سه چهره ای که زندگی خود را فدای طنز کردند+عکس

10:07 - 28 شهريور 1393
کد خبر: ۷۶۳۳
دسته بندی: فرهنگی ، عمومی
خبرگزاری میزان: محمدحسین جعفریان گفت: اگر بخواهیم سه شاعر و چهره اصلی را نام ببریم که با از خودگذشتگی شعر طنز را از حاشیه به متن برگرداندند، بی تردید زنده یاد «کیومرث صابری فومنی»، «ابوالفضل زرویی نصرآباد» و «ناصر فیض» خواهند بود.

: محمدحسین جعفریان گفت: اگر بخواهیم سه شاعر و چهره اصلی را نام ببریم که با از خودگذشتگی شعر طنز را از حاشیه به متن برگرداندند، بی تردید زنده یاد «کیومرث صابری فومنی»، «ابوالفضل زرویی نصرآباد» و «ناصر فیض» خواهند بود.

به گزارش محمدحسین جعفریان نویسنده معاصر در تازه ترین یادداشتی که برای "قدس" نوشته است با بهانه قرار داد ناصر فیض از او در کنار کیومرث صابری و ابوالفضل زورویی نصرآباد به عنوان سه چهره ای نام برده است که خود را فدای احیای طنز کردند. متن کامل یادداشت جعفریان را ارائه میدهد:

از آن آدمهایی که دنیا را قابل تحمل میکنند

ناصر فیض از آن دست آدمهایی است که با وجودشان دنیای ما قابل تحمل تر می‌شود. آدمهایی که مثل همه ما هزار و یک مشکل و بدبختی و بیماری و دردسر دارند، اما حال دیگران برایشان مهم است. قلمشان می‌خواهد باری از دوش مردم بردارد. در یکی دو دهه نخست انقلاب شعر طنز بسیار منزوی شد و به حاشیه رفت. اگر بخواهیم سه شاعر و چهره اصلی را نام ببریم که با از خودگذشتگی شعر طنز را از حاشیه به متن برگرداندند، بی تردید زنده یاد «کیومرث صابری فومنی»، «ابوالفضل زرویی نصرآباد» و «ناصر فیض» خواهند بود.

کیومرث صابری فومنی

سه چهره ای که خود را فدا کردند
طنز کارکرد اجتماعی وسیعی دارد و توانایی تأثیر شگفتی. متأسفانه در خیلی از سالهای پس از انقلاب ما از این نعمت، آنچنان که باید و شاید بهره مند نبودیم. اما دست کم در حوزه شعر این سه چهره، زندگی خود را فدا کردند تا این جایگاه احیا شود. فیض نظیر عمده طنزپردازان ما آدم کم توقعی است. من متأسفانه نتوانستم به مراسم بزرگداشت او بروم، اما گزارشها را به دقت خواندم. امیدوار بودم برای آدمی با جایگاه او بیشتر و پیشتر چنین محفلی برگزار شود و البته بسزاتر. این را به در می گویم تا دیوار بشنود. چرا که سازمان اوج نه متولی این کار است و نه وظیفه‌ای دارد. به واقع دارد جور آنها را می کشد که تماشاگرند. بنابراین برای این اندازه از توجه به شعر و شاعران امروز باید دست آنها را هم بوسید.

ابوالفضل زورویی نصرآباد

نبوغ او جان تازه ای به طنز بخشید
فیض دهه ششم زندگی خود را سپری می‌کند. نبوغ او در دوره‌ای، به شعر و ادبیات طنز ما جان تازه‌ای بخشید. در دفتری که پس از باقیات والصالحات استاد زرویی نصرآباد، او بارش را به دوش کشید، نسلی از جوانان پرشور و توانا تربیت شدند که امروز دار و ندار ما در عرصه طنزند. مهمتر از آن به نسلی طرد شده و منزوی از شاعران بزرگ طنز روزگار ما میدان داده شد تا دیده شوند و ارتباطشان با مردم احیا شود. انبوهی از کتابهای پژوهشی ارزنده تألیف شد و... قصد گزارش تمام آنچه شده را ندارم، اما ناصر فیض در تمام این سالها یک تنه کارهایی کرد که شاید نیرو و امکانات و بودجه معاونت یک وزارتخانه را می‌طلبید.

ناصر فیض

در عین این فعالیتها او دست از آفرینش برنداشت. سرود و روزنامه نگاری کرد و کتاب نوشت و آثارش دست به دست چرخید. برای بزرگداشت چنین آدمی باید از رسانه ملی تا حوزه هنری و بسیاری از وزارتخانه‌ها دست به کار می شدند و از خودشان مایه می گذاشتند، خاصه حوزه هنری که بسیار مرهون زحمات این مرد است.
امیدوارم فیض عزیز سالهای سال سایه‌اش بر سر ادبیات ما باقی باشد. ان‌شاءا...


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *