رؤسای قوه قضائیه وکیل آنلاین مجله حقوقی

تذکره علامه طباطبایی و نامه‌ای که امام به گورباچف نوشتند، آیینه عقلانیت وحیانی است

9:42 - 17 ارديبهشت 1397
کد خبر: ۴۱۷۵۱۶
آیت‌الله جوادی‌آملی گفت: جریان عقلانیت وحیانی ریشه در تفکر اسلامی از گذشته تا کنون دارد و در عصر ما اندیشمندانی همچون علامه طباطبایی و امام راحل این اندیشه را در آثار خود متبلور ساختند؛ تذکره علامه طباطبایی و نامه‌ای که امام به گورباچف نوشتند، آیینه عقلانیت وحیانی است
جریان عقلانیت وحیانی ریشه در تفکر اسلامی دارد/ ارکان اساسی مسیر پیوند عقل و وحیبه گزارش گروه سیاسی به نقل از حوزه،  آیت‌الله عبدالله جوادی‌آملی در مراسم اختتامیه کنگره بین المللی «توسعه و تعالی علوم بر پایه عقلانیت وحیانی با تکیه بر اندیشه‌های علامه جوادی آملی» که با حضور شخصیت‌ها و اندیشمندان داخلی و خارجی در سالن فرهنگ پردیس فارابی دانشگاه تهران در قم برگزار شد، به تبیین ابعاد مختلف عقلانیت وحیانی پرداخت و ابراز داشت: جریان عقلانیت وحیانی ریشه در تفکر اسلامی از گذشته تا کنون دارد و در عصر ما اندیشمندانی همچون علامه طباطبایی و امام راحل این اندیشه را در آثار خود متبلور ساختند؛ تذکره علامه طباطبایی و نامه‌ای که امام به گورباچف نوشتند، آیینه عقلانیت وحیانی است و هیئت ایرانی که این پیام را به شوری برد هدفش تسلیم این نامه نبود بلکه هدفش تعلیم پیام بود! در واقع عقلانیت وحیانی عصاره آثار علامه طباطبایی و پیام امام راحل است.

وی ادامه داد: انسانی که زمینی فکر می‌کند و تفکر او محدود بین تولد و مرگ می‌شود و بعد از مرگ چیز دیگری را متصور نیست و وحی را افسانه می‌داند، به بیراهه رفته است و به تعبیر قرآن کریم «کور» است، ولی اگر انسان عاقلانه و خردمندانه وحی را بپذیرد و بفهمد که انسان مرگ را می‌میراند نه اینکه بمیرد و لذا موجودی ابدی است، به دنبال یک فکر ابدی نیز خواهد رفت.

معظم له خاطرنشان کرد: نظام هستی در حقیقت «خلقت» است و نه طبیعت! خلقت، فعل خداست و نه شانس و اتفاق، لذا وقتی عقل این مساله را درک کرد در مقابل خداوند خضوع می‌کند.

 آیت الله جوادی آملی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: اگر کسی عاقلانه وارد جهان بینی شد، اولین خدمت را به خود کرده است و موحد شده، آنگاه تمام علوم زیر مجموعه فلسفه را وحیانی می‌داند چرا که از این منظر تمام ذرات عالم فعل خداست، همانطور که قرآن کریم قول خداست.

وی تاکید داشت: تمایز علوم به تمایز موضوعات است، موضوع علم اگر فعل خدا باشد فرض ندارد که آن علم، دینی نباشد، اما فعل انسان اعم از صنعت و هنر و تمام زیر مجموعه‌های آن‌ها می‌توانند دینی یا غیر دینی باشند.

معظم له پیوند عقل و وحی را مستلزم چهار عنصر دانست و تصریح داشت: مسیر پیوند عقل و وحی چهار رکن اساسی دارد: اول، احتیاج عقل به وحی است که باید این اصل را قبل از هر چیز پذیرفت که عقل سراج است و وحی صراط و هرگز نباید این دو را به جای هم نشاند؛ دوم، احتجاج عقل در برابر وحی است، یعنی خود عقل از محضر خداوند این مطالبه را دارد که باید برای هدایت ما رسولان الهی را مبعوث می‌کردی و خداوند در پاسخ به این طلب عقل، پیامبران را مبعوث کرده است؛ سوم، اجتهاد عقل در رهاورد وحی است که عقل در سایه وحی به استدلال و کشف می‌پردازد؛ و در پایان دوستی عقل و وحی است که در اینجا انسان در مقابل پروردگار برابر آنچه در دعای ماه شعبان می‌خوانیم ناز می‌کند و با خداوند نجوا می‌کند، در اینجا دیگر فاصله‌ای بین انسان و خداوند نیست و محل گفتگوی خدا با بنده است.
 


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *