معنازدایی همزمان از اربعین و علم

11:21 - 14 آبان 1396
کد خبر: ۳۶۴۶۰۸
چه چیزی می‌تواند غم‌انگیزتر از این باشد که در بعضی از تحلیل‌هایی که اخیراً درباره راهپیمایی اربعین در فضای مجازی صورت می‌گیرد.
معنازدایی همزمان از اربعین و علمبه گزارش گروه فضای مجازی ، دکتر سینا کلهر در یادداشتی گفت: آن‌همه رنج، سختی و خستگی که زائران امام حسین (ع) به عشق امامشان به جان می‌خرند و با پای پیاده خود را به حرم مولایشان می‌رسانند، به جاذبه‌های گردشگری یا قدرت تخریب‌گر تشیع ایرانی تقلیل داده می‌شود و علت اشتیاق هزاران نفر از ایرانیان محب اهل‌بیت برای سفر اربعین، به چنین موارد بی حاشیه‌ای تقلیل داده می‌شود.

چگونه این واقعه، جاذبه‌ای است؟ نمی‌دانم! هیچ خاطرم نمی‌رود سه سال پیش وقتی با پا‌های تاول‌زده‌ای که نای حرکت نداشتند، به کربلا رسیدیم، سه نفر همراهان ما که از اساتید معروف‌ترین دانشگاه‌های کشور بودند در سرمای سوزناک دربه‌در به دنبال جای استراحت تنها برای یک شب بودیم و پیدا نشد. چند نفر از دانشجو‌های این اساتید خجالت می‌کشیدند که آن‌ها جا دارند و استادشان از فرط خستگی کنار بیمارستان امام سجاد شهر کربلا در پیاده‌رو، روی زمین نشسته است، چون توان روی پا ایستادن را ندارد. یا دو سال پیش که از عمود ۶۰۰ با آن دوست دانشمند که به‌دلیل تاول زدن و درد پا نمی‌توانست حرکت کند، همراه شدم و شب در خیابان‌های کربلا دنبال جایی بودیم که بتوانیم شب را صبح کنیم و جا پیدا نمی‌شد.
 
این‌ها نمونه‌های کوچک داستان رنج‌هایی که زائران ایرانی امام حسین به جان می‌خرند تا در ترافیک‌های طولانی، از میان شهر‌های کثیف با حداقل امکانات، بهداشت ویران و‌... خود را به زیارت امامشان برسانند. این رنج‌ها و سختی‌ها گوشه‌ای از آن چیزی بوده است که برای کسانی که به‌اصطلاح لوکس سفر می‌کنند، رفت‌وبرگشتشان هوایی است و معمولاً دوست و آشنای زیادی دارند، اتفاق افتاده است. خدا می‌داند زائران غریبی که برخی حتی زبان فارسی را هم نمی‌دانند چه میزان سختی را در این راه به جان می‌خرند.
 
دو سال پیش پیرمردی آذری‌زبان، همسر ۶۰ ساله‌اش را در کربلا گم کرده بود و دو روز دنبال هم گشته بودند یا آن پدر و مادری که دو فرزند ۵ و ۹ ساله خود را در مسیر گم کرده بودند و ۱۱ ساعت بعد آن‌ها را پیدا کردند. اگر کسی حال مادر آن بچه‌ها را وقتی ۱۱ شب در موکب بچه‌هایش را پیدا کرد، می‌دید بااحتیاط درباره جاذبه‌های اربعین سخن می‌گفت. درهرحال قصدم اینجا این نبود که در برابر مواردی از جاذبه‌ها، بخشی از رنج‌ها را بشمارم، کربلا با رنج قرین است، اما حدت عشق به حسین، همه آن رنج‌ها را برای زائران شیرین می‌کند.
 
در اینجا هدفم از نوشتن این متن موضوعی است که در تحلیل‌های رشته‌های علوم انسانی معمولاً رخ می‌دهد: بی‌معنا کردن دین و پدیده‌های دینی از طریق تحلیل آن! البته این تنها دین نیست که در دل این تحلیل‌ها بی‌معنا می‌شود بلکه اساساً معنازدایی از کل زندگی کارکردی است که گویا چنین تحلیل‌هایی انجام می‌دهند. این تحلیل‌ها با ادعای تبیین علمی پدیده‌ها از رهگذر شواهد تجربی انجام می‌شوند، اما معمولاً به شاذ‌گویی و دوگانه‌سازی‌های خیالی درباره پدیده‌ها روی آورده و با تقلیل آن‌ها به کارکرد‌ها و پیامدهایشان، حادثه‌ای بزرگ، چون اربعین را به کارناوال گردشگری تقلیل می‌دهند. برجسته کردن حاشیه و تبدیل آن به متن و نادیده گرفتن ماهیت اصلی وقایع ذیل عنوان تحلیل علمی، تنها در بی‌معنا شدن پدیده متوقف نمی‌شود بلکه آنچه به‌اصطلاح علم نامیده می‌شود را هم بی‌معنا کرده و تحلیل‌های علمی را به تحلیل‌های ذوقی تقلیل می‌دهد.
 
منبع:صبح نو
 
 
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *