رؤسای قوه قضائیه وکیل آنلاین مجله حقوقی

ورود به نیوکمپ برای دیدن «مسی»/ ملاقات به قیمت بیکار شدن!

13:57 - 13 آبان 1396
کد خبر: ۳۶۴۳۱۹
یکی از هواداران لیونل مسی برای ملاقات او از نزدیک برنامه‎ریزی زیادی کرد و در نهایت کارش را هم از دست داد!

ورود به نیوکمپ برای دیدن «مسی»/ ملاقات به قیمت بیکار شدن!به گزارش گروه فضای مجازی ،روزنامه اسپورت روزنامه هواداری تیم فوتبال بارسلونا گزارشی از فردی دارد که زحمت‎های فراوانی برای دیدن مسی کشیده است.

در این گزارش آمده است: ملاقات با لیونل مسی چقدر می‎تواند ارزش داشته باشد؟ ارزشش را دارد که زندگی را پشت سر بگذاری؟ اگر از مارتین گالی بپرسید جوابش «بله» است. او مردی ۲۷ ساله از ماردل پلاتا آرژانتین است که برای تماشای مسی راهی طولانی رفته است.

جولای سال گذشته او به بارسلونا رفت و همه چیز از آن زمان آغاز شد. بعد از این که برای مدتی مشغول انجام کارهای متفاوت بود شانس سراغ او آمد و این فرصت را پیدا کرد تا در نیوکمپ به عنوان یک خدمتکار مشغول به کار شود. مارتین درباره این پروسه توضیح داده است: روز اول ماموران امنیتی را رد کردم و گفتم مصاحبه کاری دارم که دروغ هم نگفته بودم. اما بعد از آن فهمیدم پروسه رسیدن به مسی بسیار پیچیده است و باید برای این کار راهی مناسب پیدا کنم.

سرنوشت باعث شد او به عنوان خدمتکار استخدام شود. از همان زمان تحقیقات گسترده او شروع شد. تحقیقات درباره این که راه رسیدن به مسی چیست؟ اینکه او از کدام ورودی وارد می‎شود؟ قبل از هر بازی کجا است و برای چه مدت در آن مکان حضور دارد؟ همه این‌ها سوالاتی بود که پاسخ لازم داشت، چون مارتین نمی‎خواست هیچ چیز شانسی باشد و سعی داشت همه چیز برنامه‎ریزی شده باشد.

پیش از بازی بارسلونا با ایبار زمانی بود که رویای او تعبیر شد. او در این باره گفت: همه آمدند، راکیتیچ، آلبا، اینیستا و ... اما مسی هنوز نیامده بود.

فکر کردم شاید مشکلی پیش آمده، اما وقتی دیدم دوربین‌ها هم مانند من منتظر هستند متوجه شدم که او خواهد آمد. مسی آمد.

بدنم یخ کرده بود. نزدیک او شدم، از او خواستم که بغلش کنم و او هم اجازه داد. بعد اجازه گرفتم که یک عکس سلفی با او بگیرم و این کار را کردم. بعد هم به او گفتم بهترین بازیکن دنیا است و در روسیه ما قهرمان دنیا خواهیم شد. بعد از این که کارم را انجام دادم می‎دانستم کارم در نیوکمپ تمام شده است. پیش رئیسم رفتم، لباس‌ها را تحویل دادم و گفتم کارم اینجا تمام شده است.

 

 

 

منبع:مهر

 

 



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *