معجزه «و جعلنا» در عملیات بیت المقدس

13:23 - 18 خرداد 1394
کد خبر: ۵۳۶۲۳
خبرگزاری میزان : پنجاه متر سمت راست و چپمان کمین‌های دشمن بودند. تعداد نیروهایمان نیز زیاد بود، هرکس کار ساده‌ای که انجام می‌دادیم، سر و صدای زیادی ایجاد می شد. در آنجا شاهد تعبیر آیات قرآن بودم. ما تنها آیه «وجَعلنا مِن بین ایدیهِم سَداً و مِن خَلفِهم سَداً، فاغْشَیناهُم فهَم لایبُصِرون» را خواندیم و از منطقه عبور کردیم و ...

به گزارش گروه فضای مجازی ؛ حکایت‌های بسیاری درباره آیه «وجَعلنا مِن بین ایدیهِم سَداً و مِن خَلفِهم سَداً، فاغْشَیناهُم فهَم لایبُصِرون» شنیده‌ایم؛ اما حکایت این آیه در روزهای دفاع مقدس با تمام حکایت‌های دیگر متفاوت است و تعبیر این آیه را می‌توانیم درعملیات بیت المقدس به وضوح ببینیم. سردار "مجتبی عسگری" تعبیر این آیه در عملیات بیت المقدس را اینگونه بیان می‌کند:

50 متر سمت راست و چپمان کمین‌های دشمن بودند. تعداد نیروهایمان نیز زیاد بود، هرکس کار ساده‌ای که انجام می‌دادیم، سر و صدای زیادی ایجاد می شد. در آنجا شاهد تعبیر آیات قرآن بودم. ما تنها آیه «وجَعلنا مِن بین ایدیهِم سَداً و مِن خَلفِهم سَداً، فاغْشَیناهُم فهَم لایبُصِرون» را خواندیم و از منطقه عبور کردیم و رژیم بعث عراق با تمام تجهیزاتی که داشت نتوانست، متوجه حضور ما شود.

در ادامه ماحصل گفت‌و‌گوی ما با این رزمنده دوران دفاع مقدس، در رابطه با عملیات بیت المقدس را می‌خوانید:

عملیات بیت المقدس گسترده‌ترین عملیاتی است که مردم در آن حضور یافتند و سرنوشت جنگ را تغییر دادند. پس از تشکیل تیپ 27 محمدرسول الله(ص) در دوکوهه عملیات‌های فتح المبین و بیت المقدس با موفقیت انجام شد.

در عملیات بیت المقدس نیروهای با انگیزه‌ای آمده بودند که باید از این فرصت برای آزاد سازی خرمشهر استفاده می‌شد. رژیم بعث عراق با اشغال خرمشهر و همراه با پوشش بسیار رسانه‌ای توانسته بود، 27 هزار تن کالا از گمرک خرمشهر را به غارت ببرد.

 
معجزه «و جعلنا» در عملیات بیت المقدس
مجتبی عسگری - شهید محمد توسلی

 
خرمشهر نقطه کلیدی تمام عملیات‌ها

خرمشهر نقطه کلیدی تمام عملیات‌ها بود. با وجود نیروهای با انگیزه و همچنین فرار عامل نفاق (بنی صدر)  بهار سال 61، بهترین زمان برای آزادسازی خرمشهر بود. اگر دیرتر برای آزادسازی اقدام می‌کردیم دشمن قدرتش را در خرمشهر تثبیت می‌کرد. از این رو به سرعت گردان‌ها را بازسازی کردیم.

اگر خرمشهر را در آن مقطع آزاد نمی‌کردیم پس از آن بازپس گیری خرمشهر سخت یا غیرممکن می‌شد. به همین خاطر بود که بعد از عملیات فتح المبین بلافاصله عملیات الی بیت المقدس را آغاز کردیم.

با نگاهی به عملیات‌های بعد از فتح المبین متوجه می‌شویم که عملیات‌ها دشوارتر می‌شود. کانال‌ها، میدان مین و سیم‌خاردارهای عملیات والفجر مقدماتی و والفجر یک با فتح المبین قابل قیاس نیست. دشمن متوجه شده بود که ما یک قدرت خدایی بزرگی داریم.

در عملیات‌ها شبیخون می‌زدیم و دشمن برای اینکه مانع پیشرویی ما شود موانعی را بر سر راه ما می‌گذاشت تا ما را تا صبح درگیر کند و در روز بتوانند ما را به راحتی بزنند.

نیروهای ایرانی با توان ۷۰٬۰۰۰ رزمنده این عملیات را در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ با رمز «یا علی ابن ابی‌طالب(ع)» در محور اهواز- خرمشهر- دشت آزادگان، به فرماندهی مشترک سپاه و ارتش و با هدف آزاد سازی خرمشهر آغاز کردند. این عملیات سه هفته ادامه داشت.

معجزه «و جعلنا» در عملیات بیت المقدس


شور و حال رزمندگان و فرماندهان قبل از شروع عملیات

در میان فرماندهان یعنی شهیدان احمدکاظمی، حسین خرازی، زین الدین، جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان و قاسم سلیمانی با احمد متوسلیان بیشتر در ارتباط بودم.

حاج احمد اگر اطمینان به پیروزی نداشت در آن منطقه گام نمی‌گذاشت. نه تنها احمد متوسلیان بلکه دیگر فرماندهان هم اینگونه بودند. تمام فرماندهان و رزمندگان به پیروزی در عملیات بیت المقدس ایمان داشتند، می‌دانستند در این مسیر سختی‌هایی وجود دارد ولی به آزادسازی خرمشهر مطمئن بودند.

خرمشهر رگ حیات ما و دشمن بود

خرمشهر رگ حیات ما و دشمن در جنوب بود. به همین خاطر انگیزه ما برای بازپس گیری خرمشهر زیاد بود.

به دو علت یقین داشتیم که خرمشهر آزاد می‌شود: 1- با وجود این که دشمن از نظر تسحلیات از ما قوی‌تر بود ولی جسم ما آماده‌تر بود و همچنین انگیزه ما برای بازپس گیری خرمشهر بیشتر از دشمن بود. 2- خداوند وعده داده است که شما مرا یاری کنید من نیز شما را یاری می‌کنم. تمام متعلقات دنیا را رها کردیم و تنها فکرمان آزادسازی خرمشهر بود. مطمئن بودیم با اتکا به آیات خدا پیروز می‌شویم.

محاصره‌ی تیپ محمدرسول الله(ص)

در عملیات بیت المقدس سه یگان بودیم که در کنار یکدیگر حرکت می‌کردیم. یگان‌ها 7 کیلومتر از هم فاصله داشتند. در دو مرحله یگان سمت راست و چپمان نرسیده بودند و ما 19 کیلومتر پیش رفته بودیم. 7 کیلومتر سمت راست و چپمان خالی بود و به حالت نعل اسب در محاصره بودیم. به جایی رسیدیم که از زمین و آسمان آتش می‌بارید. حاج احمد بهترین نیروهایش حسین قجه‌ای، محسن وزوایی و ... در پیش چشمانش شهید شدند. به آقای باقری گفت از سمت راست و چپ تحت فشار هستیم و دیگر یگان‌ها نرسیدند اگر پشتیبانی نشویم من برمی‌گردم. این یک تهدید بود وگرنه هرگز حاج احمد نیروهایش را در آن موقعیت تنها نمی‌گذاشت.

طراحان عملیات بیت المقدس

یک قرارگاه به نام قرارگاه کربلا داشتیم که مرکز مشترک عملیات‌های سپاه و ارتش بود. در راس‌شان شهید صیاد شیرازی و برادر محسن رضایی بود و در کنارشان نیروهای جهاد نیز همکاری می‌کردند. این دو نفر نیروهای ارتش و سپاه را به کار گرفتند و از فکرشان برای طراحی عملیات استفاده کردند. زمانی که طرح نوشته شد با احمد متوسلیان و دیگر فرماندهان یگان‌ها مشورت شد و آنها نیز نظرات خود را ارائه دادند.

معجزه «و جعلنا» در عملیات بیت المقدس

اهداف عملیات بیت المقدس

منطقه‌ای به وسط 6 هزار کیلومتر مربع دست نیروهای دشمن بود. هدف اصلی از اجرای عملیات بیت المقدس آزادسازی خرمشهر بود. هدف ثانویه آن انهدام تجهیزات و نیروی دشمن بود. در این عملیات 19 هزار نفر از نیروهای بعثی اسیر شدند. تقریبا به تمام اهدافی در این عملیات در نظر داشتیم رسیدیم.

هدف صدام تنها کشورگشایی نبود

صدام و طرفدارانش در تیر ماه 1359 در اردن برنامه ریختند و تصمیم داشتند که فکر انقلابی را در این کشور مدفون کنند و تنها هدفشان کشورگشایی نبود. تصور می‌کردند که ده روزه می‌توانند به پایتخت ایران برسند. 34 روز طول کشید تا به خرمشهر برسند. ولی ما در مقابلش ایستادیم و نتوانست یک قدم پیش روی کند. رزمندگان سدی در مقابل دشمن شدند و اگر این جنگ 20 سال هم طول می‌کشید نمی‌توانستند یک وجب از خاک کشورمان را تصرف کنند.

معجزه «و جعلنا» در عملیات بیت المقدس

از سمت راست- نفر اول: شهید حسن زمانی - نفر دوم: تقی سلطانی - نفر چهارم: سیف الله منتظری - نفر پنجم مجتبی عسگری - نفر ششم: حبیب طالبی - نفر هفتم: شهید محمد توسلی - نفر هشتم: شهید رضا چراغی - نفر نهم: شهید سلیمی

 بنی صدر عامل تفرقه میان سپاه و ارتش بود

ما از همان روزهای آغازین جنگ انگیزه دفاع را داشتیم. طبق فرموده امام(ره) منافقین از کفار بدتر هستند. آن زمان بنی صدر فرمانده کل قوا بود و بین سپاه و ارتش تفرقه ایجاد می‌کرد و نمی‌گذاشت با هم متحد شوند. می‌گفت پاسدارها نمی‌توانند بجنگند و ارتش را قدرتمند می‌دانست. به ارتش ایمان نداشت بلکه می‌خواست با این کار تفرقه ایجاد کند. صدام از این تفرقه استفاده کرد و نیروهایش پیشروی کردند. اگر از روزهای آغازین جنگ این اتحاد برقرار می‌شد عراق نمی‌توانست یک قدم به خاک کشورمان تجاوز کند.

با فرار بنی صدر سپاه و ارتش متحد شدند، توانستند عملیات ثامن الائمه، فتح المبین، بیت المقدس و ... را با موفقیت به سرانجام برسانند.

روحیه بعثی‌ها بعد از آزادسازی خرمشهر

بعد از پیروزی در عملیات بیت المقدس تمام دنیا پشت سر صدام ایستادند و خواهان توافق شدند. نفت شهر، ایلام، کردستان و مناطق مرزی جنوب در تصرف دشمن بود و صدام با وعده‌های دروغین قصد فریب ما را داشت گفته بود که مناطق اشغالی را تخلیه خواهد کرد ولی به وعده‌هایش عمل نکرد. در موازات این عملیات نیروهای دشمن در مناطق دیگر نیز تضعیف شدند.

معجزه «و جعلنا» در عملیات بیت المقدس

مجتبی عسگری و شیخ آهنگری

 دریای آتش در کارون

با وجود اینکه رژیم بعث عراق قدرت رزمندگان ما را در عملیات فتح المبین دیده بودند ولی هرگز باور نمی‌کردند که بتوانیم خرمشهر را بازپس گیریم. صدام وعده داد که اگر خرمشهر را بتوانید آزاد کنید، کلید طلایی بصره را به شما خواهم داد ولی هرگز به وعده‌هایش عمل نکرد.

موانعی زیادی ایجاد کرده بودند. یک ضلع خرمشهر را رودخانه کارون تشکیل می‌داد، سیستمی در آنجا نصب کرده بودند که اگر ما قصد عبور از رودخانه کارون را داشته باشیم با مواد آتش زا دریای آتش ایجاد کنند.

ضلع شمالی در حاشیه جاده اهواز – خرمشهر دژی مستحکم با ارتفاع 6 متر و عرض 15 متر تهیه کرده بودند. سر تا سر مسیر پیش روی ما بود. در پشت این دژ تانک، توپ، نفربر، سنگرهای بتونی، موانع و مین بود. از جایی وارد خرمشهر شدیم که عراق باور نمی‌کرد. رژیم بعث باور نمی‌کرد با وجود این دژ ما بتوانیم وارد خرمشهر شویم.

معجزه «و جعلنا» در عملیات بیت المقدس

از دفاع مقدس چیزی گفته نشده است

پس از اتمام جنگ رژیم بعث با مکر به گونه‌ای رفتار کرد که نشان بدهد ایران عامل جنگ است و مقصر اصلی این جنگ ایران است. بعد از این که این ذهنیت از بین رفت و ما توانستیم ثابت کنیم که مورد حمله واقع شدیم و تنها از کشورمان دفاع کردیم. ما باید آرمان‌ها و ارزش‌های دفاع مقدس را به نسل‌های بعد انتقال می‌دادیم که متاسفانه اینگونه نشد و به اعتقاد من از دفاع مقدس چیزی گفته نشده است و همه دراین امر مقصر هستند. من خودم را نیز مقصر می‌دانم.

اولین مقصر کسانی هستند که پشت جبهه بودند، ما در مرز تمام فکرمان دفاع و جنگ بود ولی آنهایی که پشت جبهه بودند باید ارزش‌های دفاع مقدس را به جامعه آن زمان و به نسل‌های بعد منتقل می‌کردند. طبق فرموده رهبر معظم انقلاب «دفاع مقدس یک گنج است» و این گنج استخراج نشده است.

متاسفانه جوانانمان ماجراهای هری‌پاتر که موضوعی تخیلی است را باور می‌کنند ولی اگر از دلاوری جوانان و معجزاتی که در جبهه اتفاق افتاده است برایشان بگوییم باور نمی‌کنند. انتقال مفاهیم و ارزش‌های دفاع مقدس باید هنرمندانه باشد.

در چند سال اخیر مجموعه‌ای به نام "شب آفتابی" را توسط لشکر 27 محمدرسول الله اجرا کردیم و بسیار مورد توجه جوانان واقع شد. نتیجه می‌گیریم که جوانانمان متقاضی اینگونه برنامه‌ها هستند ولی متاسفانه در این زمینه کم کاری شده است.

منبع: دفاع پرس

/انتهای پیام/ع

: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *