رمان هنوز هم مشتری خود را دارد/ درک گذشته مقدم بر نوآوری است

9:38 - 09 اسفند 1396
کد خبر: ۴۰۱۲۰۷
دسته بندی: فرهنگی ، عمومی
پدرام پاک‌آیین، مجری کارشناس ادبی «چشم شب روشن»، شب گذشته میزبان محمدرضا سرشار نویسنده و منتقد ادبی برای گفت‌وگو درباره سیر تطور رمان در سال‌های قبل و بعد از انقلاب بود.

به گزارش گروه فرهنگی به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری، سرشار با اشاره به تعریف غربی‌ها از رمان با عنوان حماسه انسان مدرن گفت: اکنون که در دوره پسامدرنیسم هستیم می گویند رمان مرده است در حالی که رمان انعطاف‌پذیر است و با شرایط خودش را وفق می دهد. رمان هنوز هم مشتری خودش را دارد، مردم ذهنیت خوبی نسبت به آن دارند و این روشنفکران و شبه‌روشنفکران هستند که طبق مد روز کتاب می‌خوانند.

وی تاریخ تولد داستان را از ابتدای پیدایش گویایی انسان دانست و با تاکید بر اینکه تا انسان هست داستان هم خواهد بود، گفت: با کمی مبالغه، داستان هم گرایشی فطری است که از بین نمی‌رود و شاید فقط دچار انحراف شود.

رمانی که طی ۱۵ سال نوشته شود با اثر ۶ ماهه فرق می‌کند

گوینده «قصه روز جمعه» بیان کرد: می‌شود گفت دوران رمان، قرن ۱۹ میلادی است و عظیم ترین رمان ها در این دوره نوشته شده اند. در قرن بیستم رمان بزرگ فوق العاده اندک داریم و نوشتن رمان خوب یک جریان عام نیست. الان مثل آن زمان کسی ۱۵ سال وقت نمی گذارد تا یک رمان بنویسد، در عرض ۶ ماه به بهانه کم حوصلگی مردم اثری دویست صفحه ای می نویسند. طبیعتا این دو با هم تفاوت خواهند داشت.

داور کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در ۱۶ دوره، ادامه داد: چون نویسندگان خودشان حوصله نوشتن ندارند این را به مردم نسبت می دهند. در حالی که همین مردم شاهکارهای چندین صفحه ای را با علاقه می خوانند و شاهد این صحبت، آثار گذشته هستند که هنوز هم خوانده می شوند. البته در کشورهای مختلف این قضیه فرق می کند. در مورد کشورهای فوق صنعتی این بی حوصلگی یا کمبود وقت قابل توجیه است اما در کشوری که آمار بیکاری اش بالا است و مردم با فضای مجازی راحت الحلقوم وقتشان را پر می کنند حرف دیگری است.

وی هنر را بدون جهش و انقطاع دانست و توضیح داد: قالب های مختلف بنا به شرایط اجتماع تغییر می کند. از ویژگی های رمان طولانی بودن و زیاد بودن شخصیت ها و حوادث داستان است. رمان از قرن یک و دو وجود داشته ولی واژه رمان از اواخر قرن ۱۶ و اوایل ۱۷ وارد زبان می شود، در ابتدا تعریف وسیع تری داشت و بعد خاص تر شد و به گونه فعلی اطلاق می شود. در ایران در قرن ۶ اثری به نام سمک عیار داریم که با معیار امروزی رمان همخوانی دارد.

هگل رمان را حماسه انسان مدرن می‌دانست

عضو هیئت موسس و رئیس هیئت مدیره «انجمن قلم ایران» گفت: حدود ۱۹۰ سال از نظریات هگل در باب رمان می گذرد. هگل رمان را حماسه انسان مدرن می دانست و اینکه این انسان آرمان هایی دارد و مایل است این آرمان ها را محقق کند ولی جامعه قبول نمی کند. وقتی این تلاش و این نتیجه جواب نمی دهد، تلاش و نتیجه را تباه می داند که تباه اندر تباه می شود.

وی افزود: جناب هگل با فرض اینکه با ماهیت ادبیات‌شناسی آشنا بود و آثار داستان های زمان خود را خوانده بود (که چنین چیزی بعید است)، باز هم برای دوره خودش نظریاتی درباره ناموفق بودن رمان معنویت گرا داده است. در کل نظریه پوچ گرایی در هنر در غرب پیروان قلیلی دارد، مردم از این‌ها اسقبال نکرده اند و فقط عده ای روشنفکر و شبه روشنفکر از طرفدارانش بودند.

مولف کتاب «پشت دیوار شب» تصریح کرد: اکنون دنیا زیر و رو شده است و انسان دوره هگل با انسان امروز فرق کرده است. از عصر هگل تاکنون وقایعی همچون شکست مارکسیسم و دو جنگ جهانی روی داده و سرنوشت جهان را عوض کرده اند و حتی بعضی از مسلمات علوم تجربی را از قطعیت انداخته اند.

سرشار به وجود آمدن قدرت های آسیایی، ابر قدرت شدن آمریکا، انفجار بمب اتمی، نظریه داروین و نظریه فروید را هم از وقایع این دو قرن اخیر برشمرد و اذعان کرد: با وجود این اتفاقات اگر بخواهیم همچنان به آن نظریه بچسبیم خیلی ارتجاع است. چگونه است که عده ای می خواهند در تمام مسائل به‌روز باشند اما نظریه دو قرن پیش را که به نفعشان است مورد استناد قرار می دهند.

با تعبیر داستان بلند به رمان، صورت مسئله پاک می شود

وی اظهار کرد: آن‌هایی که داستان بلند را به رمان تعبیر می کنند صورت مسئله را پاک می کنند زیرا حال ندارند و عادت کرده اند اثر حدود دویست صفحه ای بنویسند و بگویند رمان نوشته اند. اصلا چه اصراری است که داستان بلند را رمان بنامیم؟ افت نیست که بگویند داستان بلند نوشته است. رمان یا داستان بلند نوعی ساختار است و ماهوی نیست. قطعاً نوشتن رمان به معنای کلمه، کار دشواری است اما لزوما به معنی این نیست که داستان بلند مرتبه کمتری دارد.

سرشار با نام هنری رهگذر، دو رمان برتری را که اخیرا چاپ شده اند مجموعه «هفت هشت» از مسعود انوری و «مفتون و فیروزه» از سعید تشکری دانست که از نظر محتوا و ساختار آثار خوبی هستند.

وی بین انواع مکاتب اولویتی قائل نشد و گفت: هر مکتبی برای خودش اصولی دارد و این به معنای برتری یکی بر دیگری نیست. مثلا در سبک رئالیسم، نباید واقعیت مغایرت چندانی با دنیای بیرون داشته باشد و نباید باورپذیری داستان مخدوش شود.

نویسنده «آن پدربزرگ دوست‌داشتنی» تصریح کرد: به قول غربی ها هر نظریه ادبی، یک برساخته کاملاً مناقشه پذیر است و به همین تناسب می تواند تغییر کند و بماند. اگر در فراورده های انسانی این تغییر با شرایط زمانی نباشد از بین می رود. مکاتب هم همین‌طور هستند.

باید ابتدا به درک گذشته رسید بعد دست به نوآوری زد

وی در پایان بیان کرد: هیچ کس هیچ نویسنده ای را محدود نمی کند که حتما از یک مکتب پیروی کند. مکاتب جدید حاصل نوآوری افراد است. امروزه جوانان، ضعف بی اطلاعی خود را در اجرای مبانی تبدیل به قوت می کنند و می گویند این‌ها را قبول نداریم در حالی که نوآوری هنر از مبتدی ها پدید نمی آید و باید ابتدا به درک گذشته رسید. نوآوری وقتی ارزش دارد که تکامل بدهد یعنی چیزی را که نمی شود در قالب های گذشته گفت در قالبی جدید بیان کند.

مجله شبانگاهی «چشم شب روشن» به تهیه‌کنندگی امیر قمیشی و با اجرای محمد صالح‌علا شنبه تا چهارشنبه ساعت ۲۳ از شبکه چهار سیما پخش می‌شود.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *