آیین‌های نوروزی را چه کسانی ابداع کردند؟

12:30 - 10 فروردين 1397
کد خبر: ۴۰۸۳۲۷
یک اسطوره شناس معتقد است: انسان بین‌النهرینی و ایرانی آیین‌های نوروزی را ابداع کرد و کوشید امید وغلبه بر بدی را به عرصه فرهنگی و اجتماعی بکشاند.
به گزارش گروه فضای مجازی ،  بهمن نامور مطلق اسطوره شناس، درباره اسطوره های نوروز بیان کرد: در نوروز با یک آیین بزرگ سروکار داریم که شاید بزرگترین آیین دوره معاصر ماست و از گذشته باقی مانده است.

هر دینی برای خودش آیینی دارد اما هیچ آیین کهنی همتای نوروز نیست که پیش از اسلام و مسیحیت وجود داشته و ریشه در بین‌النهرین دارد.

ایرانی‌ها این آیین را بیش از دیگر اقوام گرامی داشته‌اند. در واقع این آیین ضمیر ناخودآگاه جمعی م ا را بیان و بازنمایی می‌کند. این آیین بزرگ و متنوع دارای نمادها و اسطوره‌های مخصوص به خود است و مراسم‌های ویژه‌ای دارد.
 
آیین‌های نوروزی را چه کسانی ابداع کردند؟

او ادامه داد: در واقع آیین، بیشتر شکل کُنشی و مراسمی دارد و برای یادآوری آنچه که ما بزرگ می داریم، است. آیین نوروز به عنوان مجموعه‌ای پیچیده و گسترده مملو از اسطوره‌ها، نمادها و کنش‌هاست که با هم کامل می‌شوند. در واقع خاستگاه نوروز نزد اسطوره شناسان و آیین شناسان برگرفته از اتفاقات طبیعت است. به همین جهت نوروز جنبه کیهان و طبیعت‌ شناختی دارد و نو شدن طبیعت بعد از پژمردگی و مرگ، انسان باستانی و حتی امروزی را دچار شگفتی و خوشحالی کرد تا جایی که دوست داشت این آفرینش دوباره را از حوزه طبیعت به حوزه فرهنگ انتقال دهد.

این اسطوره شناس با بیان اینکه انسان بین‌النهرینی و ایرانی آیین‌های نوروزی را ابداع کرد و کوشید امید، غلبه بر بدی را به عرصه فرهنگی و اجتماعی بکشاند، افزود: این مجموعه اسطوره‌ها و آیین‌ها نشان دهنده مضمون پیروزی خیر، روشنایی، گرما، امید و زندگی، پایان آشوب و آغاز نظم است. مضامینی که طبیعت در بهار نشان می‌دهد و انسان می‌خواهد آن را وارد حوزه فرهنگ کند تا در زندگی اجتماعی جاری شود.

چطور می‌شود طبیعتی مرده، زنده ‌شود؟

نامور مطلق اضافه کرد: برای آنکه انسان بتواند این تغییر شگرف، دگرگونی بنیادین زمستان به بهار و مرگ به زندگی را توجیه کند روایت‌هایی را در حوزه فرهنگ آفرید. ما روایت‌های بین‌النهرینی بسیاری داریم زیرا انسان کنجکاو دوران کهن می‌خواهد به پرسش‌های خود پاسخ دهد. به اینکه چطور می‌شود طبیعتی مرده، زنده ‌شود؟ به همین دلیل انسان باید آن را توجیه می‌کرد و توجیه‌گر این موضوع اسطوره‌ها بوده‌اند.

او افزود: ما در بین‌النهرین روایتی درباره اینکه دَموزی چگونه غیبت می‌کند، سرما حاکم می‌شود و با بازگشت دوباره آن گرما می‌آید، داریم. دَموزی- اسطوره نباتات- و همسر اینانا- اسطوره زن، باروری و آب- است. او برای مدتی به زیرِ زمین می‌رود که سرما می‌شود و زمانی که به روی زمین برمی‌گردد، گرما می‌شود و نباتات رشد می‌کنند. همین داستان را سومری‌ها از بابلی‌ها درباره ایشتار و دَموزی نقل می‌کنند. ایشتار به دلیلی زیرِ زمین گرفتار می‌شود و یک نفر را جای خود می گذارد و از جهان مردگان نجات پیدا می کند به همین دلیل معشوق خود تموزی یا دَموزی که ایزد نباتات است به جای خودش معرفی می‌کند.

این نشانه شناس ادامه داد: تَموزی به مدت ۶ ماه نزد خواهر ایشتار به زیرِ زمین می‌رود و ۶ ماه هم روی زمین نزد ایشتار می‌آید. ۶ ماهی که روی زمین می‌آید گرما، روشنایی و سرسبزی است و زمانی که زیرزمین می‌رود سرماست. همین موضوع نزد سوری‌ها و لبنانی‌های قدیم با آدونیس تکرار می‌شود. این امرنزد یونانی‌ها نیز به واسطه اسطوره پرسفون تکرار می‌شود. پرسفون دختر دیمیتر است که ایزد جهان مردگان (هادس) او را می‌دزد و جهان با رفتن او دچار نقصان می‌شود، نباتات خشک می‌شوند، قراری بین هادس و زئوس گذاشته می‌شود که پرسفون ۶ ماه روی زمین و ۶ ماه زیرزمین باشد، اتفاقاتی می‌افتد و ۶ ماهی که زیر زمین است نباتات خشک و زمانی که روی زمین می‌آید زمین گرم می‌شود و نباتات رشد می‌کنند.

نامور مطلق گفت: در گذشته، فقط دو فصلِ تابستان و زمستان مرسوم بوده است بنابراین هر فرهنگی سعی می‌کرده این تحول بزرگ و عظیم طبیعت را طوری که متوجه آن شود حتی با وجود آنکه منطقی نباشد، توجیه کند. اگر این امر به واسطه اسطوره‌ها توجیه نمی‌شد، کسی به آن توجه نمی کرد. اسطوره نباتات نزد ایرانیان سیاوش است و مردم این سرزمین در گذشته بر این باور بودند که با مرگ و غیبت سیاوش نباتات از بین می‌روند و هنگامی که سیاوش برمی‌گردد دوباره بهار شروع می‌شود و به نوعی سیاوش به همان دموزی (تموزی) آدونیس و پرسفون هم مرتبط می‌شود و مجموعه کاملی را شکل می‌دهد.

حاجی فیروزها ادامه بازگشت سیاوش است

او با بیان اینکه سیاوش به معنای مردی با روی سیاه یا اسب سیاه است، ادامه داد: به همین دلیل زمانی که از زیرِ زمین به روی زمین می‌آید روی سیاهی داشته است. زیرا زیرِ زمین سیاه بوده است، از این رو گفته می شود حاجی فیروزها ادامه بازگشت سیاوش به روی زمین است و با آمدن‌ حاجی فیروز عید می‌شود، انسانی که زیرِ زمین بوده و به دلیل تاریکی آنجا سیاه شده است. ایرانی‌ها نیز برای این اتفاق بزرگ ویرایشی دارند و هیچ ملتی مانند آنها نتوانستند آیین کاملی از نوروز ارائه ‌دهند.

معاون سابق صنایع دستی و هنرهای سنتی کشور اضافه کرد: بابلی ها نیز مراسم نسبتا کاملی داشتند، ۱۲ روز جشن می‌گرفتند که ما هم ۱۲ روز جشن می‌گیریم و در روز سیزدهم که روز نحسی محسوب می‌شده، از تعطیلات خارج می‌شویم. اساس دوازده نیز به تعداد امشاسپندان و روزهایی است که این تحول و خلاقیت‌ها انجام می‌شود، به ویژه روز ششم که از آن به عنوان نوروز بزرگ و خلقت انسان و کیهان یاد می‌شود، بنابراین ما دسته‌ای از اسطوره‌ها داریم که درباره چگونگی تغییر فصل و تغییر در طبیعت صحبت می‌کند.

نامور مطلق با بیان اینکه ایرانی‌ها دسته‌ای دیگر از اسطوره‌ها دارند که تحول در جهان انسانی را توضیح می‌دهد، گفت: آن اسطوره‌ها تحول کیهانی را توجیه می‌کردند اما ایرانی‌ها به اسطوره‌ شناسی‌ها افزودند و یکسری اسطوره دارند که تحول فرهنگی را توضیح می‌دهد. گفته می‌شود وقتی جمشید بر دیوان غلبه می‌کند و برای آنکه این غلبه هویدا شود روی تختی می‌نشیند و دیوان او را در روز نوروز به آسمان می‌برند و از نقطه‌ای به نقطه دیگر حرکت می‌دهند. گفته می‌شود این دو نقطه از دماوند به بابل بوده است. همگان این عروج جمشید را می‌بینند و غلبه خیر بر شر را تماشا می‌کنند.
 
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.

برچسب ها: آیین های نوروزی

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *