پیدا و پنهان نفوذ

7:59 - 03 بهمن 1396
کد خبر: ۳۸۹۶۶۸
بعد از دوران استیلای خشونت آمیز غرب بر جهان که حدود چند دهه تا اواخر دهه ۹۰ میلادی ادامه داشت، رویکرد آمریکایی‌ها به نمایندگی از بلوک غرب برای تسلط بر جهان دچار دگردیسی شد، چراکه تداوم این شیوه سخت افزاری به مدد توان نظامی، افزون بر اینکه هزینه‌های گزافی را در برداشت، نیروی انسانی فراوانی را نیز می‌طلبید و نگرش مردم جهان به ویژه کشور‌های تحت سلطه را به سلطه گران، با نفرت توأم می‌کرد.
پیدا و پنهان نفوذبه گزارش گروه فضای مجازی ،محمد صادق کوشکی در یادداشت روزنامه حمایت نوشت: بعد از دوران استیلای خشونت آمیز غرب بر جهان که حدود چند دهه تا اواخر دهه ۹۰ میلادی ادامه داشت، رویکرد آمریکایی‌ها به نمایندگی از بلوک غرب برای تسلط بر جهان دچار دگردیسی شد، چراکه تداوم این شیوه سخت افزاری به مدد توان نظامی، افزون بر اینکه هزینه‌های گزافی را در برداشت، نیروی انسانی فراوانی را نیز می‌طلبید و نگرش مردم جهان به ویژه کشور‌های تحت سلطه را به سلطه گران، با نفرت توأم می‌کرد. تجربه آمریکایی‌ها در ویتنام، پاناما، هائیتی، لبنان و ... گواه این مدعاست و بر این اساس سران کاخ سفید به این نتیجه رسیدند که باید دوران سلطه جویی با سرنیزه را کنار گذاشته و روش «نفوذ» با استفاده از تاکتیک‌های جنگ نرم را در پیش گیرند.

تغییر تفکر و شیوه محاسبه ملت‌ها و دولت‌ها یکی از عمده‌ترین و مبنایی‌ترین ابزار‌ها برای غلبه بر کشور‌ها به شمار می‌رود که در خصوص انقلاب اسلامی ایران، این روش طی دو دهه اخیر نمود و ظهور بیشتری داشته است. اولین زمزمه‌های نفوذ، با درایت مقام معظم رهبری تشخیص داده شد و از سال ۱۳۷۰ تحت عنوان تهاجم فرهنگی مطرح شد و هشدار‌های لازم در این زمینه ارائه گردید.
 
در سال‌های اخیر و در دوران پسابرجام، این شیوه‌ها به طور جدی در دستور کار اتاق‌های فکر دشمنان انقلاب برای یافتن راه‌های عملی و عملیاتی کردن این روش‌ها قرار گرفت تا از فضای به‌وجودآمده، به تغییر در معادله قدرت و سیاست داخلی ایران برسند؛ امری که هرچند در اظهارات علنی مقامات آمریکایی اشاراتی به آن می‌شود، اما در واقع، بیش از هر چیز بر آن تمرکز کرده‌اند تا این فضا، مقدمه نفوذ و سپس براندازی جمهوری اسلامی را فراهم کند.
 
به تعبیر رهبر معظم انقلاب؛ ««مسئله نفوذ... خیلی مسئله عجیب و خیلی مسئله مهمی است. کسانی که در مسائل گوناگون دسترسی به اطلاعات دارند، خوب می‌دانند که چه دامی برای کشور گسترده‌اند یا می‌خواهند بگسترانند برای نفوذ کردن در حصن و حصار اراده و فکر و تصمیم ملت ایران، با انحاء مختلف تدابیر و سیاست‌ها و توطئه‌ها.» (۱۴ دی ۹۴). از این رو، مهم‌ترین گام‌های نفوذ را می‌توان در سه موضوع ذیل خلاصه کرد.

۱. تغییر محاسبه دستگاه‌های تصمیم گیر و تصمیم ساز: تلاش برای دگرگونی در محاسبات، تصمیم‌گیری‌ها و یا تصمیم‌سازی‌های نظام اسلامی از جمله رویکرد‌هایی بوده است که همواره توسط نظام سلطه علیه ایران مورد استفاده قرار گرفته است. این رویکرد در نگرش راهبردی نظام سلطه، به‌ویژه در مقاطعی روی داده که در بخشی از ساختار سیاسی کشور، انگیزه و اشتیاقی جهت تعامل با غرب وجود داشته است. تمرکز این رویکرد بر مسئولین است و با استفاده از منظومه‌ای از رویکرد‌های سخت و نرم، تلاش می‌شود که نخبگان سیاسی کشور در مسیر اهداف غرب هدایت شده و به اصطلاح، استحاله نظام رقم بخورد.

در این شیوه، تحریم‌ها و تهدیدات، حرف اول را می‌زنند. برخی از دست‌اندرکاران و متصدیان امر، با اندک تشری از سوی غرب و آمریکا، سراسیمه بر طبل ایجاد رابطه با غرب برای فرار از تهدیدات می‌کوبند و برای باز کردن در‌های کشور به روی دشمنان فشار می‌آورند. برخی جریان‌های مرموز هم، با توصیه و تئوریزه کردن فواید سیاست‌هایی مثل سیاست «در‌های باز»، به دنبال تغییر جهت قطب نمای کشور از استقلال و عزت، به وابستگی و ذلت هستند.

۲. تقویت نفوذ و نفوذی‌های فرهنگی: شاید بتوان یکی از مهم‌ترین راه‌های نفوذ را نفوذ در حوزه «فرهنگ» جامعه و به موازات آن، زمینه‌سازی برای تغییر ذائقه فرهنگی جامعه دانست. نفوذی‌ها اگر در بخش فرهنگ، ارزش‌ها و اندیشه‌های جامعه رسوخ کنند، قطعاً اثراتی به مراتب مخرب‌تر از دیگر حوزه‌ها مثل نفوذ اقتصادی و امنیتی خواهند داشت، زیرا اساس و قوام یا مایه فساد همه امور، از ناحیه دیدگاه و طرز تفکری شکل می‌گیرد که نخبگان و فرهیختگان کشور مروج آن هستند. این تهدیدات نرم‌افزاری که عمدتاً با جهت دهی نفوذی‌های غربی شکل می‌گیرند و رهبر انقلاب از آن‌ها با عنوان «ناتوی فرهنگی» نام برده‌اند، با ابزار تخریب اخلاق، مصرف‌گرایی، بی‌اعتنایی به هویت ملی، دلبستگی به ارزش‌های غربی و... اعمال می‌شوند؛ لذا باید بررسی کنیم در طول مدتی که از مطرح شدن جدی بحث نفوذ می‌گذرد، آیا نقطه عطفی در شناخت عوامل نفوذ فرهنگی شکل گرفته است یا همچنان، مسئله فرهنگ ایرانی – اسلامی در رده‌های پایین اولویت‌های برخی مسئولان قرار دارد. هر چند بعضی از جشنواره‌های مردمی و توجه به رسانه در قالب مستندسازی، گام بسیار مهمی در واکاوی و افشای پشت پرده پروژه نفوذ فرهنگی محسوب می‌شود، ولی همچنان به حضور فعال‌تر نیرو‌های خودجوش و آتش به اختیار در عرصه فرهنگ نیازمندیم.

۳. نفوذ جریانی از طریق ترویج علوم انسانی غربی: از سال‌ها پیش، خطر سیطره علوم انسانی غربی بر دانشگاه‌های کشور توسط دلسوزان نظام مطرح شده است. نکته تلخ ماجرا اینجاست که جمهوری اسلامی سال‌هاست علم پیشرفت با «اتکا به ظرفیت‌های درونی» را بلند کرده، اما از سوی دیگر، دانشجویان در برخی دانشگاه‌ها باید با مطالعه کتبی فارغ‌التحصیل شوند که جز کوتاه آمدن در برابر قدرت‌های بزرگ برای پیشرفت، فحوای دیگری ندارند. گزاره‌هایی مانند اینکه «نیاز اصلی امروز کشور توسعه است»، «توسعه همان چیزی است که در غرب اتفاق افتاده»، «برای توسعه‌یافتگی باید با قدرت‌های بزرگ غربی از جمله آمریکا و... پیوند‌های عمیق داشته باشیم و در مدار توسعه غربی قرار بگیریم» و «غرب یک کل به هم پیوسته است و قرار گرفتن بر مدار توسعه غربی نیازمند اندراج در فرهنگ غربی نیز هست»، همگی از مصادیق «نفوذ جریانی» به شمار می‌آیند که هدف آن، شبکه سازی یک جریان به اصطلاح روشنفکر غرب‌گرا است.

از پیشگفته‌های فوق این نتیجه عاید می‌شود که برخی از منافذ نفوذ، مانند تدریس علوم انسانی غربی در دانشگاه‌ها پیدا و آشکار است و بعضی از شیوه‌های آن مثل مصرف گرایی و تخریب اخلاق، پنهان هستند، ولی آنچه مسلم است، اینکه فرهنگ غنی انقلابی ایران، همه مؤلفه‌های لازم برای رفع تمام نیاز‌های کشور و خنثی کردن پروژه نفوذ آمریکایی را داراست و همان‌گونه که همه تلاش‌های آن‌ها تاکنون به نتیجه دلخواه منتهی نشده، باید مراقب سرپل‌های نفوذ و دفع توطئه بیگانگان برای دفع توطئه‌های بعدی باشیم.
 
 
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *