بایسته‌های رونق اقتصادی

8:40 - 12 خرداد 1400
کد خبر: ۷۲۹۵۸۵
ابراهیم رزاقی، اقتصاددان در یادداشتی نوشت: کشور امروز بیش از هر مقطع دیگری نیازمند برنامه قابل‌اجرا و مدیران جهادی است و تنها در صورت برنامه‌ریزی مشخص، شفاف، منطقی و منطبق با فرهنگ ایرانی – اسلامی است که اعتماد مردم جلب می‌شود و رونق اقتصادی به شکلی که در شأن نظام و انقلاب است محقق خواهد شد.

_ ابراهیم رزاقی در روزنامه حمایت نوشت: اولویت‌بندی‌های هر کشوری بر اساس اهداف و منافع ملی تنظیم و تعیین می‌شوند و استراتژیست‌ها مأموریت دارند با ارزیابی متقضیات زمان، تغییر و تحولات داخلی و خارجی مشخص کنند که نیاز مبرم و ضروری در حال حاضر چه مسائلی هستند. در جمهوری اسلامی، این اولویت بر مدار اقتصاد می‌چرخد چراکه در این برهه، روشن‌شده اگر اقتصاد بازسازی نشود، امنیت و منافع ملی کشور نیز به خطر می‌افتد. بنابراین، توجه ویژه به اقتصاد، یک بحث راهبردی است و دامن زدن به برخی حواشی غیرضروری که حتی اولویت دسته چندم مردم هم نیست، نمی‌تواند از اهمیت آن بکاهد.

ازقضا کسانی که درصددند با دادن آدرس‌های غلط و مطرح کردن مسائل حاشیه‌ای، از پاسخگویی و پرداختن به مسئله معیشت و اقتصاد فرار کنند، همان عده‌ای هستند که با غفلت‌ها و کم‌کاری‌ها موجب شدند شیطنت‌های نظام سلطه در چارچوب تحریم، اثر کند. ایران، سرزمینی است مملو از استعداد‌های شکوفا نشده و فعلیت نیافته. موقعیت اقتصادی جمهوری اسلامی بسیار ممتاز و از منظر جغرافیای اقتصادی (ژئو اکونومیک)، منابع طبیعی و تنوع اقلیمی بی‌نظیر است. علاوه بر این، در کنار برخورداری از منابع نفت و گاز، گذرگاه انرژی جهان نیز به شمار می‌رود؛ موضوعی که ازنظر آینده‌پژوهی، افق بسیار روشنی را در برابر کشورمان ترسیم کرده است.

از طرفی، ایران کشوری آبخیز است که به علت مدیریت بد، در برخی مناطق با کمبود مواجه شده، درحالی‌که مناطق فراوانی وجود دارند که برای ایجاد و توسعه زیرساخت‌های کشاورزی مناسب هستند؛ به‌نحوی‌که کالا‌های اساسی این حوزه در داخل تأمین شوند. مجموعه این پتانسیل نشان می‌دهد که بنیه اقتصادی کشورمان قوی است و هر آنچه در طول این سال‌ها رخ‌داده و معیشت گروه‌هایی از مردم را به زیرخط فقر برده، ناشی از عوامل عارضی است و ارتباطی با هویت نظام و کشور ندارد.

علاوه بر این، متأسفانه بزرگ‌نمایی مسائل خارجی و تحریم‌های غرب و آمریکا برای برخی جریانات داخلی، به محملی برای توجیه تبدیل‌شده و وانمود می‌شود که اگر مناسبات بین‌المللی از طریق به اصطلاح «رفع تحریم‌ها» احیا نشود، ایران قادر به بازسازی اقتصادش نیست. این سخن انحرافی از آنجا آب می‌خورد که برنامه و مهمتر از آن، همتی برای برنامه‌ریزی وجود نداشته تا اقتصاد از طریق ساز و کار‌های به‌اصطلاح جهانی، گروگان گرفته نشود.

حتی اگر فرض را بر این بگذاریم که آمریکا در اجماع سازی علیه جمهوری اسلامی موفق شود و اجازه هیچ نوع مبادله خارجی را ندهد، با استفاده از مزیت نسبی داخلی که عبارت است از بازار بزرگ ۸۰ میلیون نفری، می‌توانیم رشد ثابت سه تا پنج‌درصدی مداوم و پایدار داشته باشیم. این بازار بزرگ، نیاز‌های فراوانی دارد که، چون در داخل پاسخ داده نمی‌شود، مصرف‌کنندگان به‌ناچار به سمت کالا‌های خارجی می‌روند. به حرکت درآمدن چرخ تولید، قادر است نیاز‌های داخلی را تأمین کند به‌شرط آنکه موردحمایت قرار گیرد، زیرا مردم نشان داده‌اند به تولیدات داخل – به‌شرط برخورداری از کیفیت -اقبال و اعتماد بیشتری دارند.

ضمن اینکه چرخه عرضه و تقاضا سروسامان بگیرد و استمرار یابد، حتی اگر همه معاندان علیه ما بسیج شوند، می‌توانیم نرخ رشد مداومی بین سه تا پنج درصد داشته باشیم. این فرایند در صورت ادامه، پایه‌های اقتصاد را محکم کرده و برگ برنده‌ای در تعاملات بین‌المللی خواهد بود چراکه طرف مقابل می‌داند در برابر کشوری قرار دارد که برای بدترین سناریو‌ها برنامه دارد و در سخت‌ترین شرایط، نمودار‌های اقتصادی خود را مثبت کرده است.

تا همین چند سال پیش، نزدیک به ۷۰ درصد درآمد‌های بودجه، وابسته به فروش نفت بود و زمینه را برای دست‌اندازی و شیطنت غرب و آمریکا فراهم کرد. ازنظر طراحان و معماران تحریم، هویت اقتصاد ایران به عایدی فروش نفت گره‌خورده و با همین نگاه، سیاست به صفر رساندن فروش نفت کشورمان را در دستور کار قرار دادند. این در حالی است که تولید ملی باید به شاکله اقتصاد، هویت بدهد نه درآمد‌های نفتی. در حقیقت، کارآمدی نظام وقتی بروز و ظهور دارد که درآمد ملی از طریق تولید تأمین شود نه فروش نفت.

باعث تأسف است که کار به‌جایی رسیده که مسببان وضعیت موجود، فروش بیشتر نفت را به‌عنوان دستاورد معرفی می‌کنند و ادعا می‌کنند پس از دور فعلی مذاکرات، فروش نفت به روزانه بیش از ۲ و نیم میلیون بشکه افزایش می‌یابد. بیشترین خسارت به اقتصاد کشور از همین ناحیه وارده شده و ریشه مشکلات متعدد معیشتی امروز محسوب می‌شود. تولید و صادرات نفت، خام فروشی است و افتخار ندارد، چون در آمارها، فروش نفت از درآمد ملی جدا می‌شود. بنابراین، بیان چنین رویکردی باید باعث شرمساری باشد تا غرور.

در چنین فضایی، بیان مسائل غیرضروری از سوی برخی با اهداف کاملاً سیاسی، کمکی به بهبود اوضاع نمی‌کند و حتی شائبه فریب افکار عمومی را تقویت می‌نماید. بخشی از زوایای نیاز فوری کشور به بهبود اقتصاد، بیان شد، اما باید در نظر داشت که هر برنامه‌ای، نیاز به مدیر توانمند برای اجرا نیز دارد. بعضی در مقام سخن‌پراکنی، اظهارات امیدبخش بر زبان می‌آورند، ولی نمی‌گویند ساز و کارشان چیست و با کدام طرح و پلن در پی انجام آن هستند.

واقعیت این است که کشور امروز بیش از هر مقطع دیگری نیازمند برنامه قابل‌اجرا و مدیران جهادی است؛ کسانی که امتحان خود را در سایر عرصه‌ها به‌خوبی پس داده‌اند و واجد ورود به این کارزار هستند. اگر اعتقادی به جهاد وجود نداشته باشد، با شعار، سخنرانی و بیلبورد کاری از پیش نمی‌رود. در دوره دفاع مقدس، هیچ شهر و منطقه‌ای با سخنرانی فتح نشد، بلکه کسانی موفق شدند طعم تلخ شکست را به دشمن بچشانند و اجازه ندهند خاک ایران به دست اجنبی بیفتد که از روحیه برنامه‌ریزی و فداکاری برخوردار بودند. در امور اقتصادی نیز وضعیت به همین منوال است و لازمه موفقیت، برنامه‌ریزی دقیق، جامع و پرهیز از سخنان حاشیه‌ای، هزینه‌های بی‌مورد و اموری است که هیچ فایده‌ای برای کشور ندارد. درنتیجه تنها در صورت برنامه‌ریزی مشخص، شفاف، منطقی و منطبق با فرهنگ ایرانی – اسلامی است که اعتماد مردم جلب می‌شود و رونق اقتصادی به شکلی که در شأن نظام و انقلاب است محقق خواهد شد.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *