اقتصاد جهانی منهای آمریکا/اگر برجام نباشد چه می‌شود؟ / بیدار بمان آقای فوکویاما!

10:56 - 24 آذر 1397
کد خبر: ۴۷۵۸۵۱
اقتصاد جهانی منهای آمریکا، اگر برجام نباشد چه می‌شود؟، بیدار بمان آقای فوکویاما!، پیدا وپنهان توافق یمنی در استکهلم، مردم با این طناب به چاه نمی‌روند، توسعه ایران؛ فرصت‌ها و چالش‌ها، نگاه ظریف، یمن در آستانه پیروزی نهایی بر «طوفان قاطع اراده‌ها» از جمله عناوین یادداشت‌ها و سرمقاله روزنامه‌های کشور هستند.

به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، اقتصاد جهانی منهای آمریکا، اگر برجام نباشد چه می‌شود؟، بیدار بمان آقای فوکویاما!، پیدا وپنهان توافق یمنی در استکهلم، مردم با این طناب به چاه نمی‌روند، توسعه ایران؛ فرصت‌ها و چالش‌ها، نگاه ظریف، یمن در آستانه پیروزی نهایی بر «طوفان قاطع اراده‌ها» از جمله عناوین یادداشت‌ها و سرمقاله روزنامه‌های کشور هستند.

یادداشت امروز روزنامه حمایت با عنوان «اقتصاد جهانی منهای آمریکا» منتشر شده و در آن چنین آمده است: از زمانی که آمریکا از تعرفه‌های تجاری به عنوان سلاحی به منظور بهبود اقتصاد ورشکسته خود سوء استفاده کرده است، کشور‌های دیگر نیز به فکر مقابله به‌مثل و جبران خسارت‌های وارده از رهگذر این سیاست تهاجمی افتاده و ایجاد معاهدات تجاری چندجانبه و منهای آمریکا را در دستور کار خود قرار داده‌اند. توافق تجاری آزاد میان ژاپن و اروپا یکی از این دست توافقات بین‌المللی است که هفته گذشته به امضا رسید و قرار است از ماه دوم سال آینده میلادی در فاز اجرا قرار گیرد. به نوشته راشا تودی، «این توافق یک سوم کل تولید ناخالص جهان و ۴۰ درصد کل تجارت بین‌الملل را شامل خواهد شد. امضای این توافق با هدف حذف تعرفه گمرکی بر واردات کالا‌های اروپایی به ژاپن که معادل سالانه ۱۱۳۸ میلیارد دلار می‌شود، صورت گرفته است.» ژاپن بناست تعرفه ۹۴ درصد از کالا‌های اروپایی را حذف کند که شامل ۸۴ درصد از محصولات کشاورزی و شیلات می‌شود و از سوی دیگر اتحادیه اروپا نیز پذیرفته است که تعرفه واردات ۹۹ درصد از کالا‌های ژاپنی را نادیده بگیرد. ژاپن در سال گذشته نیز ششمین شریک تجاری اتحادیه اروپا بود و مبلغ کل تجارت طرفین ۱۲۹ میلیارد و ۴۰۰ میلیون یورو گزارش شده است.

اقتصاد جهانی منهای آمریکا/اگر برجام نباشد چه می‌شود؟ / بیدار بمان آقای فوکویاما!
در حال حاضر نوادگان سامورایی‌ها با وجود تنش‌هایی با کاخ سفید، ترجیح می‌دهند که به صورت رو در رو در مقابل واشنگتن نایستند و با یارگیری، پاسخ اقدامات یک‌جانبه‌گرایانه رئیس‌جمهور آمریکا را بدهند. پس از ورود ترامپ به اتاق بیضی کاخ سفید، این کشور با اولویت‌بخشی به اقتصاد آمریکا و تحقق بخشیدن به شعار «اول آمریکا»، با تجارت آزاد، توافقنامه‌ها و روابط چند جانبه تجاری مخالفت کرد و پس از خروج از توافقنامه TPP (پیمان تجاری اقیانوس آرام یا شراکت ترانس پاسیفیک)، روابط اقتصادی ژاپن با آمریکا که در دوران دولت اوباما شکل گرفته بود را از بین برد. ترامپ پس از امضای این دستور اجرایی تصریح کرد: «مدت زمان زیادی راجع این مسئله گفتگو کردیم. خروج از این پیمان ۱۲ کشوری، به سود کارگران آمریکایی خواهد بود.» گفتنی است که بر اساس توافق انجام شده در قالب تی پی پی، عوارض گمرکی حدود ۱۸ هزار قلم کالا برداشته خواهد شد و به عنوان مثال تقریباً کلیه محصولات مربوط به بخش کشاورزی آمریکا بدون هیچ‌گونه عوارض گمرکی وارد دیگر کشور‌های عضو پیمان
می‌شود.
علیرغم اینکه ژاپنی‌ها از خروج آمریکا از این پیمان ابراز نارضایتی و حتی اظهار کردند که این پیمان بدون حضور واشنگتن «لطفی ندارد»! اما بلافاصله دست بکار شدند و به دنبال یافتن شریک برای ادامه همکاری‌های تجاری رفتند. ویتنام اولین کشوری بود که به استقبال سیاست تجارت منطقه‌ای منهای آمریکا آمد و در جلسه‌ای بین سران ویتنامی و ژاپنی، رسماً اعلام شد که کشور‌های عضو پیمان تجاری ترانس پاسیفیک بر سر ادامه کار این معاهده بدون حضور آمریکا به توافق رسیده‌اند. توکیو، اما برای جبران خسارات خروج یک‌جانبه آمریکا از این پیمان، فقط به دنبال متحدین منطقه‌ای نرفت و پس از ویتنام، گفتگو با اروپایی‌ها را آغاز کرد. می‌توان گفت که ژاپن درصدد است از طریق این توافق‌نامه با اروپا توان سیاسی و اقتصادی خود را تقویت کند که در حقیقت، گامی مهم برای به حاشیه راندن تدریجی آمریکا از سوی ژاپن به شمار می‌رود. به بیان دیگر، توکیو در مقابل فشار‌های تعرفه‌های اقتصادی و بازرگانی آمریکا، به دنبال گسترش فضای بازار‌های خارجی و تقویت پایه‌های روابط اقتصاد بین‌المللی
خود است.
به تعبیر روزنامه «واشنگتن‌پست»، ژاپن «یک توافقنامه تجاری شکست‌خورده با ایالات متحده را کنار زد و پیمان تاریخی تازه‌ای با اتحادیه اروپا شکل داد.» این روزنامه همچنین توافق ژاپن و اتحادیه اروپا را «ضربه‌ای سنگین» به تولیدکنندگان آمریکایی دانسته و نوشته است که با کاهش تعرفه تجاری میان طرفین، کالا‌های آمریکایی چه در اروپا و چه در ژاپن، در مقایسه با کالا‌هایی اروپایی و ژاپنی گران‌تر بوده و خرید آن‌ها مقرون به صرفه نخواهد بود. از این رو، این پیمان جدید از سه منظر، اقتصاد آمریکا را با خطر مواجه می‌کند.

۱. هدف عمده ترامپ از خروج از پیمان ترانس پاسیفیک، کمک به کارگران و کارخانه‌های آمریکایی بود در حالی که توافق اخیر اروپا و ژاپن به شکل مستقیم می‌تواند کارخانه‌ها و به تبع آن، کارگران و صنعتگران آمریکایی را متضرر کند. به این ترتیب که اروپا بناست تعرفه واردات خودرو‌های ژاپنی را حذف کند و ژاپن هم توافق کرده استاندارد خودرو‌های اروپایی را آسان‌تر بگیرد. این اتفاق می‌تواند خودروسازان آمریکایی را که محصولات خود را با تعرفه ۱۰ درصدی به اتحادیه اروپا صادرات می‌کنند دچار مشکل کند و در بازار ژاپن نیز رقابت سختی در پیش داشته باشند، چراکه برند‌های معروف اروپایی به خصوص آلمانی در ژاپن از محبوبیت ویژه‌ای برخوردارند و متقابلاً اروپایی‌ها هم شیفته کیفیت و فناوری بکار رفته در خودرو‌های ژاپنی هستند و تنها آمریکاست که سرش از این تجارت پرسود بی‌کلاه
می‌ماند!

۲. آمریکا کلاً عادت دارد از هر توافقنامه‌ای بیرون بیاید که معاهده اقلیمی پاریس یکی از آن‌هاست! اروپا و ژاپن به توافق رسیده‌اند که بر اساس معاهده پاریس، قوانین جدیدی را وضع کنند و هر کشوری که مطابق استاندارد‌های محیط زیستی عمل نکند را طرف قرارداد خود قرار ندهند. بنابراین، آمریکا خود به خود از تجارت با اروپا و ژاپن کنار گذاشته می‌شود و شرکت‌های تجاری کشور‌های دیگر، به جای آمریکا جایگزین خواهند شد.

۳. ترامپ علاوه بر خروج یک‌جانبه از توافق ترانس پاسیفیک، پیمان نفتا را منقضی و اعلام کرد که ترجیح می‌دهد با کشور‌ها به صورت مستقل و دو جانبه معامله کند. به گفته «جفری گرتز»، کارشناس برجسته موسسه بروکینگز، «علاقه ترامپ به مذاکرات دوجانبه، ناشی از درک صفر او از اقتصاد جهانی است.» این در حالی است که اتحادیه اروپا، مذاکرات و همکاری‌های تجاری با ژاپن را به عنوان یک امتیاز رقابتی بکار گرفته است. اینکه اتحادیه اروپا توانسته با ژاپن معاملاتی انجام دهد - بعد از یک قرارداد مشابه با کانادا نشان می‌دهد این نوع همکاری‌ها به شدت تاثیرگذار هستند و می‌توانند از قدرت آمریکا در عرصه اقتصاد جهانی بکاهند.
هرچند آمریکا توانسته است که با قلدری و وضع تعرفه‌های تجاری بر کالا‌های چینی و اروپایی و تحت‌فشار قرار دادن دیگر کشور‌ها به خرید تولیدات آمریکایی، اقتصاد ورشکسته خود را تا حدی بهبود بخشد و از طریق «برون‌سپاری مشکلات» التیامی بر زخم‌های عمیق کاپیتالیسم باشد، اما این سیاست دیگر کارآمد نیست و می‌توان گفت که به شکست منتهی شده است. به عبارت ساده‌تر، آمریکا هیمنه خود را از دست داده و جهان چند قطبی، اقتصاد نظام سلطه را با چالش‌هایی مواجه کرده است و می‌رود تا با کشیده شدن این ستون از خیمه هژمونی کاخ سفید، اقتصاد جهانی منهای آمریکا شکل بگیرد.

یادداشت روزنامه کیهان نیز با عنوان «اگر برجام نباشد چه می‌شود؟» منتشر شده و در آن آمده است: بی‌شک با نبودن برجام، دشمن می‌کوشد یک عملیات سنگین روانی و رسانه‌ای راه بیندازد تا آرامش جامعه را هدف گرفته و وضعیت را بحرانی جلوه دهد. افکار عمومی را باید در برابر سیل اخبار جعلی و جهت‌دار محافظت کرد. به موازات روشنگری و مقابله با عملیات روانی دشمن، باید اقتصاد را به‌نحوی مدیریت کرد که خروجی آن اطمینان‌بخشی به مردم باشد. مثال نقض این قضیه ماجرای دلار ۴۲۰۰ تومانی است. تصمیمی غلط و فسادزا که رانتی نجومی –بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان- ایجاد کرد و در جیب عده‌ای بخصوص ریخت و امروز با گذشت ۸ ماه از آن تصمیم، هیچ‌کس حاضر به پذیرش مسئولیت نیست و آن را به هم پاس می‌دهند.

اقتصاد جهانی منهای آمریکا/اگر برجام نباشد چه می‌شود؟ / بیدار بمان آقای فوکویاما!
دولت به دلایل مختلف سیاسی و غیرسیاسی جرات و آمادگی ورود به این حیطه را ندارد. اگر برجام خسارتی ناشی از اشتباهات محاسباتی، دل بستن به امضای کری و متاثر شدن از بازیگری و اشک وندی شرمن باشد که هست، ادامه آن به قیمت کوچک‌تر شدن سفره و جیب مردم، گناهی نابخشودنی است. دولت آقای روحانی بشکل آشکاری استراتژی خود را در این زمینه امید داشتن به خروج ترامپ از کاخ سفید بنا نهاده است و بر این اساس ایران باید به تعهدات خود تحت هر شرایط و وضعیتی عمل کند که برای یک سیاستمدار و دولت، تاسف‌آور و دور از ابتدایی‌ترین اصول تصمیم‌گیری منطقی است.
برجام عملاً از بین رفته است و مسئله فقط پذیرش یا عدم پذیرش این واقعیت از سوی دست‌اندرکاران آن است. زمانی دولت برای تحمیل برجام و بستن دهان اندک منتقدان آن در کشور، از مزایای تخیلی و باغ سیب و گلابی می‌گفت. اینک که تق ماجرا درآمده و مشخص شده همه آن وعده‌ها خواب و خیال بوده، در کمال تعجب و در چرخشی ۱۸۰ درجه‌ای می‌گویند اگر برجام نباشد بیچاره می‌شوید و روزگارتان سیاه! تاکتیک جالبی است و می‌شود هر چیزی را با آن توجیه کرد. هر بلایی سر کشور و ملت آمد می‌توانند بگویند بروید خدا را شکر کنید و به این فکر کنید که اگر برجام نبود چه می‌شد! دیروز با سایه هویج برجام جامعه را فریب دادند و به دنبال خود کشاندند و امروز آنان را از سایه چماق آن می‌ترسانند. برجامی که نتوانست باک سوخت هواپیمای آقای ظریف را پر کند، چطور می‌خواست چیزی بر سفره مردم بیفزاید؟! برجامی که بودنش هیچ خاصیتی برای ملت نداشت، نبودنش می‌تواند سرمنشأ برکات بسیاری شود (چرا که اولین گام برای امید و حرکت، قطع امید از وهم و خیال است)، البته اگر اندکی شجاعت توأم با درایت نیز در میان باشد.

روزنامه وطن امروز در یادداشت خود با عنوان «بیدار بمان آقای فوکویاما» چنین آورده است: فرانسه این روز‌ها در آتش می‌سوزد. دولت مکرون چند هفته است با باتوم، گلوله و گاز اشک‌آور از مردم پذیرایی می‌کند؛ آنها، ولی دست از مطالبات گسترده خود برنمی‌دارند. در مقام مقایسه، اعتراضات مردم فرانسه را به لحاظ گستردگی و سطح خشونت، به جرأت می‌توان با اعتراضات مردم مصر، تونس، بحرین و ... در جریان بیداری اسلامی هم‌وزن دانست.
ناامیدی از سیستم حاکم، دیرگاهی است در دموکراسی‌های غربی رخنه کرده است. دیکتاتوری رسانه‌ای غرب در تمام این سال‌ها، اما باعث شده این ناامیدی، لزوما منتج به انقلاب نشود.

اقتصاد جهانی منهای آمریکا/اگر برجام نباشد چه می‌شود؟ / بیدار بمان آقای فوکویاما!
مجموعه این واقعیات نشان می‌دهد جامعه غرب در چند دهه گذشته به صورتی ساختارمند، سرگرم تخریب ساختار‌های سیاسی مرسوم و گذار از آن‌ها به چیزی غیر آن است؛ امری که باعث بیداری امثال فوکویاما از خواب خوش پایان تاریخ در افق نئولیبرالیسم شده است. نئولیبرالیسم طی دهه‌های گذشته، همزمان با تخریب زندگی اقشار متوسط و فرودستان، به نوعی مقدمات فروپاشی و تخریب خود را هم فراهم کرده است. اینجا، اما کسانی حل مشکل آب خوردن مردم ایران را هم وابسته به دخیل بستن به پنجره همین سیستم رو به افول و انقراض می‌بینند. جماعتی عقب‌افتاده و متوهم‌تر، به دلیل امتناع دولت از اجرای حداکثری نسخه‌های لیبرالی، با گرفتن ژست باسوادی، از دولت استعفا می‌کنند و دیگرانی، چون آنها، خواستار خصوصی‌سازی بهداشت، آموزش، خدمات اجتماعی و همه چیز به تقلید از غرب هستند!

روزنامه خراسان در یادداشت امروز خود با عنوان «پیدا وپنهان توافق یمنی در استکهلم» آورده است: هیئت انصارا... و نمایندگان دولت مستعفی یمن که از سوی ریاض حمایت می‌شوند پس از یک هفته مذاکره نفس گیر در استکهلم سوئد درباره برخی موارد به توافق رسیدند. توافقی که پس از چهار سال حمله بی امان ائتلاف سعودی به یمن پیام‌های بسیاری در خود دارد

اقتصاد جهانی منهای آمریکا/اگر برجام نباشد چه می‌شود؟ / بیدار بمان آقای فوکویاما!عربستان تصور نمی‌کرد وقتی به صنعا حمله کرد، روزی را ببیند که مجبور شود برای به دست آوردن حداقل‌های سیاسی و نظامی با انصار ا... پشت یک میز بنشیند و شرایط مقاومت را قبول کند. یادمان نرفته عملیات توفان قاطع قرار بود ظرف یک ماه به سرانجام برسد و اثری از حوثی‌ها و جریان مقاومت باقی نماند. در حالی که انصارا... با در اختیار داشتن دو شهر کلیدی صنعا و الحدیده و به دست آوردن قدرت نظامی و تهاجمی، عربستان را مجبور ساخت برای حضور حداقلی در شرایط سیاسی یمن پای میز مذاکره بیاید و شرایط انصار ا... را بپذیرد. این مهم‌ترین پیروزی مقاومت در یمن است. به عبارت دیگر نه تنها صنعا سقوط نکرد، بلکه ریاض مجبور شد تا قیام مردمی یمنی‌ها را به طور غیر رسمی بپذیرد. البته این به معنای آن نیست که انصار ا... هم شروط عربستان را تا حدودی قبول نکند؛ اما باید واقع بینانه نگاه کنیم و مطمئن باشیم هر نتیجه‌ای در مذاکرات سیاسی رقم بخورد به ضرر عربستان است. آن‌ها جنگی را آغاز کردند که هدفشان پایان دادن به قدرت انصار ا... بود، ولی حالا مجبورند آینده یمن را با انصارا... تصور کنند.

 

روزنامه آرمان امروز در یادداشتی با عنوان «توسعه ایران؛ فرصت‌ها و چالش‌ها» چنین آورده است که توسعه به دو بخش سیاسی و اقتصادی صنعتی تقسیم می‌شود. توسعه سیاسی هم به دو بخش توسعه آزادی‌ها و شراکت در سرنوشت و توسعه انسانی تقسیم می‌شود. توسعه انسانی به افزایش رفاه کل جامعه به‌ویژه شهروندان محروم اشـاره دارد، در واقـع ایـن متغیر کیفیت زندگی انسان‌ها را نشان می‌دهد و شامل سرانه تولید ناخالص داخلی، امید به زندگی و سطح باسوادی افراد است. بدون صحبت کردن درباره امنیت، نمی‌توان از توسعه سخن گفت.

اقتصاد جهانی منهای آمریکا/اگر برجام نباشد چه می‌شود؟ / بیدار بمان آقای فوکویاما!

نمی‌توان در منطقه‌ای که امنیت وجود ندارد سرمایه‌گذاری کرد، ولی امنیت باید ابزاری برای توسعه باشد. ایران در چند دهه گذشته توانسته در حفظ امنیت داخلی و خارجی موفق عمل کند. شاخص توسعه انسانی ترکیبی است برای سنجیدن موفقیت در هر کشور و دارای سه معیار است: زندگی طولانی و سالم، دسترسی به دانش و معرفت و سطح زندگی مناسب. هدف توسعه انسانی، پرورش قابلیت‌های انسانی محسوب می‌شود. رشد اقتصادی، ابزار و نه هدف توسعه است. علاوه بر این رشد تولید ناخالص داخلی لزوما به معنای پیشرفت در توسعه انسانی نیست. به عبارت دیگر، رشد اقتصادی و رشد تولید ناخالص داخلی شرط کافی توسعه یافتگی محسوب نمی‌شوند. از سال ۱۹۹۰، هر ساله گزارشی با نام گزارش توسعه انسانی توسط برنامه توسعه سازمان ملل متحد منتشر می‌شود و در آن کشور‌ها در شاخص‌های مختلفی مانند شاخص‌های آموزشی، بهداشتی، اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی، سیاسی و... مورد مقایسه قرار می‌گیرند. در گزارش توسعه انسانی، کشور‌ها را بر اساس میزان شاخص توسعه انسانی به گروه‌های کشور‌های با توسعه انسانی بسیار زیاد، کشور‌های با توسعه انسانی زیاد، کشور‌های با توسعه انسانی متوسط و کشور‌های با توسعه انسانیِ کم (پایین) تقسیم می‌کنند. در گزارش سال ۲۰۱۰، ایران در گروه کشور‌های با توسعه انسانی زیاد (بالا) قرار گرفته‌است.

روزنامه ایران در سرمقاله امروز خود با عنوان «۱۲ رویکرد بودجه ۹۸» نوشت: بودجه آیینه تمام نمای دولت است که فعالیت‌های اساسی قوه مجریه را به تصویر می‌کشد. بازگشت تحریم‌های امریکا و جهش نرخ ارز شرایط اقتصادی کشور را نسبت به سال‌های قبل تغییر داده است. درمجموع می‌توان با توجه به شرایط امروز اقتصاد و همچنین رهنمود‌هایی که از سوی رهبر معظم انقلاب به دولت ارائه شده است، ۱۲ رویکرد اساسی برای بودجه قائل شد که دولت باید این رویکرد‌ها را مدنظر قرار دهد.

اقتصاد جهانی منهای آمریکا/اگر برجام نباشد چه می‌شود؟ / بیدار بمان آقای فوکویاما!
نخستین رویکرد و عاملی که در بودجه اهمیت دارد به چگونگی تخصیص منابع مربوط می‌شود. درواقع بودجه تخصیص بهینه منابع تعریف می‌شود. برهمین اساس اینکه چه میزان اعتبار به چه فعالیت‌هایی اختصاص داده می‌شود، ضمن اهمیت بالا نتایج مثبت و منفی بسیاری هم درپی دارد. درصورتی که فعالیت‌ها و طرح‌های مهم اعتبار مورد نیاز و مناسب خود را دریافت نکنند آثار منفی درکل بودجه ایجاد خواهد شد. دراین زمینه از آنجا که بودجه پیش‌بینی یکسال آینده است باید تمام عوامل مهم همچون تورم را دراعتبار هر بخش مدنظر قراردهد. برای تدوین بودجه به‌عنوان مهمترین سند مالی کشور چندین روش وجود دارد که بهترین و کارآمدترین آن «بودجه‌ریزی عملیاتی» است که درلایحه امسال دولت سعی کرده است تا برای تمام دستگاه‌ها از این روش استفاده کند. دراین نوع بودجه‌ریزی در ابتدا قیمت تمام شده تمام فعالیت دستگاه‌ها استخراج می‌شود و سپس براساس این قیمت تمام شده به هر فعالیتی اعتبار مناسب و بهینه اختصاص می‌یابد.
بودجه، برشی از برنامه پنج ساله توسعه است و برهمین اساس نباید با اهداف کلی برنامه تضاد و تعارض داشته باشد. هم‌اکنون که درحال اجرای برنامه ششم توسعه هستیم بودجه سال آینده باید بخشی از اهداف این برنامه توسعه را محقق کند.

روزنامه صبح نو در سرمقاله امروز خود با عنوان «نگاه ظریف» آورده است: دکتر ظریف در همایش حزب «ندای ایرانیان» درباره نگاه خود و مخالفانش به غرب سخن گفت. اصل سخن ایشان تأکید بر عبور از آمریکا در دنیای جدید بود. او وقتی خواست نگاه خود را توضیح دهد گفت که جهان از آمریکا عبور کرده و به تعبیری جهان جدید جهان پسا‌آمریکایی است. او در نقد مخالفانش هم گفت که آن‌ها بیش از حد به قدرت آمریکا اعتقاد دارند و در نگاه آن‌ها آمریکا اهمیت فراوانی دارد.

اقتصاد جهانی منهای آمریکا/اگر برجام نباشد چه می‌شود؟ / بیدار بمان آقای فوکویاما!

آنچه محمد‌جواد ظریف به‌تازگی گفته است به تعبیری تغییر نگرش او از لیبرالیسم در روابط بین‌الملل به پست‌مدرنیسم است. انگار او از نظریه‌های مدرن به سمت پست‌مدرن تغییر مسیر داده است. این تغییر نگرش بیش از هر چیزی حاصل به قدرت رسیدن ترامپ در آمریکاست. زمانی که دموکرات‌ها در قدرت بودند ظریف کاملاً نگاه وارونه‌ای داشت و محور سیاست جهانی را آمریکا می‌دانست. پس از روی کار آمدن ترامپ، اما انگار هویت سیاست‌های ظریف و روحانی با چالش مواجه شده و ظریف به‌عنوان رییس دیپلماسی تئوری جدیدی برای ادامه کار خود و تیمش ساخته است؛ گزاره‌هایی که روزگاری از زبان اصولگرایان و احمدی‌نژاد خارج می‌شد. انگار زمانه بر عکس شده باشد که ظریف چنین سخن می‌گوید. به نظر می‌رسد که این تغییر نگرش ظریف نیاز زمانه قدرت ترامپ است. انگار این حرف در این مورد خاص دقیق است که واقعیات و آبژه، اندیشه و گفتمان را می‌سازد.

روزنامه سیاست روز هم در سر مقاله امروز خود با عنوان «عملی کردن تئوری گفتاری» چنین آورده است: سیاست خارجی هر کشوری نشات گرفته از عرصه داخلی و چینش نظام بین‌الملل است که متاثر از یکدیگر بوده و سیاس خارجی زمانی موفق خواهد بود که بتواند با بهره‌گیری از ظرفیت‌های درونی و بیرونی جهت تحقق منافع و امنیت ملی و ارزش‌ها و آرمان‌های خود بهره گیرد. جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان کشوری با موفقیت استراتژیک و ژئواکونومیک از این قاعده استثنا نیست و سیاست خارجی خود را براساس مولفه‌های درونی و بیرونی چینش و اجرا می‌سازد.

اقتصاد جهانی منهای آمریکا/اگر برجام نباشد چه می‌شود؟ / بیدار بمان آقای فوکویاما!
در همین چارچوب محمدجواد ظریف وزیر خارجه کشورمان در چهارمین کنگره سراسری ندای ایرانیان نکاتی را مطرح کرده که جای تامل دارد. بخشی از سخنان ظریف با نگاه به داخل بوده و اینکه ملت ایران در طول ۴۰ سال حیات انقلاب اسلامی هرگز در برابر دشمنان تسلیم نشده و با وحدت و یکپارچگی به مقابله با تهدیدات پرداخت است وی در همین حال اشاره می‌کند که عده‌ای در داخل چشم به غرب دارند و آن را قدرت لایزالی می‌دانند که باید به دنبال آن بود. البته وی این دیدگاه را نادرست دانسته و در بخش نگاه خارجی از یک‌سو تاکید می‌کند که آمریکا دیگر آن قدرت بزرگ نیست و در حال افول است و از سوی دیگر غرب مرکز جهان نبوده و دنیای پساغربی در جریان است.

رونامه جوان هم در یادداشت امروز خود با عنوان «یمن در آستانه پیروزی نهایی بر «طوفان قاطع اراده‌ها» این چنین آورده است که امروز سعودی‌های اشداء علی الیمن والبحرین که دون‌کیشوت وار و با خیال‌پردازی قرار بود کار یمن را سه روزه یکسره کنند خود در تله مقاومت یمنی‌ها گرفتار شده و با بر انگیخته شدن خشم الهی نظاره‌گر نابودی و یکسره شدن کار خود هستند و غربی‌ها نیز به این باور قطعی رسیده‌اند که چاره‌ای جز تسلیم در برابر اراده یمنی‌ها و پذیرش شکست مفتضحانه نداشته و برای حل مسئله به مراجع بین‌المللی متوسل شده‌اند و سازمان ملل نیز نه‌تن‌ها کوچک‌ترین گامی در جهت کمک به حل مسئله و جلوگیری از تحریم‌های ظالمانه دارویی و غذایی، قحطی و بیماری مردم یمن بر نداشته بلکه به عنوان میانجی همواره به‌صورت آشکارا از متجاوزان «سعودی، اماراتی» حمایت کرده است.

اقتصاد جهانی منهای آمریکا/اگر برجام نباشد چه می‌شود؟ / بیدار بمان آقای فوکویاما!
حقیقت این است که نظام سلطه غرب که سازمان ملل را برای تحقق اهداف استعماری خود بنیان گذاشته‌اند، علاوه بر مشاهده پیروزی مردم یمن، نابودی کامل رژیم سعودی را قریب‌الوقوع می‌بینند، به همین دلیل تلاش می‌کنند در پناه سناریوی خاشقجی و حذف بن‌سلمان و آرام‌سازی اوضاع بحرانی در داخل سلسله وهابیون سعودی از یک‌سو و راه‌اندازی گفتگو‌های صلح زیر نظر سازمان ملل از سوی دیگر، راهی برای حفظ رژیم سعودی و خروج از باتلاق یمن و جلوگیری از تغییر وضعیت استراتژیک منطقه به نفع ایران و محور مقاومت پیدا کنند، اما تردیدی نیست که امروز در این دنیای طوفانی که طوفان آن به اروپا و فرانسه نیز رسیده است، غربی‌ها نیز مانند سعودی‌ها بازنده اصلی این توحش قرون وسطایی خود در معرکه یمن بوده و در آینده‌ای نه چندان دور، شاهد پیروزی قطعی بندگان خدا و ساکنان کشتی امن اهل‌بیت علیهم‌السلام و سرعت گرفتن اضمحلال نظام سلطه و آزادی ملت‌های اسلامی از چنگال قارون‌های منطقه‌ای خواهیم بود.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *