بازگشت یانکی‌ها به خانه

9:41 - 28 مرداد 1394
کد خبر: ۶۸۳۶۵
خبرگزاری میزان: آشپز سیاست‌های آمریکایی، استحاله را ماده اصلی غذای مسموم خود قرار داده تا بدینوسیله از ایران اقرار بگیرد به پایان راه خود رسیده است.
بازگشت یانکی‌ها به خانه

به گزارش گروه فضای مجازی ؛ بازی پشت پرده غرب به رهبری آمریکا در منطقه این روزها با شدت هر چه تمام‌تر ادامه دارد و تردیدی نیست که پس از مذاکرات هسته‌ای با ایران محور مقاومت را نشانه رفته اند. آمریکایی ها- به تعبیر رهبر انقلاب- پس از آنکه تلاش می‌کنند از توافق هسته‌ای وسیله ای برای نفوذ در ایران بسازند، در صدد هستندخط نفوذ  در منطقه را دنبال نمایند. از سوی دیگر شتابزدگی آمریکا برای دستیابی به حصول توافق نشان می‌دهد علاوه بر اینکه کلید طلایی حل بسیاری از مشکلات منطقه‌ای به دست ایران است، عنصر زمان نیز برای کاخ‌نشینان آمریکایی به سرعت در حال از دست رفتن است. پاسخ این معمّا بنابر اذعان بسیاری از مطلعین منطقه‌ای، تاکتیک نفوذ در ایران و منطقه‌ است. این در حالی‌است که 37 سال است که سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا به در بسته می‌خورد و آنچه در چنته استکبار بود رو شده و ترفند دیگری باقی نمانده است.

از قضا نمونه‌های روشنی شاهد این مدعا است. چندی پیش باراک اوباما به صراحت اعلام کرد تا زمانی که سیاست خصمانه ما علیه روسیه و چین به جای خود باقی بود، دستاوردی چندانی به دست نیامد اما با کنار گذاشتن دشمنی (ظاهری)، زمینه نفوذ ما و تقویت طرفداران ما در این دو کشور به خوبی فراهم گردید. این سیاست، همان دکترین سیاست نفوذ است که دشمن تلاش دارد تا با بهره‌گیری از آن به اهداف منطقه‌ای خود نیز نائل آید و در واقع، روی دیگر سکه راهبرد منطقه‌ای آمریکا است.

برخی از ناآگاهان معقتدند همانگونه که برای حل مشکلات داخلی، آمریکا نقش ناجی را بازی کرده است، تسرّی این الگو برای مناقشات منطقه‌ای نیز تنها نسخه به اصطلاح  شفابخش است. این در حالی است که مرور کوتاه تاریخ نشان می‌دهد با ریشه دواندن پایگاه‌های آمریکا در منطقه، خشونت، جنگ، فقر و تروریسم تکفیری گسترش یافته و آنان اکنون به دنبال تجزیه کشورهای اسلامی هستند. در این جا، به گفته بزرگان نسخه تجویزی جواب نمی‌دهد و باید از نسخه پرهیزی استفاده کرد. تنها چاره آن است که از ویروسی به نام آمریکا پرهیز شود تا آلام مردم رنج کشیده کشورهای غرب آسیا تسکین یابد. شکی نیست که تب منطقه با خروج آمریکا فروکش خواهد کرد و راه حل نهایی، بازگشت یانکی‌ها به خانه است.

از سوی دیگر، ایالات متحده بارها اعلام کرده است که جبهه مقاومت مشکل بزرگ آنان به شمار می‌آید. رهبر معظم انقلاب در دیدار با علما و صاحب‌نظران حاضر در اجلاس مجمع جهانی اهل‌بیت(ع) و اتحادیه رادیو و تلویزیون‌های اسلامی با عنایت به این نقطه ضعف استکبار، بر اصل راهبردی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر حمایت از مقاومت تاکید کردند. تبلیغات جهانی استکبار اینگونه وانمود می‌کند که ایران در دوران پساتحریم از «حمایت جبهه مقاومت» دست کشیده، از عقاید انقلابی خود کوتاه آمده، اقتدار گذشته خود را از دست داده و در ازای حل مشکلات داخلی، چشم خود را به روی گروه‌های مقاومت بسته است. آشپز سیاست‌های آمریکایی، استحاله را ماده اصلی غذای مسموم خود قرار داده تا بدینوسیله از ایران اقرار بگیرد به پایان راه خود رسیده است. این در حالی است که آمریکا در سیاستی ناپخته و جاهلانه بارها بر بقا و قوت تحریم‌های موهوم به دلیل ادعای پوچ حمایت از تروریسم تاکید نموده است. این دو نکته ناقض یکدیگرند؛ بدین ترتیب که وضع، تحکیم و تداوم چنین تحریم‌هایی نشانگر پافشاری ایران بر حمایت از گروه‌های مقاومت است و نشان می‌دهد علیرغم ادعای آنان در مورد دست کشیدن ایران از اصل راهبردی حمایت از جبهه مقاومت، تقویت این جریان به خصوص مسئله فلسطین که موضوع اساسی جهان اسلام است همچنان با قوت ادامه دارد.  به عبارت دیگر، جمع‌بندی اظهارات مقامات آمریکایی و نتیجه‌گیری فحوای کلام آنها به این حقیقت اذعان دارد که ماهیت انقلاب ایران با حمایت از محور مقاومت پیوند خورده و از ارکان تشکیل دهنده آن است. درک ارتباط ناگسستنی انقلاب اسلامی ایران و حمایت از جبهه مقاومت بر اساس این حقایق مشکل نیست:

1- قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان مانیفست و منشور انقلاب در بردارنده آمال، اهداف و چارچوب‌های انقلاب است. در بندبند قانون اساسی، حمایت از مسلمان، مظلومین و مستضعفین و تشکیل امت واحده اسلامی، بخش لاینفک و ضروری از وظایف حکومت اسلامی قلمداد شده است.

2- چنانچه ارکان اصلی هر چیزی از آن گرفته شود، به واقع ماهیت خود را از دست داده است. انقلاب ایران به هنگام آغاز، حرکتی خروشان در چارچوب مرزها نبود، بلکه موجی فراگیر برای قیام جهت رسالتی الهی بود. بیانات امام(ره) در سال 1342 تا زمان پایان حیات مبارکشان، سراسر از تاکیدات مکرر بر مبارزه با رژیم صهیونیستی و آزادسازی فلسطین به عنوان مسئولیتی دینی مشحون است. شعار «امروز ایران، فردا فلسطین» سالیان اول انقلاب، نشان از پیوند عمیق مردم با نیروهای مقاومت داشت.

3- صدور انقلاب، موضوعی است که مردم ایران آن را به عنوان دکترین سیاست خارجی پذیرفته‌اند، زیرا معنای آن با ادامه حیات انقلاب برابر است. تعلیل این امر بر تحرکات استکبار برای نابودی انقلاب‌ها استوار است، بدین معنی که انقلاب‌های راکد و محدود در چارچوب‌های ملی، چاره‌ای جز مرگ و نابودی ندارند.

4- صف‌بندی و یارگیری منطقه‌ای از دیگر علل حمایت ایران از جبهه مقاومت است. در جنگ عراق، دنیا به حمایت از صدام برخاست و میلیاردها دلار از سوی ارتجاع عرب برای جنگ‌افروزی هزینه گردید. ضرورت تامین امنیت داخلی و کاهش تهدیدات گویای این واقعیت است که در عرصه جهانی دفاع از یک کشور تنها در چارچوب مرزها تعریف نمی‌‌شود. دفاع کامل و همه جانبه زمانی حاصل می‌گردد که امنیت، در ورای مرزهای جغرافیایی و در منطقه محقق شود. نمونه‌ای که به درک بهتر این تئوری واقع‌گرایانه کمک می‌کند حضور تروریست‌های صهیونیست در ایران و ترور دانشمندان هسته‌ای است. این تهدید، لزوم حضور غیرمستقیم ما را در آستانه مرزهای رژیم صهیونیستی روشن کرده و ثابت می‌کند بهترین دفاع، حمله است. تاکید مقام معظم رهبری بر تداوم حمایت از مقاومت به عنوان راهبرد اصلی ایران دقیقاً مبتنی بر تمام موارد ذکر شده است. راهبر حمایت از جبهه مقاومت از طرفی مبتنی بر ماهیت انقلاب اسلامی، صدور آن و از سوی دیگر به مواد قانون اساسی و آموزه‌های امام راحل(ره) مستظهر است. به واقع، اظهارات ایشان، نهیبی بر دنیای غرب برای تاکید بر حفظ ماهیت اصیل انقلاب، تعریف آن بر اساس منافع فراملی و نبرد در میادین کارزار در بیرون از مرزها است. منشوری که رهبر انقلاب آن را ترسیم نمودند، دریافتی از اسلام ناب محمدی، انقلاب و عقاید مورد پذیرش مردم است. این منشور، خط بطلانی بر عقیده پایان یافتن سیاست انقلابی ایران و تاکید بر حمایت دائمی و همیشگی از دوستان و مجاهدان است.

نویسنده: سیدجعفر قنادباشی

/انتهای پیام/

: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *