی دهد بلکه نمک بر زخم آنها است. راهکار سریع برای پایان دادن به بحران های غرب آسیا، پایان حمایت ها، دخالت ها و دشمنی هایی است که آمریکا، کشورهای سرسپرده منطقه مانند آل سعود و ترکیه در پیش گرفته اند در غیر این صورت همچنان و برای سال ها باید شرایط منطقه را همینگونه تحمل کرد. اکنون تنها ائتلافی که مقابل وهابیت داعش ایستاده ایران، سوریه، عراق، روسیه و حزب الله لبنان است.  این ائتلاف توان مقابله با گروه های تروریستی تحت حمایت کشورهای عربی - غربی را دارد.





ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *