صبر و بردباری امام هادی(ع) عامل جذب دشمنان به دین اسلام بود

23:20 - 29 اسفند 1396
کد خبر: ۴۰۶۸۷۲
کارشناس علوم قرآنی گفت: صبر و بردباری امام هادی(ع) بسیاری از دشمنان را به دین اسلام جذب کرد.

حجت الاسلام والمسلمین حسینعلی یزدان دوست کارشناس علوم قرآنی در گفت و گو با خبرنگار گروه فرهنگی درباره جایگاه امام هادی(ع) گفت: پیشوایان معصوم(ع) نوعا انسان هایی هستند که طبق روایات، تاریخ و مطالعه در متون دینی انسان هایی کامل و برگزیده اند و به عنوان الگوهای رفتاری، مشعل های فروزان و هدایت جامعه بشری هستند که به دستور خداوند برگزیده شده اند. نوعا گفتار، رفتار، خوی و منش آنان تفهیم حیات طیبه انسانی و وجودشان تبلور تمام ارزش های الهی است.

 امام هادی(ع)

وی در همین راستا افزود: امام هادی(ع) می فرمایند: امامان معصوم، انبیاء و ائمه اطهار(ع) معدن رحمت، گنجینه داران دانش هستند و نهایتا داری بردباری و حلم در زندگیشان، کرامت ها، خلق و خو و منش بزرگوارانه هستند. بنابراین پیامبران و پیشوایان  جهت هدایت مردم به سوی خداوند متعادل، رسالت سنگینی برعهده دارند.

این کارشناس علوم قرآنی درباره شخصیت امام هادی(ع) اظهار کرد: امام هادی(ع) یکی از پیشتازان تقوا و کمال انسانی هستند که وجودشان مظهر فضایل اخلاقی، کمالات نفسانی و الگوی حق جویان و ستم ستیزان هستند. امام(ع) از خاندانی پا به عرصه جهان هستی گشودند که به اخلاق وارسته و فضائل انسانی مجسم بودند به خصوص در ادب و محبت، این خانواده معمولا در سراسر گیتی و زمان خودشان سرآمد بودند.

حجت الاسلام و المسلمین یزدان دوست ادامه داد: امام و خانواده شان همچنین برای زمان ها و نسل های آینده الگو بوده اند. اینها برگزیده خداوند بودند و خداوند این فضائل و حکمت ها را در وجود آنها قرار داده است. امام هادی(ع) در همان کودکی آنچنان از نبوغ، زیرکی و هشیاری برخوردار بودند که اطرافیان را مبهوت می ساختند و مورخان نمونه های متعددی از تیزهوشی حضرت(ع) را نقل کرده اند. مثلا معتصم پس از به شهادت رساندن امام جواد (ع) از عمربن فرج خواست که به مدینه برود و معلمی را برای امام هادی(ع) که 6 ساله بودند انتخاب کند.

وی در ادامه تصریح کرد: همین شخص معلم می گوید نزد امام هادی (ع) که رفتم تا به ایشان درس بدهم آنچنان تحت تاثیر ابهت و عظمت این مرد بزرگ قرار گرفتم که باید گفت ایشان، پیری است که سراسر وجودش حکمت و فضائل اخلاقی است. همین آقا که به عنوان استاد امام هادی مشخص شده بود گفت من از ایشان درس گرفتم و زانوی ادب زدم؛ شاگرد امام هادی(ع) شدم و مردم فکر می کردند من کرسی تدریس برای ایشان گذاشته ام؛  لذا همین آقا به واسطه علم، ادب و پختگی امام هادی(ع) شیعه شد و به مکتب اهل بیت(ع) روی آورد.

این کارشناس علوم قرآنی درباره علم و دانش امام هادی(ع) گفت: حاکمان و ستمگران اموی و عباسی در رویارویی با پیشوایان حق در هر اقدامی که به گونه ای در تثبیت موقعیت آنان و تضعیف موقعیت امامان شیعه دست می زدند. امامان به خصوص امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) را در پادگان عسکر تحت الحفظ داشتند. اطرافیان بنی عباس نزد متوکل می رفتند، سخن چینی می کردند و می گفتند اگر می خواهید حکومت شما حفظ شود و آینده از دست شما نرود، باید امام هادی(ع) را در جایی محصور کنیم که ارتباطی با شیعیان نداشته باشد و الا حکومت شما که برای تبلیغ است، بدین وسیله سرنگون خواهد شد. لذا متوکل عباسی به واسطه سخن چینی هایی که اطرافیانش انجام می دادند، امام هادی(ع) را در پادگان عسکر محصور کردند و ارتباط با مردم را با ایشان قطع کرد.

وی با اشاره به حلم  امام هادی(ع)، اظهار کرد: شخصی که نزد متوکل سخن چینی کرده بود به امام هادی(ع) عرض کرد می دانید که من نزد متوکل سخن چینی شما را کردم که شما را تبعید به اینجا کردند. اگر از من بد بگویید و شکایت کنید، خلیفه شیعیان را خواهم کشت، درختان مدینه را آتش خواهم زد و تمام خدمه ها  را نابود می کنم.  امام هادی(ع) در جواب فرمودند من شکایت شما را  نزد خداوند خواهم برد. ایشان از این برخوردِ امام هادی (ع) بسیار متاثر شد، از ایشان عذرخواهی کرد و امام این عذرخواهی را پذیرفت.

این کارشناس علوم قرآنی درباره هیبت و وقار امام هادی(ع) توضیح داد: امام هادی(ع) مظاهر قدرت خداوند و معادن کلمات و حکمت ذات مقدس حق و منطق و ادبیات  هستند. نوعا هر هوشمندی از مریدان متوکل که با امام هادی (ع) در ستیز بودند با برخورد و منش حضرت درس گرفتند و به مکتب اهل بیت(ع) وارد شدند. امام هادی(ع) به واسطه صبر، حلم و بردباری، بسیاری از عوامل متوکل و مامون را جذب خود کردند.

امام هادی(ع)

حجت الاسلام و المسلمین یزدان دوست خاطر نشان کرد: یکی دیگر از ویژگی های امام(ع) زهد بود. ایشان آنقدر به تعلقات و مال و ثروت دنیا پشت کرده بودند که نقل است یک شب که یک دزد به بیت امام (ع) وارد شد، هر چه گشت چیزی پیدا نکرد. امام (ع) فرمودند بیا دو رکعت نماز بخوان، بلکه کسی به در خانه ما هدیه ای آورد که نصیب شما شد. آن دزد همین کار را کرد دو رکعت نماز خواند و شخصی به در منزل امام هادی(ع) آمد و چند دینار به امام (ع) دادند و ایشان آنها را به دزد دادند. این دزد از این حرکت امام(ع) بسیار خرسند شد و  عذرخواهی کرد گفت دینارها برای خودتان، من را به عنوان غلام خود اینجا نگه دارید و به همین ترتیب او غلام امام(ع) شد.


برچسب ها: امام هادی

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *