تبیین حقوق بشر اسلامی فرصتی برای اثبات ناکارآمدی تعریف غربی حقوق بشر/ حقوق بشر غرب به کرامت ذاتی انسان‌ها توجهی ندارد

9:03 - 13 مرداد 1397
کد خبر: ۴۴۱۴۵۷
دسته بندی: حقوق و قضا ، قضایی
لازم است ایدئولوژی حقوق بشر اسلامی که حتی حیوانات و گیاهان هم از اجر و قرب برخوردار هستند به سمع و نظر مردم دنیا برسد.

بهتبیین حقوق بشر اسلامی فرصتی برای اثبات ناکارآمدی تعریف غربی حقوق بشر/ حقوق بشر غرب به کرامت ذانی انسان‌ها توجهی ندارد/ وقوع جنگ‌های متعدد حاکی از عدم پایبندی به منشور حقوق بشر است/ لزوم تبلیغ حقوق بشر اسلامی گزارش خبرنگار گروه حقوقی و قضایی ، با وقوع جنگ‌های جهانی و کشته شدن صد‌ها هزار نفر، توجه ملت‌ها به این مسئله معطوف شد که در تمامی این جنگ‌ها حق و حقوق مردم به طرز ناامید کننده‌ای پایمال شده و انسان‌ها از حق و حقوق اولیه خود مثل حق حیات بازمانده اند.

این موضوع سبب شد که برای ساماندهی این وضعیت اسفناک سازمانی عهده دار مسائل بین المللی شده و به نوعی کارکردی برای حل مناقشات داشته باشد. سازمانی که بتواند مرجع تصمیم گیر برای اداره بهتر دنیا باشد. از این رو جامعه ملل شکل گرفت. اما این نهاد بین المللی هم نتوانست مانع درگیری‌ها شود و نهایتا با وقوع جنگ جهانی دوم شعله‌های جنگ بسیاری از کشور‌های دنیا را فرا گرفت.

با ناکارآمدی جامعه ملل باز هم جایگاه و ارزش انسان‌ها مورد سوال قرار گرفت که چرا حقوق انسان‌ها و به عبارت بهتر حقوق بشر نادیده انگاشته می‌شود.

این نگرش منجر به این شد که با پایان یافتن جنگ جهانی دوم موضوع حق مردم دنیا و حقوق بشر در بین اندیشمندان و صاحبنظران مجددا مورد بحث و بررسی قرار گیرد و لذا سعی شد این حقوق در چارچوب‌هایی بهتری مورد احترام قرار گیرد.

سال ۱۹۴۵ بود که سازمان ملل متحد با تحولی در ساختار و وظیفه تشکیل شد. سازمانی که سازمان ملل متحد نام گرفت که هدفش حفظ امنیت و صلح بین‌المللی، ارتقاء توسعه پایدار، دفاع از حقوق بشر و حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی کشور‌ها است.

سه سال پس از تأسیس سازمان ملل متحد، اعلامیه جهانی حقوق بشر توسط مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد که هدف آن برقراری تضمین حقوق و آزادی‌های برابر برای همه مردم بود. این اعلامیه در ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ به تصویب رسید، روزی که در سراسر جهان به عنوان روز بین‌المللی حقوق بشر گرامی داشته می‌شود.

این منشور که بنابر برخی ادعا‌ها رکورد بیشترین ترجمه را در بین مکتوبات به خود اختصاص داده است دارای یک مقدمه و ۳۰ ماده است که قرار است حق و حقوق مردم دنیا را معرفی و از این حقوق حمایت کند.

با تصویب این منشور بین المللی که بسیاری از کشور‌های دنیا پای آن را امضا کرده بودند و حتی بسیاری از حقوقدان‌ها مفاد آن را الزام آور می‌دانستند به تدریج نقاط ضعف و کاستی‌های آن مورد توجه اهالی فن قرار گرفت و کارآمد بودن آن به خاطر عدم توجه به فرهنگ‌ها و ادیان زیر سوال رفت.

بسیاری از کارشناسان حقوقی، مذهبی، سیاسی و ... معتقد بودند که این منشور به بنیان‌های فکری و عقیدتی مسلمانان توجه نداشته و بر اساس ایدئولوژی مسیحی- یهودی به نگارش درآمده است؛ لذا به دنبال صدور اعلامیه جهانی حقوق بشر موجی از گفت‌وگو‌ها در میان متفکران مسلمان، درباره برابری، یا نابرابری بند‌های این اعلامیه با اصول اسلامی به راه افتاد. این موضع‌گیری‌ها گاه چنان تند می‌شد که شماری همه اعلامیه و بند‌های آن را مردود اعلام می‌کردند و بر این باور بودند: این حرکت با هدفِ ضربه زدن به کیان اسلام و امت اسلامی پدید آمده است.

با گسترش این دیدگاه که منشور حقوق بشر صرفا منشوری با نگاهی انسان محور است که مبانی و اندیشه‌های اسلام مثل توجه به توحید و خدامحوری را مورد توجه قرار نداده است در ۱۴ مرداد سال ۱۳۶۹ پنجم اوت ۱۹۹۰سازمان کنفرانس اسلامی اعلامیه‌ای را تحت عنوان حقوق بشر اسلامی با یک مقدمه و ۲۵ ماده به تصویب رساند.

البته این توضیح لازم است که سازمان کنفرانس اسلامی قبلاً دو اعلامیه به نام «طرح اعلامیه حقوق و تکالیف اساسی انسان در اسلام» که در سال ۱۹۷۹ در مکه منتشر شده و سند دیگری به نام «طرح سندی در رابطه با حقوق بشر در اسلام» که در سال ۱۹۸۱ در کنفرانس سران سازمان در طائف تصویب و منتشر شد را در زمینه حقوق بشر در اسلام به تصویب رسانده بود. در واقع اعلامیه قاهره سومین سند مصوب سازمان در این راستا و به نوعی جدیدترین و رسمی‌ترین اعلامیه حقوق بشر اسلامی محسوب می‌شود.

مبنای این اعلامیه چند تفاوت بین آن و منشور حقوق بشر است. یکی از مهمترین دلایلی که کشور‌های مسلمان و اندیشمندان را مجاب کرد که چنین اعلامیه‌ای را تدوین و تصویب کنند عدم توجه منشور سازمان ملل به جایگاه دین و خالی بودن بعد معنویت و ایمان در سطور این منشور است. به عبارت دیگر منشور حقوق بشر صرفا انسان و مادیات را محور قرار داده و از خداوند، دین و معنویات غافل شده است.

درحالی که در اسلام مبنا اراده خداوند است و سایر اراده‌ها در طول اراده خداوند قرار دارند و منبع حقوق بشر اسلامی نیز، وحی و دستورات خداوند است که در قرآن آمده است. اما از نظر حقوق بشر بین‌المللی این حقوق برخاسته از حقوق طبیعی و ذات انسان است که همراه انسان بوده است و دولت‌ها آن را کشف کرده‌اند و در نگاهی دیگر حقوق بشر، حقوقی تسلیمی است که دولت‌ها آن را وضع کرده‌اند و خودشان ضامن اجرای آن هستند.

موضوع دیگر که اعلامیه حقوق بشر اسلامی بر آن تاکید داشت بحث جایگاه انسان و نگاه به کرامت انسان است. اعلامیه اسلامی حقوق بشر تصریح می‌کند بر اساس شریعت اسلام، حقوق بشر ناشی از کرامت و ارزش ذاتی انسان است و نه کرامتی که توسط ذهن بشر و قلم اندیشمندان غربی تعریف و ترویج شده است.

از نظر اسلام حقوق بشر از طرف خداوند به انسان اعطا شده است، چنان‌که در قرآن می‌فرماید: ما به بنی‌آدم کرامت بخشیدیم که در اینجا کرامت اعطایی است و فارغ از نژاد، رنگ و قبیله، کرامت ذاتی به انسان اعطا کرده است.

به جز این مسائل بنیادی مسائل دیگری هم وجود دارد که تفاوت بین این دو اعلامیه را آشکار می‌کند. به عنوان مثال حرمت جنازه انسان و ممنوعیت بی احترامی نسب به آن در ماده ۲ و ممنوعیت استعمار در ماده ۱۱ اعلامیه حقوق بشر اسلامی مورد توجه قرار گرفته در حالی که این موضوعات در منشور حقوق بشر سازمان ملل جایی ندارند.

تضمین حق حیات برای انسانها، نفی بردگی، اصل برائت، احترام به زندگی خصوصی، حمایت از مالکیت معنوی، حق پناهندگی و... از جمله اشتراکات این دو اعلامیه هستند که بر اصول یاد شده تاکید دارند.

شاید مهم‌ترین نکته‌ای که در اعلامیه جهانی حقوق بشر نادیده گرفته شده است، احترام به ادیان و فرهنگ‌های به حق و معتبر موجود در عرصه جهانی است.

اساس و مبنای حقوق بشر در دیدگاه اسلامی عبارت است از خدامحوری و توحید، در حالی که، حقوق بشر جهانی از چشم انداز انسان محوری تدوین شده است.

اکنون که حدود ۷۰ سال از عمر منشور حقوق بشر سازمان ملل میگذرد به ذهن هر فرد آزادی طلب و حق جو این سئوال مطرح می‌شود که آیا این منشور توانسته است به هدف اصلی خود یعنی تامین امنیت و برقراری صلح دست یابد یا نه؟

بدون هیچ شک، شبهه و تردیدی همه افراد صاحب نظر در این حوزه بر این باورند که نه تنها این منشور قدمی در این مسیر برنداشته بلکه صرفا ابزاری بوده برای دست درازی به حقوق مردم.

دلایل و مستندات بسیاری وجود دارد که بر این ادعا صحه می‌گذارد. پایمال شدن حق و حقوق مردم فلسطین که اتفاقاً توسط دولت‌های مدعی حقوق بشر مورد حمایت قرار گرفت از مهمترین موضوعاتی است که بر ابزار بودن این منشور مهر تایید می‌زند. چون براساس اعلامیه جهانی حقوق بشر (دسامبر ۱۹۴۸) هر انسانی حق تعیین سرنوشت خود را دارد، ولی فلسطینی‌ها براساس موافقتنامه اسلو باید برای به دست آوردن این حق، مذاکره کنند.

جنگ‌های مختلفی که پس از سال ۱۹۴۸ در جهان رخ داد، نظیر جنگ ایران و عراق، جنگ خلیج فارس، تجاوز به خاک سوریه، یمن، افغانستان، ایجاد داعش، حمایت از جنایت‌های عربستان در یمن، دخالت در امور دیگر کشورها، تبعیض، نژاد پرستی و ده‌ها مثال دیگر از جمله دلایلی هستند که گویای این حقیقت است که منشور حقوق بشر سازمان ملل نه تنها کارآمد نبوده بلکه به شدت نیازمند اصلاح در ماهیت و محتوا دارد.

از این رو لازم است که کشور‌های دنیا با کشیدن خط بطلانی بر این منشور به فکر تدوین منشوری جدید، کامل، شفاف و بدون ابهام باشند که همه حقوق افراد، ملل و ادیان را به معنای واقعی و نه در کلمه و کاغذ رعایت کند.

همچنین لازم است کشور‌های اسلامی با تبلیغ و ترویج و تکثیر فرهنگ اسلامی، حقوق بشر اسلامی را برای سایر دول و ملل تبیین کرده و حق پایمال شده خود را در تدوین سند حقوق بشر اسلامی محفوظ نگه دارند؛ لذا روز ۱۴ مرداد که در تقویم ایران با عنوان روز حقوق بشر اسلامی به ثبت رسیده است فرصت مناسبی است که کشور جمهوری اسلامی ایران دستاورد‌های حقوق بشر اسلامی خود را برای جهانیان تبیین کرده و در موضعی قدرتمندانه بر طبل سیاسی بودن منشور حقوق بشر بکوبد.

لازم است ایدئولوژی حقوق بشر اسلامی که حتی حیوانات و گیاهان هم از اجر و قرب برخوردار هستند به سمع و نظر مردم دنیا برسد تا جهانیان بدانند که کشور ایران نه تنها ناقض حقوق بشر نیست بلکه یکی از حامیان اصلی حقوق بشر واقعی و نه حقوق بشر غربی است.

سید هادی مظلوم



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *