آغاز گام به گام سناریوی تغییر رفتار منطقه‌ای ایران از سوی غرب

11:31 - 25 مرداد 1394
کد خبر: ۶۷۳۹۲
خبرگزاری میزان: کشورهای غربی و به طور خاص آمریکا از مدت‌ها پیش امیدوارند که پس از رسیدن به توافق هسته‌ای با ایران، راهبرد تغییر رفتار منطقه‌ای ایران را در پیش گیرند و با مهار ایران در منطقه راه دستیابی به منافع خود را آسان‌تر سازند.

به گزارش گروه فضای مجازی به نقل از خبرگزاری فارس؛ راهبرد تغییر رفتار ایران، پس از جنگ تحمیلی و اثبات ناتوانی آمریکا در مقابل جمهوری اسلامی، در کنار راهبرد تغییر نظام ایران قرار گرفت و با توجه به تغییر دولت­ها در آمریکا و یا در ایران همواره یک کفه این ترازو سنگینی می­‌کرده است. اولویت دولت «جورج دبلیو بوش»، رئیس جمهور سابق آمریکا تغییر نظام ایران بود که به دلیل شکست­های او در عراق و افغانستان این راهبرد عملا شکست خورد و با روی کار آمدن «باراک اوباما» و مطرح کردن سیاست دیپلماسی و تعامل، راهبرد تغییر رفتار ایران اعتبار بیشتری پیدا کرد.

آمریکا و متحدان اروپایی او با هدف دستیابی به این هدف راهبردی در منطقه غرب آسیا، در دوره دو ساله اخیر مذاکرات هسته­‌ای میان ایران و کشور­های 5+1 امیدوار به دستیابی به توافق هسته‌ای بوده‌­اند و حال که توافق حاصل شده، این کشورها به خصوص آمریکا وارد مرحله دوم مناسبات خود با ایران خواهند شد و این خواست را با عزم بیشتری دنبال می­کنند. چنان‌که «دیوید کامرون»، نخست وزیر انگلیس تنها چند روز پس از اعلام توافق، در 28 تیرماه در گفت‌وگو با شبکه خبری «ان بی سی» گفت: «بعد از حصول توافق، کشورهای غربی خواهان تغییر سیاست ایران در خاورمیانه هستند.»

امید به تغییر رفتار ایران در منطقه چه قبل از توافق و چه بعد از آن از جانب مقامات آمریکایی به شیوه­‌های مختلف مطرح شده است که از جمله آن­ها، سخنان باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا طی مصاحبه با نیویورک تایمز در 17 فروردین ماه، تنها 4 روز پس از رسیدن به چارچوب لوزان است که هدف بعدی کشورش را همراه با چاشنی همیشگی تهدید اینگونه مطرح کرد: «فکر می‌کنم ترکیب یک مسیر دیپلماتیک که مسئله هسته‌ای را در یک طرف قرار داده و همزمان پیامی روشن به ایرانی‌ها بفرستد مبنی بر اینکه شما باید رفتار خود را بطور گسترده تغییر دهید، ترکیبی است که به صورت بالقوه نه فقط خیال دوستان ما را راحت می‌کند، بلکه تنش‌ها را نیز کاهش می‌دهد.»

«جان کری»، وزیر امور خارجه آمریکا نیز در طول مذاکرات هسته­ای گفته بود «خیلی سخت در تلاش است تا موضوعات منطقه­ای دیگر را با جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران مطرح کند.»

به نظر می‌­رسد قطعنامه اخیر شورای امنیت سازمان ملل نیز می‌­تواند برای آمریکا دستاویزی جهت رسیدن به یکی از مؤلفه‌های این هدف باشد. در بند 5 ضمیمه B قطعنامه آمده است: «تمامی کشورها، مشروط به اینکه شورای امنیت پیشاپیش بر مبنایی مورد به مورد، تصمیم به تصویب بگیرد، باید در این فعالیت‌ها مشارکت داشته و اجازه آن را صادر کنند: تأمین، فروش و یا انتقال مستقیم یا غیرمستقیم هرگونه تانک جنگی، خودروهای رزمی زرهی، سامانه‌های توپخانه‌ای سنگین، هواپیماهای رزمی، بالگردهای تهاجمی، ناوهای جنگی، موشک‌ها و یا سامانه‌های موشکی، مطابق با اهداف «فهرست تسلیحات متعارف سازمان ملل»، یا مواد مرتبط، شامل قطعات یدکی، از داخل و یا از طریق قلمروهای تحت حاکمیتی‌شان، و یا توسط اتباع آنها و یا افراد تحت حاکمیت آنها، یا با استفاده از هواپیماها و یا کشتی‌های حامل پرچم‌های آنها، اعم از اینکه از قلمروشان نشأت گرفته یا خیر، به ایران، یا برای استفاده در داخل ایران و یا در جهت تأمین منافع ایران، و ارائه آموزش فنی، منابع یا خدمات مالی، پیشنهادات، دیگر خدمات و کمک‌های مرتبط با تأمین، فروش، انتقال، تولید، حفظ و نگهداری و یا استفاده از تسلیحات و مواد مرتبط توصیف شده در این بند فرعی، به ایران توسط اتباع این کشورها و یا از داخل یا از طریق قلمروهای تحت حاکمیتشان.»

این بند به این معنا است که ایران بدون اجازه شورای امنیت حق فروش و یا انتقال مستقیم یا غیر مستقیم سلاح و تجهیزات جنگی را ندارد. این بند دست آمریکا را که اکنون به این اطمینان رسیده که ایران از حمایت از گروه­های شیعی منطقه، دولت سوریه و مردم بحرین، یمن و ... دست برنمی‌دارد، برای محدود کردن ایران باز می‌­گذارد. با توجه به بند مذکور از آنجا که بزرگترین خریدار سلاح ایران همین گروه­ها و کشورها هستند، در صورت اجرایی شدن این بند ایران عملا حتی اگر بخواهد نمی­‌تواند به این گروه­ها سلاح بفروشد و در امنیت این گروه­ها و مردم آن­ها خلل وارد خواهد آمد. آمریکا در این مورد تا حدودی به هدف خود مبنی بر عدم حمایت جمهوری اسلامی از گروه­های متحد ایران دست خواهد یافت و موفق به کنترل این کشور خواهد شد.

از دیگری مواردی که هدف تغییر رفتار ایران از جانب آمریکا را اثبات می­‌کند تأکید این کشور بر مسئله اسرائیل و اصرار بر حفظ امنیت این رژیم در منطقه است. یکی از مسائل مهمی که همواره عامل تیرگی روابط ایران و آمریکا بوده، مسئله اسرائیل و فلسطین است و آمریکا همواره تلاش کرده نوع برخورد ایران را در مواجهه با رژیم غاصب صهیونیستی تغییر دهد. ولی ایران به دلیل اینکه این مسئله را یک مسئله ایدئولوژیک می‌­داند هیچ گاه آن را نپذیرفته است.

توافق حاصل شده این امید را در آمریکا ایجاد کرده تا بتواند از ایران مطالبه برخوردی متفاوت با اسرائیل را داشته باشد و اتفاقا یکی از جهات مهم مخالفت برخی مقامات آمریکایی به خصوص جمهوری­خواهان کنگره با توافق این است که توافق هسته‌­ای تضمینی برای تغییر رفتار ایران در مقابل رژیم صهیونیستی ایجاد نمی‌­کند و حتی موجب افزایش کمک­های ایران به گروه­های مخالف این رژیم می­‌شود و این مسئله، امنیت اسرائیل را در منطقه بیش از پیش به خطر می­‌اندازد.

در روند تصویب قانون بازنگری توافق هسته­‌ای با ایران نیز که در ماه مه 2015 به تصویب رسید یکی از اعتراضات مهم سناتور‌های جمهوری­خواه این بود که نباید بند به رسمیت شناختن اسرائیل توسط ایران از آن حذف شود و علاوه بر این باید بندی مبنی بر فلج سازی شبکه مالی حزب الله لبنان در آن گنجانده شود.

آمریکا در مسائل دیگر نیز از بابت ایران نگران است و به همراهی ایران برای حل بحران­های منطقه‌ای خود امید دارد. این کشور از حل بحران سوریه که خود آن را ساخته ناتوان است و مسئله گروه تکفیری داعش که تهدید جدیدی برای منافع آمریکا به خصوص منافع نفتی این کشور در عراق به شمار می‌آید نیز بر مشکلات آمریکا در منطقه افزوده است. در همین زمینه آمریکا سال گذشته به صورت محرمانه برای حل این مشکل از ایران درخواست کمک کرده بود و حال که از دید این کشور سیاست دیپلماسی درباب توافق هسته‌­ای موفق افتاده امیدوار است همین سیاست در حل بحران­های منطقه­­‌ای نیز به نتیجه مطلوب وی برسد.

آن‌چه گفته شد، نشان‌دهنده این نکته است که هدف تغییر رفتار منطقه‌­ای ایران از جانب آمریکا حداقل از ابتدای دولت اوباما به طور جدی دنبال می‌شود و توافق هسته‌­ای از دید این کشور نقطه آغازی برای دستیابی به این هدف است. در باب سیاستی که آمریکا در این باره در پیش خواهد گرفت باید گفت به دلیل آنکه این کشور مدعی است مسئله هسته‌­ای را از طریق دیپلماسی حل کرده، این بار هم همین روند را دنبال خواهد کرد. ولی نظر به تاکیدات مداوم رهبر معظم انقلاب خاصه مواضع صریح ایشان در خطبه‌­های نماز عید فطر مبنی براینکه «سیاست ما در مقابل دولت مستکبر آمریکا هیچ تغییری نخواهد کرد. همان‌طور که بارها تکرار کردیم، ما با آمریکا در مورد مسائل گوناگون جهانی و منطقه‌ای مذاکره‌ای نداریم» آمریکا از این سیاست طرفی نخواهد بست.

با این وجود از آن­جا که هدف مهار ایران در منطقه غرب آسیا یکی از محوری­‌ترین اهداف آمریکا جهت تأمین منافع خود است، این کشور همانند روند 13 ساله مواجهه با برنامه هسته­‌ای ایران از هیچ تلاشی، چه مذاکره، چه تحریم و چه تهدید به حمله نظامی فروگذار نخواهد کرد تا ایران را وادار به تغییر رفتار در منطقه کند. آمریکا به مانند قبل پس از امتحان بخت خود در استفاده از اهرم دیپلماسی، در صورت عدم موفقیت، به اهرم­های فشار خود روی خواهد آورد. شاهد این مدعا، سخنان اوباما در گفت و گو با نیویورک تایمز است که گفته بود «اگر ایران با برخورد دیپلماتیک ما برای حل مسائل منطقه عوض نشد، ظرفیت بازدارنده ما و برتری نظامی ما پابرجا خواهد بود... ما قابلیت‌­های خود را برای دفاع از خود یا متحدانمان از دست نمی‌دهیم.»

در پایان به نظر می­‌رسد تجربه مذاکره با ایران بر سر مسائل هسته ای نوعی خوش بینی غیر واقعی را در بین مقامات غربی برای تعامل با ایران بر سر پرونده های منطقه ای ایجاد کرده است و این می تواند به چالش جدیدی تبدیل شود امری که هوشیاری بیشتری را از سوی دولتمردان ایرانی می طلبد چه اینکه تصویری که از ایران اسلامی در خارج از مرزهای میهن حاکم است، تصویری است که ایران را پرچم دار استکبارستیزی و حمایت از ملت‌های مظلوم و نهضت های ازادی بخش می داند.

/انتهای پیام/

: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *