رؤسای قوه قضائیه وکیل آنلاین مجله حقوقی

ادبیات دفاع مقدس به حمایت نیاز دارد

16:48 - 04 مهر 1393
کد خبر: ۸۴۲۰
دسته بندی: فرهنگی ، عمومی
خبرگزاری میزان: ادبیات داستانی بخصوص ادبیات دفاع مقدس نیاز به توجه و حمایت دارد. باید برای این گونه ی ادبی زمان گذاشت ، سرمایه گذاری کرد و با چاپ داستان های خوب، در نویسندگان انگیزه ایجاد کرد. اما متاسفانه کسی نیست که برای ادبیات داستانی دل بسوزاند و میاندار باشد.


: ادبیات داستانی بخصوص ادبیات دفاع مقدس نیاز به توجه و حمایت دارد. باید برای این گونه ی ادبی زمان گذاشت ، سرمایه گذاری کرد و با چاپ داستان های خوب، در نویسندگان انگیزه ایجاد کرد. اما متاسفانه کسی نیست که برای ادبیات داستانی دل بسوزاند و میاندار باشد.

به گزارش /سهیلا قربانی: راضیه تجار نویسنده و دبیر انجمن «قلم ایران» که موفق به کسب عنوان نویسنده زن برگزیده ادبیات هشت سال دفاع مقدس از سوی حوزه هنری شده است، از عدم توجه مسئولان به سرنوشت ادبیات داستانی دفاع مقدس گلایه کرد. وی در گفتگو با اظهار داشت: «ادبیات داستانی بخصوص ادبیات دفاع مقدس نیاز به توجه و حمایت دارد. باید برای این گونه ی ادبی زمان گذاشت ، سرمایه گذاری کرد و با چاپ داستان های خوب، در نویسندگان انگیزه ایجاد کرد. اما متاسفانه کسی نیست که برای ادبیات داستانی دل بسوزاند و میاندار باشد. »

** خانم تجار، رویکرد نویسندگان در عرصه ادبیات داستانی دفاع مقدس را چطور ارزیابی میکنید؟
شاید تا هشت سال پیش روند خوبی داشت اما چندین سال است که با رکود عجیبی مواجه شدیم. بیشتر اثار به شیوه خاطره نگاری نوشته می شود و به خلق داستان در قالب رمان و داستان کوتاه توجه کمتری شده. بخشی از این بی توجهی، نتیجه ی سفارش کار به کسانی است که نویسندگان زبردستی در این حوزه نیستند و تنها آمادگی هایی دارند تا در این زمینه کار کنند. اکثر این سفارش ها با موضوع زندگینامه نویسی و خاطره نگاری است و پرداخت به ادبیات خلاقه کمتر دیده می شود.

** یعنی معتقدید موضوع این نوع سفارشی نویسی ها رشد ادبیات مقاومت را کندتر کرده ؟
من مخالف این جریان نیستم اما زمانیکه باید به خاطره نگاری و زندگینامه نویسی بیشتر بها میدادند تمام توجه به ادبیات خلاقه و داستان نویسی معطوف بود. این شیوه ی نگارشی بیشتر باید در دهه های اول انقلاب کار میشد درصورتیکه در آن زمان به ادبیات خلاقه توجه شد. در ادبیات دفاع مقدس لازم است هردو شیوه به موازات هم پیش بروند. بیشتر کارهای سفارشی با واقع نماییِ صرف همراهند. شاید بتوانند بخش هایی را که مغفول مانده به ثمر برسانند اما باید ببینیم تا چه میزان میتوانند تاثیرگذار باشند. چون این نوع کارها خلاقه محسوب نمی شوند و بیشتر منعکس کننده واقعیت هایی هستند که پیشتر رخ داده و نویسنده تمام لحظات را مطابق با آنچه اتفاق افتاده روایت میکند.


** چرا انجمنی برای سروسامان دادن به وضعیت ادبیات داستانی تشکیل نمی شود تا هم آسیب شناسی کند و هم راهکار ارائه دهد؟
واقعا دلیلش را نمیدانم. ادبیات داستانی بخصوص ادبیات دفاع مقدس نیاز به توجه و حمایت دارد. باید زمان گذاشت، سرمایه گذاری کرد و با چاپ داستان های خوب، در نویسندگان انگیزه ایجاد کرد. باید ارتباط بین نویسندگان با هم و ارتباط نویسنده با خواننده برقرار باشد تا کمی از این حالت خواب رفتگی در این گونه ی ادبی کم شود و با پویایی بیشتری فعالیت کنیم. برعکس شعر که همیشه متولیانی داشته، کسی نیست که برای ادبیات داستانی دل بسوزاند و میاندار باشد.
البته نقش مطبوعات هم در بازتاب اخبار ادبی کمرنگ شده. دهه های گذشته دلمان خوش بود که حداقل تعدادی نشریات تخصصی فعالند و دست کم در ماه با مصاحبه و نقد و یادداشت های تخصصی چراغ داستان را در مطبوعات روشن نگه میدارند. اما همان تعداد کم هم به مرور تعطیل شدند. فعالیت اهالی مطبوعات هم در زمینه ادبیات کمرنگ تر شد. اهالی رسانه و مطبوعات نقش مهمی در ایجاد ارتباط بین نویسنده و خواننده برقرار میکردند و همین مسئله در جذب مردم به ادبیات داستانی و آشنایی با آثاری که در حوزه های مختلف، بخصوص ادبیات دفاع مقدس منتشر می شدند تاثیرگذار بود. اینروزها به ندرت نقد تخصصی در مطبوعات می خوانیم و کمتر صحبت از اتفاقاتی می شود که در نگارش آثار داستانی در جریان است. واقعا جای مجلات تخصصی در پیشخوان مطبوعات خالیست.


** اکثر نشریات تخصصی بخاطر مشکلات اقتصادی تعطیل شدند...

متاسفانه این مسئله همه گیر شده. نویسندگان هم با مشکلات اقتصادی درگیرند و هزارویک مسئله ی حاشیه ای باعث شده که بسیاری از نویسندگان خوب و صاحب سبک از نوشتن فاصله بگیرند؛ نه اینکه اختیاری باشد، اجباری است. وقتی مسایل حاشیه ای تاب مقاومت از نویسنده بگیرد و او را مثل موج با خودش ببرد، دیگر راهی نمی ماند جز توقف کردن. در چنین شرایطی دیگر نباید زانوی غم بغل بگیریم که چرا ادبیات داستانی دفاع مقدس مثل گذشته فعال نیست. گاهی که با خودم فکر میکنم آینده ی ادبیات داستانی و منتقدانِ این حوزه چه خواهد شد، ته دلم خالی میشود. آیا واقعا برای نسل بعدی ما جایگزین خوبی تربیت کرده ایم؟! باز در زمینه داستان نویسی این اتفاق تا حدودی رضایت بخش بوده اما برای منتقدانِ جدیِ این عرصه هیچ جایگزینی نداریم. یک زمانی مجله کیهان فرهنگی، جام جم، ادبیات داستانی و سروش، صفحه ای را به چاپ آثار جدید اختصاص میدادند و کسی هم که صفحه را مدیریت میکرد به خوبی از عهده اش برمی آمد. امروز که دیگر فضای چاپ داستان های جدید محدود شده، شخصا مجبورم داستان های کوتاه هنرجویانم را برای نشریاتی بفرستم که در ازای هر داستان کوتاه فقط 40 هزار تومان پرداخت میکنند. قصه ی غم انگیزی است که یک نویسنده ی تازه نفس با کلی تلاش و انگیزه داستانی خلق کند که گاهی حتی شایسته ی تقدیر است، و درنهایت بعد از کلی پیگیری بتواند کارش را با مبلغ 40 هزار تومان دستمزدی که می گیرد چاپ کند! چرا نباید آنها جایی برای عرضه ی داستان هایشان داشته باشند؟ چرا به رشد این نویسندگان کمکی نمی شود؟

** نقش مطبوعات و رسانه های جمعی را نمی توان نادیده گرفت اما فکر نمیکنید اول باید به فکر تشکیل یک نهاد دائمی بود تا مسئولیت برنامه ریزی و جهت دهی به این گونه ی ادبی را عهده دار شود؟
درست است. نمیتوان مشخصا به نویسنده و منتقدان خرده گرفت چون وظیفه ی اصلی بر دوش مسئولان است که به این وضعیت سروسامان بدهند. مردم منتظر آثار خوب هستند و این وظیفه متولیان امر است که سرمایه گذاری کنند و از نویسندگان حمایت کنند تا کمتر درگیر مسایل حاشیه ای بشوند و به اصل بپردازند.


** ادبیات دفاع مقدس در ایجاد ارتباط بیشتر و نزدیکتر با مخاطب دچار مشکل شده و سینما با ضعف قصه پردازی مواجه است. «سیما فیلم» میتواند با ارتباط این دو حوزه با هم، به هردو کمک کند. چقدر نقش سیما فیلم را در بهبود بخشیدن به این فضا موثر میدانید؟
قطعا یکی از وظایف سیما فیلم نهادینه کردن و جهت دهی به این مسئله است. چندسالی به این موضوع توجه شد و بانک اطلاعاتی خوبی هم بوجود آمد. با بسیاری از نویسندگان حوزه کودک و نوجوان قرارداد بستند و فیلمنامه نویسان هم روی داستان ها کار کردند. اما خیلی زودتر از تصورمان فعالیتش متوقف شد. اواخر دولت دهم کم و بیش اقداماتی در این زمینه انجام شد هرچند نتیجه ی قابل توجهی نداشت اما میشد امیدوار بود که شاید به مرور زمان فعالیتش گسترده شود اما نمیدانم در دولت جدید چه اتفاقی افتاد که این ارتباط بطورکل نادیده گرفته شد.
تقریبا دو سال پیش برای سه تا از کارهایم «کوچه اقاقیا»، «بانوی رنگین کمان» و «بانوی آبی» قرارداد بسته شد اما هیچکس پیگیری اش را نکرد. بخشی از ماجرا هم به کم لطفی دوستانِ فیلمنامه نویس مربوط می شد. بسیار می شنیدم که از این اتفاق اذیت می شوند و گاهی سنگ اندازی هم میکنند!

** با توجه به معضل قصه پردازی در سینما انتظار می رفت کارگردانان و فیلمنامه نویسان از همکاری داستان نویسان استقبال بیشتری کنند...!

داستان، مادر فیلمنامه است و لحظه پردازی و ریزنگاری ها نقش مهمی در پرداخت داستان دارند که بسیاری از کارگردان-مولف ها و یا فیلمنامه نویسان از آن غافلند. نمونه های فراوانی در چندسال گذشته سراغ داریم که کارگردان-مولف ها فیلمنامه های عوام پسند ارائه دادند. من دایه ی فیلمنامه ندارم. این را هم نمیدانم چرا کارگردانان اصرار دارند مولف باشند و یا فیلمنامه نویسان با همکاری داستان نویسان مخالفند. اما میدانم هستند کسانی که فیلمنامه نویس اند و حق تالیف بالاتری نسبت به نویسنده می گیرند. پس دلیلی برای این همه سنگ اندازی وجود ندارد. نمونه های موفقی در زمینه اقتباس های سینمایی داشتیم مثل درخت گلابی، گاو، داستانهای مجید، مهمان مامان، خاک، و... که آثار ماندگاری شدند اما این موفقیت ها دیگر ادامه دار نشدند. امیدوارم سینماگران زحمت مطالعه به خودشان بدهند تا با کارهای داستانیِ موفق اشنا شوند و یا نهادی وظیفه ی معرفیِ این اثار را به سینماگران عهده دار شود.

** پس همچنان سرانجام کارهایتان نامعلوم است...

اخیرا تماسی گرفته شده اما خیلی جدی و پیگیرانه نبوده. تکلیف ما روشن نیست که آیا سیما فیلم قصد دارد بطور جدی این کار را ادامه دهد یا باید به همان تماس های سالیانه ای که درنهایت به نتیجه ای هم نمی رسد اکتفا کنیم.

** در این مدت خودتان پیگیر ماجرا نشدید؟

این در حیطه ی وظایف من نیست. کس دیگری باید دلسوز این ماجرا باشد. کار من داستان نویسی است و نیازی نمی بینم برای اینکه داستان هایم به قالب فیلمنامه دربیاید و ساخته شود از کار اصلی ام که داستان نویسی است فاصله بگیرم و به دنبال نتیجه باشم. گرچه این اتفاق هم به سود ادبیات و هم به نفع سینمای کشور است. ترجیح میدهم جای اینکه خودم را درگیر مسئله ای کنم که از نتیجه اش اطمینان ندارم، وقتم را صرف نوشتن داستان های تازه بکنم.

** کارگاه داستان نویسی حوزه هنری در این کار مداخله نکرد؟
در این سالها که بعنوان دبیر انجمن قلم فعال بودم، ندیدم نماینده ای از طرف سیما فیلم فرستاده شود یا حتی کارگاه داستان حوزه هنری هم نماینده ای برای برقراری این ارتباط درنظر گرفته باشد تا حداقل از نظر حقوقی مشکلی پیش نیاید.

** پیشنهادی برای برقراریِ این ارتباط دارید؟
به نظرم بهترین کار اینست که فراخوانی داده شود و از اهالی ادبیات بخواهند تعدادی از آثارشان را بفرستند تا شورا بررسی کند و از هر اثری که قابلیت فیلمنامه شدن داشت استفاده کنند. شاید با این کار، فضایی بوجود بیاید تا مسئولان مجبور به پیگیری و ادامه دادن این راه شوند. سیما فیلم در این سالها میتوانست پل ارتباطی محکمی برقرار کند که نکرد. امیدوارم اعضایِ جدیدِ شورای سیما فیلم با علاقه و دقت بیشتری پیگیر این مسئله باشند.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *