احزاب سیاسی "افغانستان" نقش آفرین و نقش ساز

14:09 - 19 آذر 1396
کد خبر: ۳۵۶۶۳۸
افغانستان نیز مانند اغلب کشورهای دارای ساختارمردم سالاری از وجود احزاب سیاسی زیادی در عرصه اجتماعی بهره می برد که البته تنها شماری از این احزاب در تحولات این کشور نقش آفرینند و بیشتر آنها نام هایی در دفاتر ثبت احزاب هستند که برای نقش آفرینان، نقش سازی می کنند.

به گزارش سرویس بین الملل ، شماری از احزاب سیاسی افغانستان که در زمان حمله ارتش اتحاد جماهیر شوروی سابق به کشورشان در سال 1358 خورشیدی اعلام موجودیت کردند یا بودند و در آن دوره بر حجم فعالیت خود افزودند و در نبرد با اشغاگران جنگیدن امروز در عرصه سیاسی این کشور حضوری قدرتمندانه تر دارند .

براساس قانون احزاب افغانستان، حزب سیاسی این گونه تعریف شده است که جمعیت سازمان یافته ای از اشخاص حقیقی است که طبق احکام این قانون و اساسنامه مربوط به خود برای نیل به اهداف سیاسی در سطح ملی یا محلی فعالیت می کند.

در این قانون آمده است که اساس سیستم سیاسی دولت افغانستان مبتنی بر دموکراسی و تعدد احزاب سیاسی است و اتباع افغانستان که در سن رای دهی یعنی 18 سالگی قرار داشته باشند بدون در نظرداشتن قومیت، نژاد، زبان، جنسیت، دین، تحصیل، شغل، نسب، دارایی و محل سکونت در کشور می توانند آزادانه حزب سیاسی تاسیس کنند.

حزب سیاسی مطابق احکام این قانون بصورت آزادانه فعالیت می کنند و در برابر قانون دارای حقوق و وجاهت قانونی هستند.

احزاب سیاسی نمی توانند، اهدافی را تعقیب کنند که ناقض مبانی دین مقدس اسلام باشد و از استفاده قدرت یا تهدید منع شده اند.

همچنین احزاب از دامن زدن به تعصب قومی، نژادی، زبانی یا مذهبی منع شده اند و نمی توانند آزادی های فردی را تهدید کنند.

در قانون احزاب سیاسی افغانستان ، داشتن تشکیلات نظامی و یا تبانی با نیروهای مسلح از سوی احزاب ممنوع است و تأکید شده که منابع تامین مالی حزب باید بطور شفاف و واضح مشخص باشد.

در آخرین آیین نامه تدوین شده برای تاسیس و ثبت احزاب سیاسی آمده است که هنگام ثبت حزب باید حداقل 10 هزار عضو با هویت مشخص در فهرست اعضا باشد و نیز اساسنامه و اهداف حزب را هم شفاف بیان شود.
در حال حاضر 63 حزب سیاسی در افغانستان ثبت شده اند که شمار زیادی از آنها تنها نام هایی در وزارت دادگستری هستند .

در عرصه سیاسی حضور بسیاری از این نام ها محسوس نیست اما هستند احزابی که نقش مهم در حوزه سیاست کشور ایفا می کنند .
در متن پیشرو سعی شده است احزاب شاخص در عرصه سیاسی افغانستان به شکلی اجمالی معرفی و رویکردهای سیاسی آنها تشریح شود.

از حزب جمعیت اسلامی افغانستان، حزب اسلامی افغانستان، جنبش ملی اسلامی افغانستان و حزب وحدت اسلامی افغانستان و حرکت اسلامی افغانستان می توان به عنوان احزاب تاثیر گذار در حوزه سیاسی ، رخدادهای انتخاباتی و تشکیل دولت نامبرد که حضوری فعال در این کشور دارند.

** حزب جمعیت اسلامی افغانستان
یکی از احزاب سیاسی قدرتمند افغانستان است که فعالیت خود را در سال 1348 خورشیدی به رهبری برهان الدین ربانی آغاز کرد و در سال های جهاد علیه اتحاد جماهیر شوروی سابق ، نقش مهمی ایفا کرد و «احمدشاه مسعود» قهرمان ملی افغانستان یکی از فرماندهان این حزب بود.

این حزب در تاریخ معاصر افغانستان اثر گذار بود و در حد فاصل سقوط دولت نجیب الله رئیس جمهوری اسبق افغانستان تا سقوط طالبان در مجامع بین‌المللی به عنوان تشکیلات مشروع حاکم در افغانستان شناخته می ‌شد.
جمعیت اسلامی افغانستان در جنگ های داخلی این کشور پس سقوط دولت نجیب الله یکی از طرف های اصلی درگیری بود که با حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار، حزب وحدت اسلامی به رهبری عبدالعلی مزاری و حزب جنبش ملی به رهبری ژنرال دوستم جنگ های خونینی را برای تقسیم قدرت در کابل پشت سر گذاشتند و ویرانی کابل در کارنامه های این احزاب ثبت شده است.

جمعیت پس از سقوط طالبان توسط آمریکا و ناتو در سال 2001 در سال 1384 مجوز فعالیت خود را در دولت حامد کرزی گرفت.

این حزب در دولت حامد کرزی حضوری فعال داشت تا این که برهان الدین ربانی در 20 سپتامر 2011 برابر با 29 شهریور 1390 در حال که ریاست شورای عالی صلح را بر عهده داشت در جریان یک حمله تروریستی در منزلش در کابل شهید شد و گروه طالبان مسئول این حمله شناخته شد.

پس از شهادت ربانی پسر ارشدش «صلاح الدین » رهبری حزب جمعیت اسلامی را بر عهده گرفت.
در حال حاضر این حزب یکی از اجزای بدنه اصلی دولت وحدت ملی را تشکیل می دهد و رهبر این حزب وزیر امور خارجه افغانستان است .

اما میان مواضع این حزب با رئیس جمهوری فعلی یعنی محمد اشرف غنی بر سر تغییر ساختار دولت اختلاف نظر وجود دارد .

این حزب خواستار تغییر نظام ریاستی دولت به نظام پارلمانی است.

**حزب اسلامی افغانستان
گلبدین حکمتیار در سال 1356 حزب اسلامی افغانستان را تاسیس کرد و در سال 1358 در همان سال حمله شوروی به این کشور دچار انشعاب شد.

شماری از اعضای آن به رهبری «یونس خالص» خود را شاخه دوم خواندند و هر کدام از شاخه ها نام حزب اسلامی را با پسوند رهبرشان یدک می کشیدند و به همین نام معروف بودند.

حزب اسلامی افغانستان به رهبری حکمتیار را می توان از جمله احزاب همیشه مخالف نام برد چرا که در تمام مدت فعالیت اش با دولت های حاکم در این کشور در نبرد بوده است.

این حزب از زمان تاسیس با دولت سردار محمد داود تا زمان خروج اشغالگران شوروی و تشکیل دولت مجاهدین و حتی بعد از حاکمیت طالبان بر کابل و تا استقرار دولت حامد کرزی بعد از سقوط طالبان با همه در نبرد بوده است .
حزب اسلامی گلبدین حکمتیار در زمان جهاد مردم افغانستان علیه اتحاد جماهیر شوروی از قدرتمندترین احزاب سیاسی- نظامی این کشور بود که بیشترین کمک نظامی از طرف آمریکا، عربستان و پاکستان را بدست می آورد.

وی در بین پشتون های «غلجائی» از نفوذ بالای برخوردار بود که اکثر طرفداران حزب اسلامی از استان های شرق و جنوب افغانستان هستند.

بعد از خروج اشغالگران شوروی سابق حزب اسلامی حکمتیار با حزب جمعیت اسلامی افغانستان برای گرفتن کامل قدرت وارد جنگ شد و در کابل جنگ های خونینی را در تاریخچه خود دارد و امروز در افکار عمومی مسئول اصلی ویرانی کابل محسوب می شود.

گلبدین حکمتیار پس از حمله نظامی آمریکا به افغانستان در تشکیل دولت حامد کرزی به جنگ علیه دولت افغانستان ادامه داد و بهانه این اقدام را حضور نظامیان خارجی در کشورش اعلام کرد و گفت که تا زمانی که یک نظامی خارجی در کشور باقی است خواهد جنگید.

وی پس از سال ها هدایت درگیری ها در پهنه کشورش با تلاش و گفت وگوهای پنهانی و آشکار دولت وحدت ملی دریکم مهر ماه سال 1395 با دولت مستقر در افغانستان توافق نامه صلحی را امضا کرد و از داعیه جنگ علیه نظامیان خارجی دست کشید و در حال حاضر در کابل حضور دارد و پذیرفته است که در روندی مردم سالارانه در ساختار قانونی سهم خود را از قدرت کسب کند.

** جنبش ملی اسلامی افغانستان
این جنبش یکی از احزاب اثر گذار افغانستان است و رهبری آن را یکی از فرماندهان دولت نجیب الله و از طرفداران اتحاد جماهیر شوروی سابق بر عهده دارد که بعد از خروج سربازان شوروی ازدولت نجیب الله جدا شد و شرایط را برای سقوط شمال افغانستان به دست مجاهدین را فراهم کرد.

جنیش ملی اسلامی در سال 1371 به رهبری «عبدالرشید دوستم» تأسیس شد و پس از جدا شدن از دولت مورد حمایت شوروی سابق در پیروزی مجاهدین نقش مهم و کلیدی را بازی کرد و سقوط دولت نجیب الله را تسریع کرد.
پس از آن که احزاب سیاسی مجاهدین هر کدام بخشی از کابل را در کنترل خود گرفتند جنبش ملی اسلامی در ابتدا متحد جمعیت اسلامی افغانستان به رهبری برهان‌الدین ربانی و احمدشاه مسعود بود اما بعد از مدتی از آنها جدا شده و با حزب اسلامی گلبدین حکمتیار متحد شد.

جنبش ملی در زمان جنگ های داخلی مواضع خود در کابل را از دست داد اما شمال افغانستان را در کنترل داشت تا زمانی که طالبان توانست بخش های مهمی از استان های شمال را در حوزه استحفاظی این جنبش تصرف کند.
جنبش ملی در سال 2001 میلادی در نبرد علیه طالبان تحت رهبری آمریکا نقش مهمی در شکست طالبان در شمال این کشور بازی کرد.

دوستم در دولت وحدت ملی که اکنون در افغانستان حاکم است نقش معاون اول رئیس جمهوری را در انتخابات به دست آورده است.

در حال حاضر به اساس برخی اختلاف های درونی و اتهامی که برای شکنجه یکی از افراد با نفوذ ازبیک علیه دوستم مطرح شد او کشور را ترک کرده است و در ترکیه بسر می برد.

**حزب وحدت اسلامی افغانستان
این حزب در سال 1368 از تجمیع و اتحاد هشت حزب کوچکتر تشکیل شد.
اغلب این احزاب کوچک در راستای مبارزه با ارتش شوروی تشکیل شده بودند و بیشتر آنها دران مقطع از سوی ایران حمایت می شدند .

عبدالعلی مزاری رهبر حزب وحدت اسلامی افغانستان بود که البته این حزب در زمان جنگ های داخلی در کابل منشعب شد و حزب وحدت اسلامی به رهبری «محمد اکبری» از این حزب جدا و به جمعیت اسلامی پیوست.
عبدالعلی مزاری در سال 1373 در کابل به اسارت طالبان در آمد و طالبان وی را پس از شکنجه به قتل رساند.
پس از مزاری محمد کریم خلیلی رهبری حزب وحدت را به عهده گرفت.

حزب وحدت اسلامی افغانستان پس از تشکیل دولت حامد کرزی به پنج حزب تقسیم شد.
محمد کریم خلیلی رهبر اصلی حزب وحدت در معادله قدرت در دولت های بعد از طالبان نقش داشته است و اکنون به عنوان رئیس شورای عالی صلح افغانستان ایفای نقش می کند.

** حزب حرکت اسلامی افغانستان
یکی دیگر از احزاب که در سال 1357 توسط جمعی از روحانیان اهل تشیع افغانستان به رهبری آصف محسنی برای مبارزه با دولت وقت افغانستان که توسط اتحاد جماهیر شوروی حمایت می شد، تشکیل شد ، حزب حرکت اسلامی است.

این حزب در زمان که دیگر احزاب شیعی افغانستان در تلاش اتحاد و تشکیل یک حزب سیاسی واحد بودند به این جریان نپیوست و از ادغام در حزب وحدت اسلامی خودداری کرد.
حرکت اسلامی افغانستان با حزب وحدت اسلامی به رهبری عبدالعلی مزاری درگیری های خونینی داشتند که از دشمنان راهبردی همدیگر محسوب می شدند.

حزب حرکت اسلامی افغانستان متهم اصلی جنگ و قتل عام افشار محسوب می شوند.
افشار منطقه ای در غرب کابل است که در سال 1371 برای کنترل این منطقه این حزب با حمایت نظامی «شورای نظار» به رهبری احمد شاه مسعود هجمه سنگینی به این منطقه داشت که در پی آن روایت متعددی از قتل عام شهروندان در این منطقه شنیده شد.
باید در نظر داشت که در افغانستان احزاب نتوانسته اند خود را در قواره یک حزب ملی عرضه کنند.
احزاب سیاسی افغانستان با توجه به تقسیمات جغرافیایی و ساکنان حوزه نفوذ آنها از منظر اقوام مناطق شکل گرفته اند.

این احزاب به ندرت افرادی را از دیگر اقوام در تشکیلات خود دارند و می شود ادعا کرد که احزاب در افغانستان قومی است نه ملی .

البته در این میان استثنا هم هست مثلا حزب جمعیت اسلامی و حزب اسلامی در افغانستان در میان اعضای خود شماری از افراد شامل دیگر اقوام را دارند ، هر چند این افراد در رده های اصلی و سطوح رهبری دیده نمی شوند.
افغانستان کشوری چند قومیتی است و گروهای قومی پشتون‌، تاجیک‌، هزاره، ازبک‌، ترکمن، ایماق، بلوچ‌، نورستانی، پشه‌ای‌، قزلباش‌، براهویی، پامیری و دیگر اقوام کوچک تر را خود جای داده است .

احزاب پنجگانه ای که بصورت مختصر به آنها پرداخته شد در دولت کنونی افغانستان نیز بر اساس قدرت سیاسی خود در هیات وزیران ، ارتش و پست های مهم در داخل و خارج از کشور سهم دارند.
به طور مثال «عبدالرشید دوستم» رهبر جنبش ملی معاون اول رئیس جمهوری، «عبدالله عبدالله» از اعضای ارشد

جمعیت و رئیس اجرائی دولت فعلی ، «محمد سرور دانش» معاون دوم رئیس جمهوری از اعضای رهبری حزب وحدت اسلامی، «صلاح الدین ربانی» رهبر جمعیت اسلامی وزیر امور خارجه و «سیدحسین انوری» رهبر حرکت اسلامی مشاور رئیس جمهوری در امور نظامی هستند.

بسیاری از کارشناسان امور سیاسی افغانستان به این نحوه از حاکمیت که مبتنی بر مشارکت تعداد زیادی فعال از احزاب مختلف باشد را برای کشور مفید نمی دانند و بر این باورند که تعدد سهم خواهان در عمل باعث تشتت فرآیندها در حوزه تصمیم سازی و تصمیم گیری می شود.
هر چند با توجه به رخداد سیاسی جالب در دو انتخابات ریاست جمهوری بعد از سقوط طالبان توسط آمریکا در افغانستان نشان می دهد که نقش آفرینی احزاب خود متاثر ازنقش سازان دیگری است.
حامد کرزی رئیس جمهوری پیشین افغانستان که از زمان سقوط طالبان تا انتخابات 1393 به مدت 13 سال سکان دولت را در این کشور بر عهده داشت و همچنین محمد اشرف غنی رئیس جمهوری فعلی که پس از ایجاد شائبه تقلب در انتخابات با وساطت جان کری وزیر امور خارجه وقت آمریکا دست به تشکیل دولت وحدت ملی با مشارکت رقیب انتخاباتیش زد هر دو با احزاب سیاسی شاخص در افغانستان نسبتی نداشتند.
این دو رئیس جمهوری از جمله افرادی هستند که به هیچ یک از این احزاب سیاسی وابسته نبودند اما در انتخابات معاونان اول و دوم خود را از میان این احزاب سیاسی پنجگانه که معرفی شدند انتخاب کردند تا بتوانند رای طرفداران این احزاب را بدست آورند.
حامد کرزی در دور اخیر انتخابات ریاست جمهوری خود «ژنرال محمد قسیم فهیم» را که از فرماندهان ارشد جمعیت بود، معاون اول و «محمد کریم خلیلی» رهبر حزب وحدت اسلامی را بعنوان معاون دوم خود انتخاب کرد.
محمد اشرف غنی رئیس جمهوری کنونی افغانستان نیز در انتخابات 1393 «عبدالرشید دوستم» را معاون اول و «محمد سرور دانش» از اعضای رهبری حزب وحدت را معاون دوم انتخاب کرد.
براساس قانون اساسی افغانستان شخص نامزد ریاست جمهوری باید با معاون اول و دوم با هم ثبت نام کنند و در حقیقت معاونین رئیس جمهوری هم باید با رای مستقیم مردم انتحاب شوند و جالب آن که پس از انتخابات ، رئیس جمهوری حق برکناری معاونان را ندارد.

البته برخی فعالان سیاسی معتقدند محمد اشرف غنی رئیس جمهوری فعلی افغانستان در تلاش است تا دولت را از محدوده فرماندهان جهادی و احزاب سیاسی برآمده از دوران مبارزه با شوروی درو کند اما این کار ساده و آسانی به نظر نمی رسد.

در حال حاضر جبهه تازه ای با تشکیل «ائتلاف نجات افغانستان» در برابر دولت غنی شگل گرفته است .
این جبهه که متشکل از جمعیت اسلامی، حزب وحدت مردم افغانستان و جنبش ملی است انتقادهای تندی را علیه دولت برای رویه مجاهد زدایی مطرح می کنند.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *