رؤسای قوه قضائیه وکیل آنلاین مجله حقوقی

اصغر تو روز عاشورا در گیلانغرب شهید خواهی شد

2:05 - 10 فروردين 1397
کد خبر: ۴۰۴۴۷۳
دسته بندی: سیاست ، دفاعی و مقاومت
اصغر چند شب قبل از شهادت، برادرش را در خواب دید. برادش گفته بود: اصغر تو روز عاشورا در گیلانغرب شهید خواهی شد.

اصغر تو روز عاشورا در گیلانغرب شهید خواهی شد (نوروز ۱۲)

به گزارش گروه سیاسی ، پهلوان بسیجی «ابراهیم هادی» از بنیانگذاران گروه چریکی شهید اندرزگو در جبهه گیلان‌غرب است.  در ایام تعطیلات نوروز امسال، ۱۵ بُرش از زندگی این قهرمان غریب کشورمان را که در کتاب «سلام بر ابراهیم» گردآوری شده است، منتشر می‌کند.

راوی: علی مقدم

محرم سال ۱۳۵۹ اتفاق مهمی رخ داد. اصغر وصالی و علی قربانی با نیروهایشان از سرپل ذهاب به گیلانغرب آمدند. قرار شد بعد از شناسایی مواضع دشمن، از سمت شمال شهر، عملیاتی آغاز شود.

آن ایام روز‌های اول تشکیل گروه اندرزگو بود. قسمتی از مواضع دشمن شناسایی شده بود. شب عاشورا همه بچه‌ها در مقر سپاه جمع شدند. عزاداری باشکوهی برگزار شد. مداحی ابراهیم در آن جلسه را بسیاری از بچه‌ها به یاد دارند. او با شور و حال عجیبی می‌خواند و اصغر وصالی میاندار عزادار‌ها بود.

روز عاشورا اصغر به همراه چند نفر از بچه‌ها برای شناسایی راهی منطقه «بر آفتاب» شد. حوالی ظهر خبر رسید آن‌ها با نیرو‌های کمین عراقی درگیر شده اند. بچه‌ها خودشان را رساندند، نیرو‌های دشمن هم سریع عقب رفتند اما... علی قربانی به شهادت رسید. به خاطر شدت جراحات، امیدی هم به زنده ماندن اصغر نبود.

اصغر وصالی را سریع به عقب انتقال دادیم، ولی او هم به خیل شهدا پیوست. بعد از شهادت اصغر، ابراهیم را دیدم که با صدای بلند گریه می‌کرد. می‌گفت: هیچکس نمی‌داند که چه فرمانده‌ای را از دست دادیم، انقلاب ما به امثال اصغر خیلی احتیاج داشت. اصغر در حالیکه هنوز چهلم برادر شهیدش نشده بود توفیق شهادت را در ظهر عاشورا به دست آورد.

ابراهیم برای تشییع به تهران آمد و اتومبیل پیکان اصغر را که در گیلانغرب به جا مانده بود به تهران آورد. در حالی که به خاطر اصابت ترکش، تقریبا هیچ جای سالمی در بدنه ماشین نبود!

پس از تشییع پیکر شهید وصالی سریع به منطقه بازگشتیم. ابراهیم می‌گفت: اصغر چند شب قبل از شهادت، برادرش را در خواب دید. برادش گفته بود: اصغر تو روز عاشورا در گیلانغرب شهید خواهی شد.

روز بعد بچه‌های گروه برای اصغر مجلس ختم و عزاداری برپا کردند. بعد بچه‌ها به هم قول دادند که تا آخرین قطره خون در جبهه بمانند و انتقام خون اصغر را بگیرند.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *