هانس کریستین اندروسن از جوجه اردک زشت تا دختر کبریت فروش+عکس

15:35 - 13 فروردين 1397
کد خبر: ۴۰۰۲۰۶
دسته بندی: فرهنگی ، عمومی
هانس کریستین اندرسون از جمله نویسندگانی است که همواره داستان های او خاطرات بسیاری داریم. خاطراتی که ما را درگیر نوستالژیک همچون جوجه اردک زشت می کند.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، هانس کریستین اندرسون از جمله نویسندگانی است که همواره داستان های او خاطرات بسیاری داریم. خاطراتی که ما را درگیر نوستالژیک همچون جوجه اردک زشت می کند.

اندرسون نویسنده معروف اهل دانمارک و خالق داستان جوجه اردک زشت دوم آوریل 1805 به دنیا آمد. از معروف‌ترین داستان‌های وی می‌توان به پری دریایی کوچولو، بندانگشتی، جوجه اردک زشت، زندگی من، ملکه برفی، دخترک کبریت فروش و لباس جدید امپراتور اشاره کرد.

هانس کریستین اندروسن از جوجه اردک زشت تا دختر کبریت فروش+عکس////////////////////سیزدهم فروردین//////////////نوروز

هانس کریستیان آندرسن روز سه شنبه 2 آوریل سال 1805 در شهر ادنسه (Odense) در دانمارک به دنیا آمد. پدرش معتقد بود که از خانواده‌ای اصیل هستند، و بنابر تحقیقات انجام شده در مرکز هانس کریستیان آندرسن پدربزرگش بر این باور بود که خانواده‌شان جزو طبقات بالای اجتماع بوده‌اند.

اما تحقیقات بیشتر صحت این ادعاها را رد کرده است. گرچه خانوادهٔ آندرسن با خانوادهٔ سلطنتی بی ارتباط نبوده‌اند، ولی این ارتباط تنها در زمینهٔ کاری بوده است.

آندرسن در دوران جوانی از هوش و قوهٔ تخیل بسیار بالایی برخوردار بود و علاقه وافری به ادبیات و تئاتر داشت. در دوران کودکی برای خود صحنهٔ تئاتر درست می‌کرد و آثار ویلیام شکسپیر را با استفاده از عروسک‌های چوبی به عنوان بازیگران از حفظ بازی می‌کرد.

آندرسن در سال 1816 پدرش را از دست داد. برای گذران زندگی به عنوان شاگرد نزد یک خیّاط و یک بافنده کار می‌کرد. پس از آن در یک کارخانهٔ تولید سیگار شروع به کار کرد، اما همواره توسط یکی از همکارانش تحقیر می‌شد. در چهارده سالگی به کپنهاگ رفت و و در تئاتر مشغول کار شد.

هانس کریستین اندروسن از جوجه اردک زشت تا دختر کبریت فروش+عکس////////////////////سیزدهم فروردین//////////////نوروز

به خاطر صدای زیبایش در تئاتر سلطنتی دانمارک استخدام شد، اما پس از چندین بار از دست دادن صدایش کار خود را از دست داد.

در 1829 اولین کتابش گزارش یک پیاده‌روی منتشر شد. پس از آن به‌طور منظم کتاب‌هایی منتشر کرد. در ابتدا کتاب‌هایی که برای بزرگسالان نوشته بود به نظر خودش مهم‌تر از فانتزی‌هایش بودند، اما به مرور زمان دریافت که همین داستان‌های عامیانه وجوه پایداری از زندگی بشری و شخصیت داستانی را آشکارا و به شکلی مسحورکننده به تصویر می‌کشند. این امر دو پی‌آمد داشت.

در بهار سال 1872 آندرسن بر اثر افتادن از تخت به شدت صدمه دید. او در 4 آگوست سال 1875 با درد فراوان در خانه‌ای به نام رولیگد در نزدیکی کپنهاگ که متعلق به دوست صمیمی اش موریتز ملچوار و همسرش بود درگذشت.

 



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *