مرد همسرکش با پرداخت یک میلیاردتومان از قصاص نجات یافت/ سرقت از خانه‌ها با انتشار آگهی نصب ویترین و کابینت/"خانم مارپل"مشهدی کلاهبردار خوزستانی را به دام انداخت

20:45 - 30 فروردين 1397
کد خبر: ۴۱۳۲۸۱
در بسته اخبار حوادث امروز مطالب متنوعی از جمله مرد همسرکش با پرداخت یک میلیاردتومان از قصاص نجات یافت، سرقت از خانه‌ها با انتشار آگهی نصب ویترین و کابینت و "خانم مارپل"مشهدی کلاهبردار خوزستانی را به دام انداخت می خوانیم.

مرد همسرکش با پرداخت یک میلیاردتومان از قصاص نجات یافت/ سرقت از خانه‌ها با انتشار آگهی نصب ویترین و کابینت/به گزارش گروه فضای مجازی ،، در بسته اخبار حوادث امروز مطالب متنوعی از جمله مرد همسرکش با پرداخت یک میلیاردتومان از قصاص نجات یافت، سرقت از خانه‌ها با انتشار آگهی نصب ویترین و کابینت و "خانم مارپل"مشهدی کلاهبردار خوزستانی را به دام انداخت می خوانیم.

 

 

سرقت از خانه‌ها با انتشار آگهی نصب ویترین و کابینت

باشگاه خبرنگاران جوان نوشت: رئیس پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ از دستگیری دو پسر خاله که با انتشار آگهی به بهانه نصب ویترین و کابینت از منازل و شرکت‌ها سرقت می‌کردند، خبر داد.

سرهنگ فخرالدین افراسیابی رئیس پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ اظهار کرد: در مورخه ۱۷ فروردین ۱۳۹۷ پرونده‌ای با موضوع سرقت منزل از کلانتری ۱۴۶ حکیمیه به پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ ارجاع شد که طی آن سارق یا سارقان اقدام به سرقت ۸۰ میلیون تومان پول و طلاجات کرده بودند.

همزمان با وقوع این سرقت، کارآگاهان به شباهت سرقت اخیر با سرقت منزل دیگری مظنون شده و در بررسی هر دو سرقت اطلاع پیدا کردند که مالباختگانِ هر دو پرونده نسبت به تعویض ویترین و کابینت منازل خود اقدام کرده و دقیقا سرقت‌ها نیز در فاصله زمانی حضور کابینت ساز در منازل آن‌ها صورت گرفته است.

همزمان با انجام اقدامات پلیسی کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که سارقان از طریق سایت دیوار قصد فروش عتیقه جات متعلق به یکی از شکات (مالباختگان) را دارند.

پس از شناسایی محل تردد سارقان در محدوده خیابان پیروزی، متهمان دستگیر شدند و در بازرسی اولیه مقادیری از اموال مسروقه متعلق به یکی از مالباختگان از آن‌ها کشف شد.

متهمان پرونده ۳۰ و ۲۴ ساله و دارای نسبت فامیلی با یکدیگر هستند که در همان تحقیقات اولیه به سرقت در پوشش انتشار آگهی به بهانه نصب ویترین و کابینت در منازل و شرکت‌ها اعتراف صریح کردند.

 

قتل 4عضو خانواده همسر توسط داماد انتقامجو

ایران نوشت:ساعت 7 صبح دیروز ساکنان خیابان شهید رجایی شهرستان دیواندره-استان کردستان- با صدای تیراندازی‌های پی در پی از خانه یکی از همسایگان به خیابان‌ها ریختند.

مردم وحشت زده و هراسان مرد جوانی را با اسلحه‌ای در دست مشاهده کردند که از خانه یکی از همسایه‌ها بیرون دوید و با فریادهایی رعب انگیز از محل فرار کرد. همسایگان که جوان فراری را خوب می‌شناختند دیگر شک نداشتند که اتفاق وحشتناکی در آن خانه افتاده است.

تعدادی از همسایه‌ها وارد خانه شدند و ساکنان خانه را غرق در خون روی زمین دیدند...

با گزارش این جنایت به پلیس و نیروهای امدادی، مأموران بلافاصله به محل اعزام شدند و پس از انتقال مجروحان به بیمارستان تحقیقات آغاز شد.

سرهنگ عبدالله فاتحی، معاون اجتماعی، انتظامی استان کردستان گفت: «ساعت 7 صبح چهارشنبه، این جنایت به پلیس گزارش شد. براساس اظهارات همسایگان، داماد این خانواده با در دست داشتن سلاحی به خانه پدر همسرش در دیواندره حمله کرده و همسر 33 ساله، پدرزن 75 ساله و مادرزن 75 ساله‌اش را به قتل رسانده بود. وی دو دختر 15 و 7 ساله خانواده را نیز مجروح کرده بود. با انتقال مصدومان به بیمارستان دختر 15 ساله جان باخت و کودک 7 ساله با جراحات شدید تحت درمان قرار دارد.»

فاتحی افزود: «آن‌طور که همسایگان مدعی بودند عامل این جنایت که در شهرستان دیگری زندگی می‌کند به‌خاطر اختلاف با همسرش و خانواده او دست به این جنایت زده و در برابر دیدگان ساکنان محل متواری شده بود. قاتل شناسایی شده است و تلاش برای دستگیری او از سوی پلیس ادامه دارد.»

 

"خانم مارپل"مشهدی کلاهبردار خوزستانی را به دام انداخت

خراسان نوشت:زن جوانی با تسلیم شکوائیه ای به دستگاه قضایی، خواستار دستگیری کلاهبرداری شد که با شگردی خاص طلای بدلی را به وی فروخته بود.

 بررسی های اولیه پلیس حاکی از آن بود که بدل انداز طلا فردی حرفه ای و احتمالا سابقه دار است چرا که او با شگردی خاص و بدون گذاشتن هیچ گونه ردپایی در سایت دیوار یا اثری که منجر به شناسایی او شود، دست به عمل مجرمانه زده است.

قاضی پرونده پس از تجزیه و تحلیل های اطلاعاتی و کارشناسی دستوراتی را برای روشن شدن زوایای تاریک این پرونده کلاهبرداری صادر کرد تا نیروهای انتظامی با ردیابی های اطلاعاتی به شناسایی بدل انداز حرفه ای بپردازند. از سوی دیگر مال باخته دوباره به عنوان یک طعمه فعال شد و  نقشه به دام انداختن کلاهبردار را آغاز کرد.

مال باخته جوان  وارد سایت دیوار شد اما این بار همه حواسش را جمع کرده بود تا مانند بار اول در دام حیله گران اینترنتی قرار نگیرد. او خط دیگر ایرانسل را فعال کرد و آگهی مشابهی با عنوان «خریدار انگشتر طلای مستعمل» در سایت دیوار گذاشت و منتظر کلاهبرداران ماند.

این نقشه ماهرانه خیلی زود نتیجه داد و ساعتی بعد مرد جوانی با او تماس گرفت. اگرچه شماره تلفن تماس گیرنده متفاوت بود اما او بلافاصله صدای مرد کلاهبردار را شناخت و لهجه خود را تغییر داد و دوباره در خیابان طبرسی با او قرار گذاشت و موضوع را به ماموران انتظامی اطلاع داد ولی در اثنای تحقیقات پلیس، زن جوان که هم اکنون نقش خانم مارپل را ایفا می کرد دچار اشتباهی شد که ماجرای دستگیری بدل انداز را به تاخیر انداخت.  زن جوان برای آن که کلاهبردار بدل انداز متوجه شماره تلفن جدید او نشود با شماره تلفن قبلی خود دوباره با وی تماس گرفت اما این بار یک زن جوان تلفن مرد کلاهبردار را پاسخ داد. مال باخته که سعی می کرد احساسات او را تحریک کند با گریه گفت: من همه پس اندازهای شوهرم را به خاطر همین طلای تقلبی شوهرت از دست داده ام مقداری از پولم را بردارید و بقیه را به من بدهید!!

مال باخته هنوز درحال صحبت بود که صدای بوق ممتد گوشی نشان داد مکالمه وی از سوی طرف مقابل قطع شده است و دیگر این شماره هم سوخت و کلاهبرداران که متوجه ماجرا شده بودند، خط جدید را هم خاموش کردند.

با وجود این بازپرس جعفری از نیروهای انتظامی خواست با همین سرنخ های موجود که دامنه تحقیقات آن به بولوار شهید مصطفی خمینی مشهد رسیده بود، به پیگیری موضوع بپردازند.

 طولی نکشید که ماموران کلانتری میرزاکوچک خان، موفق شدند منزل اجاره ای بدل انداز معروف را شناسایی کنند.

ماموران انتظامی پس از دستگیری زوج جوان که در سایت دیوار لانه کرده بودند، با دستور قاضی شعبه 407 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد به بازرسی مخفیگاه آنان پرداختند و تعداد زیادی جواهرات بدلی از انگشتر تا گردنبند را کشف کردند. مرد 29 ساله که دارای ۲ فقره سابقه کیفری است در همان بازجویی های اولیه و با دیدن شاکی پرونده لب به اعتراف گشود و به کلاهبرداری از طریق بدل اندازی طلا اقرار کرد.

وی روز گذشته وقتی مقابل بازپرس جعفری قرار گرفت در تشریح ماجرا گفت: از حدود یک سال قبل وارد سایت دیوار شدم تا این که به ذهنم رسید از این طریق کلاهبرداری کنم به همین دلیل هر بار تعدادی جواهرات بدلی را می خریدم و در خانه نگهداری می کردم تا این که شاکی پرونده، آگهی خرید انگشتر طلا را در سایت دیوار منتشر کرد. من هم با او قرار گذاشتم و برای آن که مشکوک نشود به همراه همسر باردارم در محل قرار حاضر شدم. آن روز انگشتر طلای اصلی را به طلافروشی نشان دادم وقتی تایید کرد در یک فرصت مناسب انگشتر طلا را با انگشتر بدل شبیه آن عوض کردم و به مال باخته دادم.

  متهم به کلاهبرداری مدعی است برای تورهای عراقی به عنوان راهنما فعالیت می کرد چون اهل هویزه است و به زبان عربی تسلط کامل دارد و انگشتر طلا را نیز از یکی از گردشگران عراقی خریده است که پول نیاز داشت اما با توجه به این که احتمال می رود این متهم با شگرد مذکور جرایم دیگری نیز مرتکب شده باشد، تحقیقات در این باره همچنان ادامه دارد.

 

قاچاقچیان چوب با "تبر" به جان یک محیط بان افتادند

میزان نوشت: هجوم قاچاقچیان چوب به یک محیط بان، سبب مصدومیت شدید محیط بان اهل سفید کوه خرم آباد شد.

محمدحسین موحدی کیا، محیط بان سفیدکوه خرم آباد مورد هجوم قاچاقچیان چوب قرار گرفت.

قاچاچیان با ضربات تبر، این محیط بان را از ناحیه دست، گونه، فک، دندان‌ها و قفسه سینه دچار شکستگی و جراحت شدید کردند.

مرد همسرکش با پرداخت یک میلیاردتومان از قصاص نجات یافت/ سرقت از خانه‌ها با انتشار آگهی نصب ویترین و کابینت/

برادر لنگ به خاطر15میلیون اختلاف مالی 6میلیون پول سلاح داد تا برادرش را بکشد

 

ایران نوشت:قاتل مرد جوان پس از انجام جنایت شروع به جست‌و‌جو در فضای مجازی کرد و زمانی که دید خبری از این جنایت در نشریات و شبکه‌های مجازی منتشر نشده، مطمئن شد که ردی از جنایتش فاش نشده است به همین دلیل فرارش را به تعویق انداخت اما سرانجام لنگی پایش راز جنایت او را فاش کرد و دستبند به دست در مقابل میز مأمور تحقیق نشست.

او شامگاه 26 فروردین امسال برادرش را با شلیک گلوله به قتل رسانده بود که موضوع این جنایت بلافاصله به بازپرس جنایی و تیم تحقیق اعلام شد و کارآگاهان با بازبینی فیلم دوربین مداربسته در اطراف محل قتل دریافتند قاتل ناشناس یک پایش می‌لنگد.

لنگیدن پا سرنخی بود که تیم تحقیق در دست داشت و زمانی که کارآگاهان به سراغ خانواده هوشنگ -مقتول- رفتند، مشخص شد هرمز برادر بزرگتر این مرد مدت‌هاست با او اختلاف مالی دارد و یک پایش هم می‌لنگد. بدین ترتیب هرمز درحالی که وسایلش را جمع کرده بود و قصد فرار داشت، در کمتر از 12 ساعت دستگیر شد.

او در گفت‌و‌گویی جزئیات جنایت شبانه‌ای را که مرتکب شده شرح می‌دهد.

پایت چه شده است؟

مهر پارسال بود که در نزدیکی مغازه‌ام با خودرویی تصادف کردم. از آن به بعد پایم لنگید، اصلاً تمام بدبختی‌ام از این حادثه آغاز شد.

چه بدبختی؟

من مغازه لوازم خانگی فروشی داشتم. مغازه را از پدرم با 15 میلیون تومان ودیعه و ماهی 500 هزار تومان اجاره کرده بودم. پایم که شکست دیگر نتوانستم مغازه را اداره کنم و به پدرم گفتم که می‌خواهم مغازه را برگرداندم. او هم قبول کرد و مغازه را به یک نفر دیگر با 30 میلیون تومان بیعانه و ماهی 3 میلیون و 700 هزار تومان اجاره داد. پدرم از اجاره دریافتی ماهانه مبلغی به من می‌داد اما پول ودیعه 15 میلیون تومانی‌ام را به من برنگرداند و همین موضوع مشکل ما شد.

در این مورد با پدرت صحبت نکردی؟

ده‌ها بار، اما بی‌فایده بود. او می‌گفت پول را از برادرم هوشنگ که یکسال از خودم کوچک‌تر بود بگیرم. هوشنگ همه کارهای مالی پدرم را انجام می‌داد و تمام پول‌های پدرم دست او بود. مدتی قبل هم مغازه‌ای به مبلغ 500 میلیون تومان از پدرم خریده بود. به سراغ هوشنگ رفتم اما او گفت که پول را باید از پدرم بگیرم و پدرم مرا به برادرم باز می‌گرداند و در این میان من مانده بودم که چه کنم.

خب چرا به سراغ برادرت رفتی؟

می دانستم که پول‌ها دست برادرم است و اگر او بخواهد می‌تواند پدرم را راضی کند که بدهی مرا برگرداند.

چه مدتی است که نقشه قتل را طراحی کرده بودی؟

ایام عید بود که یک کلت را به مبلغ 6 میلیون تومان از دوستی در تهران خریدم. بعد از اینکه پایم شکست شروع به مسافرکشی با خودروی 206 خودم می‌کردم. آن شب بعد از پیاده کردن مسافرم راهی خانه شدم. در راه هوشنگ را دیدم که دارد در مغازه‌اش را می‌بندد. به او گفتم می‌خواهم با تو صحبت کنم و او هم قبول کرد و در آن زمان تصمیم گرفتم انتقامم را از برادرم بگیرم. به او گفتم کار مهمی در خانه دارم؛ می‌روم کارم را انجام بدهم و فوراً برگردم.

چه کار مهمی داشتی؟

باید اسلحه را برمی‌داشتم تا بتوانم نقشه را اجرا کنم. به خانه رفتم و کلت را که در انباری جاساز کرده بودم برداشتم و به سراغ برادرم رفتم. آن شب سوار ماشین برادرم شدم و در خیابان‌های تهرانپارس گشتی زدیم بعد از چند دقیقه از او خواستم که کنار خیابان نگه دارد و او هم در حاشیه خیابان دماوند نگه داشت.

داخل ماشین باهم درگیر شدید؟

نه، من گوشی تلفن همراهم را به او دادم و گفتم که عکس‌های گوشی‌ام را ببیند. درحالی که برادرم مشغول تماشای فیلم‌ها بود، اسلحه را بیرون آوردم و به طرف برادرم دو تیر شلیک کردم. بعد از آن از ماشین خارج شدم، خواستم سومین تیر را هم شلیک کنم که فشنگ در اسلحه گیر کرد و شلیک صورت نگرفت. بعد از اطمینان کامل از مرگ برادرم سوار خودروی عبوری شدم و آنجا را ترک کردم.

بعد از قتل چه کردی؟

به خانه رفتم و وسایلم را جمع‌آوری کردم. مدام سایت‌ها و کانال‌ها را چک می‌کردم تا ببینم خبری از این جنایت منتشر می‌شود یا خیر. اما هیچ خبری نبود و آن زمان بود که خیالم راحت شد و مطمئن بودم پلیس ردی از من در دست ندارد.

وسایلت را برای چی جمع کرده بودی؟

می خواستم مدتی به یکی از شهرستان‌ها بروم و وقتی آب‌ها از آسیاب افتاد برگردم. اما چون دیدم هیچ خبری از این جنایت منتشر نشده است، با خودم گفتم قرار نیست بازداشت شوم و سفرم را به تعویق انداختم.

پس تصور نمی‌کردی بازداشت شوی؟

هرگز. آن هم به این زودی در کمتر از 12 ساعت. وقتی مأموران وارد خانه‌ام شدند و مرا دستگیر کردند از اینکه به این زودی دستگیر شده‌ام شوکه بودم. من هیچ ردی از خودم به جا نگذاشته بودم و مطمئن بودم که دوربین‌های مداربسته کیفیتشان به قدری پایین است که نمی‌توانند تصویر مرا نشان دهند.

متأهلی؟

بله، دو تا دختر و یک پسر دارم. برادرم هم دو بچه داشت.

بدنبال اعترافات متهم 40 ساله به جنایت، به دستور بازپرس جنایی پایتخت وی به کمیسیون پزشکی قانونی معرفی شد تا از نظر روانی معاینه شود. از سوی دیگر تحقیقات توسط کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی ادامه دارد.

 

سرقت مسلحانه از یک طلا فروشی در رشت

میزان نوشت: فردی در قالب خرید طلا، اقدام به سرقت از یک طلا فروشی واقع در گلسار رشت کرد.

ساعتی پیش، یک باب طلافروشی در گلسار رشت مورد سرقت مسلحانه قرار گرفت.

سارق مسلح در پوشش خریدار، پس از مراجعه به طلافروشی، با استفاده از یک قبضه اسلحه اقدام به سرقت کرد.

در پی این اتفاق به شخصی آسیب نرسید و بنا به اظهار صاحب طلافروشی، مقدار تقریبی یک کیلوگرم طلا به سرقت رفت.

در همان دقایق اولیه ماموران انتظامی برای بررسی ابعاد مختلف این سرقت وارد عمل شدند و تلاش برای شناسایی و دستگیری متهم در دستور کار قرار دارد که نتایج آن متعاقبا اعلام خواهد شد.

 

مرد همسرکش با پرداخت یک میلیاردتومان از قصاص نجات یافت

ایران نوشت: مرد جوان که 10 سال قبل به‌دنبال اختلاف خانوادگی همسر باردارش را به قتل رسانده بود در حالی که در یک قدمی چوبه دار قرار داشت، با پرداخت یک میلیارد تومان به خانواده همسرش رضایت آنان را جلب کرد.

متهم درحالی که اشک می‌ریخت و بشدت پشیمان بود گفت: «همسر 18ساله باردارم را قربانی خشونت خودم کردم، من اشتباه کردم نمی‌دانم چه شد عصبانیت مرا دیوانه کرده بود وقتی به خودم آمدم که کار از کار گذشته و همسرم جان باخته بود انگار دنیا بر سرم خراب شد...»

به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از نوزدهم خرداد سال 87 به‌دنبال مرگ مشکوک زن باردار در خیابان سلسبیل تهران شروع شد.کارآگاهان جنایی وقتی در محل جنایت حضور یافتند با جسد زن جوانی به نام یاسمین -18ساله- در اتاق خواب روبه‌رو شدند.

مرد جوان که خودش را شوهر این زن معرفی کرد در همان تحقیقات مقدماتی پرده از راز جنایتش برداشت و به قتل همسرش اعتراف کرد.

میثم 26 ساله با اعتراف به جنایت هولناکی که مرتکب شده بود در چند مرحله محاکمه، به قصاص محکوم شد اما درست زمانی که یک قدم با چوبه دار فاصله داشت توانست با جلب رضایت اولیای دم و پرداخت یک میلیارد تومان از قصاص نجات یابد. صبح دیروز این متهم از زندان به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی وبا حضور قاضی واعظی – مستشار دادگاه- انتقال یافت تا از نظر جنبه عمومی تحت محاکمه قرار گیرد.

در ابتدای جلسه قاضی محسن اختیاری نماینده دادستان با خواندن متن کیفرخواست خواستار مجازات عمومی متهم شد.

سپس متهم پای میز محاکمه ایستاد تا به سؤالات قضات پاسخ دهد.

چند سال داری؟

36 سال.

سابقه کیفری داری؟

خیر این نخستین محکومیت من بوده است...

چند سال بود که ازدواج کرده بودی؟

4 سال بود که با یاسمین ازدواج کرده بودم.

شغلت قبل از بازداشت چه بود؟

دانشجوی برق بودم.

هزینه زندگیت را چگــــــــــــونه تأمین می کردی؟

پدرم هزینه زندگی من و همسرم را می‌داد.

چرا همسرت را کشتی؟

درگیری خانوادگی بود. من دوسیلی به او زدم او به اتاق خواب رفت صبح زود وقتی به سراغش رفتم دیدم مرده است...

چرا گریه می‌کنی؟

من همسرم را دوست داشتم. قرار بود پدر شوم، همسرم هفت ماهه باردار بود...

علت درگیری شما با همسرت چه بود؟

نمی‌دانم هزاران بار به علت درگیری فکر کردم اما هیچ وقت نتوانستم علت آن را پیدا کنم. من اشتباه کردم بیش از حد عصبانی شدم و این باعث شد او را کتک بزنم، هیچ وقت خودم را نمی‌بخشم...... و تا آخر عمرم عذاب وجدان خواهم داشت....

هیچ وقت فکر می‌کردی از قصاص نجات پیدا کنی؟

خیر چون من خودم را برای مرگ آماده کرده بودم و خودم را مستحق اعدام می‌دانم 9 سال و 10 ماه است که بازداشت هستم و هر روز در زندان مرگ را تجربه کرده‌ام.

قضات پس از پایان اظهارات متهم وارد شور شده و با توجه به اینکه متهم نزدیک به 10 سال در زندان بوده است از نظر جنبه عمومی وی را به یک ماه حبس محکوم کردند و بدین ترتیب این متهم بزودی از زندان آزاد می‌شود.

 

قتل همزمان ۴ عضو یک خانواده

میزان نوشت: قاتلی که ۴ عضو خانواده خود را به قتل رسانده بود پس از درگیری درگیری مسلحانه، سبب شهادت افسر پلیس نیز شد.

بامداد امروز در درگیری مسلحانه پلیس شاهین دژ با فردی مسلح، سروان "خیرالله امان زاده" به درجه رفیع شهادت نیز نائل آمد.

 قاتل فردی با هویت مشخص روز گذشته در دیواندره با یک قبضه اسلحه اقدام به تیراندازی به سوی خانواده خود و همسرش می‌کند که در این حادثه چهار نفر از جمله همسر، پدر و مادر همسر و یک نفر از اقوام خانواده را به قتل و متواری می‌شود.

قاتل بامداد امروز از سوی عوامل تجسس کلانتری ۱۱ شهرستان شاهین دژ واقع در استان آذربایجان غربی رویت و پس از تعقیب و مراقبت‌های لازم حوالی ساعت ۲ بامداد با نیرو‌های پلیس درگیر می‌شود.

 بر اثر این درگیری قاتل کشته شده و سروان خیرالله امان زاده بر اثر اصابت گلوله به درجه رفیع شهادت نائل آمد.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *