قوه قضاييه مستقل و مقتدر ايستاده مقابل دانه درشت‌ها/ مردم و رسانه‌ها هيچگاه تصور نمی‌كردند اين دانه درشت‌ها پايشان به دادگاه باز شود

18:34 - 09 ارديبهشت 1397
کد خبر: ۴۱۵۹۱۳
ماه‌ها و بلکه سال‌ها کش و قوس سیاسی و قضایی در باره سعید مرتضوی سرانجام هفته گذشته به سرانجام رسید و...

به گزارش گروه فضای مجازی ،ماه‌ها و بلکه سال‌ها کش و قوس سیاسی و قضایی در باره سعید مرتضوی سرانجام هفته گذشته به سرانجام رسید و او، نیروی عالی‌رتبه دستگاه قضایی و دادستان اسبق تهران به دست همکاران سابقش راهی اوین شد تا دو سال حبس قطعی خود را به خاطر پرونده کهریزک بگذراند.

روز‌هایی که عبدالحسین روح‌الامینی، صبورانه و امیدوار دادگاه‌های شکایتش از سعید مرتضوی را پیگیری می‌کرد، خیلی‌ها کار او را بی‌فایده می‌دانستند. خیلی‌ها می‌گفتند محال است قوه قضائیه دادستان سابق پایتخت را تحت پیگرد قرار دهد.

خود مرتضوی هم لابد در مخیله‌اش نمی‌آمد که روزی مصونیت سیاسی‌اش لغو شود، برکنار شود، به دادگاه برود، محکوم شود، فرار کند، دستگیر شود و اوین خانه دوساله‌اش شود. حالا، اما مرتضوی با حکم همان قوه قضائیه در زندان است.
دستگاه قضایی همه این چند سال تحت‌فشار بود و حتی حالا هم از این همه تخطئه کذایی راه مفری ندارد. اما آنچه در تاریخ دستگاه قضایی خواهد ماند، برخورد او با متهمان داخل دستگاه قضایی است؛ رویدادی که گویا برخی علاقه‌ای برای تبیین آن ندارند. این موضوع تنها نکته مغفول این پرونده نیست؛ نحوه مواجهه شاکی اصلی پرونده (عبدالحسین روح‌الامینی) و نیز اینکه برخلاف غوغای اصلاح‌طلبان، پیگیری تخلفات مجرمانه مرتضوی بیشتر از همه بر دوش کدام جناح سیاسی بود، نکات جالب‌توجه دیگر این ماجراست.

قوه قضائیه؛ ایستاده مقابل دانه‌درشت‌ها

رسیدگی به پرونده مسئولان خطاکار یا دانه‌درشت‌های متهم به مسائل اقتصادی یا سیاسی و امنیتی و ... همیشه درخواست مردم است، اما روشن است که محاکمه این افراد به دلیل رانت و نفوذی که دارند، همواره با موانعی جدی روبه‌روست. بااین‌حال در دوره اخیر قوه قضائیه توانست نقش پررنگی در این زمینه ایفا کند. مهدی هاشمی، محمدرضا رحیمی، حمید بقایی، سعید مرتضوی، مهدی جهانگیری، حسین فریدون، مه آفرید خسروی و بابک زنجانی از افراد مختلفی هستند که در دوره اخیر پرونده‌شان بررسی‌شده یا در حال بررسی است. این افراد همان دانه‌درشت‌هایی هستند که مردم و اهل رسانه هیچ‌گاه تصور نمی‌کردند آن‌ها هم پایشان به دادگاه بازخواهد شد. این نظر چندان هم بی‌راه نبود وقتی مردم می‌دیدند هیچ مقام و مسئولی پایش به دادگاه باز نمی‌شود و خاطره محاکمه غلامحسین کرباسچی، شهردار اسبق تهران تبدیل به تجربه‌ای خاص و تکرار نشدنی شده که در گذر زمان غبار هم بر آن نشسته است.

درباره فائزه هاشمی هم برخی‌ها هیچ روزنه امیدی برای رسیدگی به اتهامات او متصور نبودند. ولی همین فائزه هاشمی محاکمه و به اوین برده شد. این دستگاه قضایی مستقل و مقتدر است که ورای صف‌بندی سیاسی دانه‌درشت‌ها را پای میز قاضی می‌کشاند و به رغم همه فشار‌های سیاسی تلاش می‌کند در مسیر عدالت پیش برود.

این دستگاه قضایی برای آنکه بتواند این مسیر را به درستی و با جدیت طی کند باید از یک‌سو پشتوانه‌ای از حمایت‌های مردمی را داشته باشد و از سوی دیگر باید از سوی عدالت‌طلبان در هر جایگاه پشتیبانی شود. رسانه‌ها، خواص و صاحبان تریبون در این مسیر نقش ارزنده‌ای خواهند داشت. همیشه انتقاد کردن دلزدگی و تخریب خواهد آورد. نقد خطا‌ها در کنار تحسین عملکرد درست یقیناً نشان بیشتری از نیت و تلاش برای اصلاح خواهد داشت.

اصلاح هیاهوی سیاسی ندارد

مرتضوی و معاونش به دست همکاران سابق خود محاکمه شدند و دستگاه قضایی برای این قاضی عالی‌رتبه خود حکم داد، اما هیاهو نکرد. نه تمام قاضی‌ها را پاک و منزه دانست و نه کل دستگاه قضا را به تخریب آلوده کرد. شاکی اصلی پرونده هم عبدالحسین روح‌الامینی بود که پسرش به بازداشتگاه کهریزک برده شده بود.

محسن روح‌الامینی از شرکت‌کنندگان در آشوب‌های ۸۸ بود که دستگیر شد، اما در یک روند غیرقانونی به بازداشتگاه کهریزک فرستاده شد و همراه دو تن دیگر در آنجا جان باخت و بعد گرچه به دلیل موانع سیاسی و نفوذ بالای مرتضوی کند و به تدریج، اما پرونده پیش رفت. در همه این مدت، عبدالحسین روح‌الامینی گرچه به‌طور جدی پیگیر پرونده قتل پسرش بود، اما صدای دادخواهی او از هیچ رسانه بیگانه و معاندی شنیده نشد.

او هر بار مصاحبه کرد، با رسانه‌های داخلی صحبت کرد. نکته دیگر آنکه او مسیر اصلاح را از مسیر تخریب دستگاه قضایی و نیز تخریب و تخطئه کل نظام جدا کرد. او باور کرده و در رفتارش مشهود بود که جرم یک یا چند عضو یک دستگاه را به کل آن دستگاه نسبت نمی‌دهد. مسیر قانونی را پذیرفته و هر چه کرد، گرچه داغدیده جوانش بود، از مسیر قانون و از ذیل سایه نظام خارج نشد.

حالا می‌توان دستگاه قضایی و عبدالحسین روح‌الامینی را قهرمانان محاکمه یک مجرم عالی‌رتبه و دانه‌درشت دانست. این رفتار اصولگرایانه روح‌الامینی را با هیاهو و غوغای همیشه اصلاح‌طلبان مقایسه کنید. با تخریب‌های حامیان احمدی‌نژاد علیه قوه قضائیه مقایسه کنید. کدام یک مسیر اصلاح را به مقصد رسانده‌اند؟ اصلاح‌طلبان همیشه خارج از روند قانونی و با هیاهویی که می‌کوشد کل نظام را تخریب کند، پیش می‌روند، اما روح‌الامینی نرم و آهسته و بی‌هیاهو همراه تلاش دستگاه قضایی برای پاک‌سازی قوه از عوامل مجرمانه شد.

اصولگرایان و مطالبه بی‌هیاهوی اصلاح

روح‌الامینی تنها اصولگرایی نبود که با جدیت کوشید تا سعید مرتضوی مجازات شود. در این مسیر اصولگرایان دیگر هم پیشتاز شدند، بی‌آنکه هیاهوی رسانه‌ای داشته باشند. تخلفات مرتضوی در سازمان تأمین اجتماعی را نمایندگان اصولگرای مجالس اصولگرا پیگیری کردند و برای ایجاد فشار به دولت احمدی‌نژاد که در اتفاقی جالب‌توجه حامی و همکار مرتضوی شده بودند، از استیضاح و سؤال و طرح تحقیق و تفحص و همه ابزار‌های قانونی بهره بردند. نه فقط در ماجرای مرتضوی که در پیگیری پرونده فساد اقتصادی و سیاسی و امنیتی مهدی هاشمی هم این اصولگرایان بودند که پیشتاز مطالبه محاکمه و افشاگری شدند. در پرونده محمدرضا رحیمی هم باز نقش اول را نمایندگان اصولگرا داشتند.

در پرونده جهانگیری، فریدون و زنجانی هم پیگیری قانونی ماجرا با اصولگرایان بود و تخریب و هیاهوی آلوده به تهمت آن هم سهم اصلاح‌طلبان!

مسیر اصلاح، اما از پیگیری در چارچوب قانون می‌گذرد. قانونی که نوشته‌شده تا تمامی تنش‌ها و چالش‌ها و شکایت‌ها و اصلاحات بر مبنای آن حل شود. در این مسیر قوه قضائیه پیروز شد؛ نگفت کسی حق نزدیک شدن به متهمان دستگاه قضایی را ندارد؛ مجرم فاسد را قهرمان سیاسی نکرد و خود دست به اصلاح خود زد. روسیاهی‌اش هم بماند به آن‌هایی که از قضا ترجیح می‌دهند به پرونده متهمان جناح خودشان رسیدگی نشود و دستگاه قضایی فقط به پرونده مخالفان آن‌ها رسیدگی کند.

منبع: روزنامه جوان



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *