آیا واقعا لحظه ای از هنر را با سیاست عوض نکردید؟
اینکه معتمدآریا می گوید لحظه ای از هنرش را با سیاست عوض نکرده آن قدرها منطقی نیست. آنها که حوادث 5 سال اخیر را رصد کرده اند خوب میدانند که اتفاقا ایشان که البته از جمله بازیگران زن توانای سینمای ماست تا توانست در فعالیتهای سیاسی مربوط به انتخابات حضور چشمگیری داشت و حتی بعد از ماجراهای انتخاباتی سال 88 هم با نمادی که نشانگر جریان فتنه شد در یکی از جشنواره های خارجی حضور یافت.
: فاطمه معتمدآریا بازیگر قدیمی سینمای ایران در تازه ترین گفتگوی مفصلشان که با روزنامه "شرق" انجام شده نکات جالبی را درباره دیدگاه سیاسی اش و البته بی توجهی ارشاد به صنف سینماگران انجام داده است. در ادامه دو بخش از گفته های ایشان را مرور می کنیم و به دنبال آن نیز پرسشهای برآمده از این دو بخش را ارائه میکنیم.
لحظه ای از هنر را با سیاست عوض نکردم
ایشان درباره دیدگاههای سیاسی خود گفته اند:«من دیدگاه سیاسی نسبت به حرفهام ندارم که بخواهم بگویم آدم سیاسی هستم. چون کار فرهنگی از نگاه من سطحی بسیار بالاتر و فراتر از کار سیاسی دارد که به هیچ عنوان حاضر نیستم لحظهای از کارم را با جهانی از کار سیاسی عوض کنم. ولی چیزی که برای خودم خیلی مسلم و مسجل است این که تکلیف من با کارم روشن است. من نه حاضرم با هیچ تغییر دولتی، کارم را تغییر دهم و نه حاضرم مجیز کسی را بگویم و نه حاضرم فرمانبرداری کسی را بکنم؛ چون کاری نمیکنم که اصلا به تسلیمشدن و تعریفکردن نیاز داشته باشم.»
وی ادامه داده:«نمیخواهم کاری انجام دهم که چهارسال بعد معذرتخواهی کنم، یا کاری را که کردهام کتمان کنم. همه کارهایی که میکنم رو است، در نتیجه هیچچیزی از آن نه خلاف مصالح ایران است و نه علیه مصالح ملی مملکتم و نه علیه مردم. هیچ ناخالصی در آن وجود ندارد. من جز سلامت روح و روان، جز ترویج و تبلیغ صلح درونی و بیرونی هیچ مقصد دیگری از کاری که انجام میدهم، ندارم.»
ارشاد به صنف ما اهمیت نمیدهد
به گزارش این بازیگر درباره انتظاراتش از ارشاد در رابطه با صنف سینماگران هم اظهار داشته :«وزارت ارشاد اگر مسوول و مدعی ماست و اگر همه ما باید یک سرپرست داشته باشیم، آن سرپرست باید به ما کمک کند که بیدغدغه کار کنیم. به صنفمان آنقدر اهمیت نمیدهند که به اتوریته ارشاد بالای سرمان اهمیت میدهند. صنفبودن ما آنقدر اهمیت ندارد، چون تمام مشاغل دنیا صنف دارند اما صنف ما را به قدری آزار و اذیت میکنند که بهنظر میرسد صنفداشتن اینجا اهمیت ندارد.»
وی افزوده است:« در این سالها اتوریته ارشاد بر سر ما از همه چیز اهمیت بیشتری داشته. اگر میخواهند این اتوریته وجود داشته باشد، باید حامی ما هم باشند. مثل مادری میماند که فرزندخواندهاش را دایما میزند. خب وقتی کسی سرپرستی بچهای را عهدهدار میشود، باید بیش از یک مادر واقعی به بچهای که قبول کرده، برسد.»
پرسش اول-واقعا لحظه ای از هنر را با سیاست عوض نکردید؟
به گزارش اینکه معتمدآریا می گوید لحظه ای از هنرش را با سیاست عوض نکرده آن قدرها منطقی نیست. آنها که حوادث 5 سال اخیر را رصد کرده اند خوب میدانند که اتفاقا ایشان که البته از جمله بازیگران زن توانای سینمای ماست تا توانست در فعالیتهای سیاسی مربوط به انتخابات حضور چشمگیری شد و حتی بعد از ماجراهای انتخاباتی سال 88 هم با نمادی که نشانگر جریان فتنه بود در یکی از جشنواره های خارجی حضور یافت و البته در گفتگوهایی نیز به حمایت از این جریان پرداخت. پس اینکه ایشان گفته اند "به هیچ عنوان حاضر نیستم لحظهای از کارم را با جهانی از کار سیاسی عوض کنم." آن قدرها راست نیست.
صدالبته که همین درگیری در حاشیه های سیاسی بود که باعث شد ایشان در سالهای اخیر چنان که باید نتواند بر حیطه کاری خویش که بازیگری است تمرکز کند. طبیعی است که سیاست را باید به اهلش گذاشت و سینماگری که آلوده سیاسی بازی شود هیچ گاه نخواهد توانست مشی مستقل خود را در کار هنری امتداد دهد.
پرسش دوم-صنفی که مستقل نباشد طبیعی است که اذیت شود
اینکه معتمدآریا از بی توجهی به صنفشان گلایه کرده و این را گفته که "به صنفمان آنقدر اهمیت نمیدهند که به اتوریته ارشاد بالای سرمان اهمیت میدهند" کاملا درست است. اما این فقط بخشی از حقیقت است و بد نبود این بازیگر متبحر برای آسیب شناسی کار صنفی در سینمای ایران مشکل اساسی تر تنها صنف موجود مربوط به سینماگران که همان خانه سینما باشد را رک و راست بازگو می کرد. مشکل اینجاست که خانه سینما در همه سالهای فعالیتش آن قدر به دولتها وابسته شده که کارگزاران فرهنگی دولت آن را به چشم حیاط خلوت خود دیده اند و نه نهادی مستقل که باید از صنفی به نام سینماگران دفاع کند. در این شرایط طبیعی است که سلایق مدیریتی باشد که حیات و ممات صنف را تعیین میکند و نه خواسته اعضا.
این گفته معتمدآریا که " تمام مشاغل دنیا صنف دارند اما صنف ما را به قدری آزار و اذیت میکنند که بهنظر میرسد صنفداشتن اینجا اهمیت ندارد." باز هم پاره ای از حقیقت است و نه همه آن. اینکه تمام مشاغل دنیا صنف دارند را دنیادیده ها هستند که باید تایید کنند اما حرف زدن از آزار و اذیت برای یک صنف کاملا وابسته معنای خاصی ندارد.
صنفی که روسای آن بجای اصلی ترین هدف صنف که رسیدگی به وضعیت رفاهی و معیشتی اعضای صنوف است همه وقت خود را صرف شرکت در گعده های سیاسی و البته حمایت از آنهایی میکند که بلحاظ سیاسی شبیه آنها فکر میکنند طبیعی است که نمیتواند صنف یکپارچه ای شده و هر کس به خود اجازه میدهد آن را اذیت و آزار کند.
خانم معتمدآریا! به نظر شما چرا در یک سالی که از فعالیت خانه سینما میگذرد این نهاد بودجه برای برگزاری جشنهای زیرمجموعه های مختلف وجود داشته اما حتی یک سبدکالای حداقلی نیز به اعضای خود نداده است؟ مشکل صنفی سینماگران عدم استقلال و گروه بازیهای موجود در خانه سینما است وگرنه اگر اعضای کف خانه سینما همدلی کاملی با روسای آن داشته باشند هیچ کس نخواهد توانست آزاری به این صنف برساند.
پایان مطلب/
لحظه ای از هنر را با سیاست عوض نکردم
ایشان درباره دیدگاههای سیاسی خود گفته اند:«من دیدگاه سیاسی نسبت به حرفهام ندارم که بخواهم بگویم آدم سیاسی هستم. چون کار فرهنگی از نگاه من سطحی بسیار بالاتر و فراتر از کار سیاسی دارد که به هیچ عنوان حاضر نیستم لحظهای از کارم را با جهانی از کار سیاسی عوض کنم. ولی چیزی که برای خودم خیلی مسلم و مسجل است این که تکلیف من با کارم روشن است. من نه حاضرم با هیچ تغییر دولتی، کارم را تغییر دهم و نه حاضرم مجیز کسی را بگویم و نه حاضرم فرمانبرداری کسی را بکنم؛ چون کاری نمیکنم که اصلا به تسلیمشدن و تعریفکردن نیاز داشته باشم.»
وی ادامه داده:«نمیخواهم کاری انجام دهم که چهارسال بعد معذرتخواهی کنم، یا کاری را که کردهام کتمان کنم. همه کارهایی که میکنم رو است، در نتیجه هیچچیزی از آن نه خلاف مصالح ایران است و نه علیه مصالح ملی مملکتم و نه علیه مردم. هیچ ناخالصی در آن وجود ندارد. من جز سلامت روح و روان، جز ترویج و تبلیغ صلح درونی و بیرونی هیچ مقصد دیگری از کاری که انجام میدهم، ندارم.»
ارشاد به صنف ما اهمیت نمیدهد
به گزارش این بازیگر درباره انتظاراتش از ارشاد در رابطه با صنف سینماگران هم اظهار داشته :«وزارت ارشاد اگر مسوول و مدعی ماست و اگر همه ما باید یک سرپرست داشته باشیم، آن سرپرست باید به ما کمک کند که بیدغدغه کار کنیم. به صنفمان آنقدر اهمیت نمیدهند که به اتوریته ارشاد بالای سرمان اهمیت میدهند. صنفبودن ما آنقدر اهمیت ندارد، چون تمام مشاغل دنیا صنف دارند اما صنف ما را به قدری آزار و اذیت میکنند که بهنظر میرسد صنفداشتن اینجا اهمیت ندارد.»
وی افزوده است:« در این سالها اتوریته ارشاد بر سر ما از همه چیز اهمیت بیشتری داشته. اگر میخواهند این اتوریته وجود داشته باشد، باید حامی ما هم باشند. مثل مادری میماند که فرزندخواندهاش را دایما میزند. خب وقتی کسی سرپرستی بچهای را عهدهدار میشود، باید بیش از یک مادر واقعی به بچهای که قبول کرده، برسد.»
پرسش اول-واقعا لحظه ای از هنر را با سیاست عوض نکردید؟
به گزارش اینکه معتمدآریا می گوید لحظه ای از هنرش را با سیاست عوض نکرده آن قدرها منطقی نیست. آنها که حوادث 5 سال اخیر را رصد کرده اند خوب میدانند که اتفاقا ایشان که البته از جمله بازیگران زن توانای سینمای ماست تا توانست در فعالیتهای سیاسی مربوط به انتخابات حضور چشمگیری شد و حتی بعد از ماجراهای انتخاباتی سال 88 هم با نمادی که نشانگر جریان فتنه بود در یکی از جشنواره های خارجی حضور یافت و البته در گفتگوهایی نیز به حمایت از این جریان پرداخت. پس اینکه ایشان گفته اند "به هیچ عنوان حاضر نیستم لحظهای از کارم را با جهانی از کار سیاسی عوض کنم." آن قدرها راست نیست.
صدالبته که همین درگیری در حاشیه های سیاسی بود که باعث شد ایشان در سالهای اخیر چنان که باید نتواند بر حیطه کاری خویش که بازیگری است تمرکز کند. طبیعی است که سیاست را باید به اهلش گذاشت و سینماگری که آلوده سیاسی بازی شود هیچ گاه نخواهد توانست مشی مستقل خود را در کار هنری امتداد دهد.
پرسش دوم-صنفی که مستقل نباشد طبیعی است که اذیت شود
اینکه معتمدآریا از بی توجهی به صنفشان گلایه کرده و این را گفته که "به صنفمان آنقدر اهمیت نمیدهند که به اتوریته ارشاد بالای سرمان اهمیت میدهند" کاملا درست است. اما این فقط بخشی از حقیقت است و بد نبود این بازیگر متبحر برای آسیب شناسی کار صنفی در سینمای ایران مشکل اساسی تر تنها صنف موجود مربوط به سینماگران که همان خانه سینما باشد را رک و راست بازگو می کرد. مشکل اینجاست که خانه سینما در همه سالهای فعالیتش آن قدر به دولتها وابسته شده که کارگزاران فرهنگی دولت آن را به چشم حیاط خلوت خود دیده اند و نه نهادی مستقل که باید از صنفی به نام سینماگران دفاع کند. در این شرایط طبیعی است که سلایق مدیریتی باشد که حیات و ممات صنف را تعیین میکند و نه خواسته اعضا.
این گفته معتمدآریا که " تمام مشاغل دنیا صنف دارند اما صنف ما را به قدری آزار و اذیت میکنند که بهنظر میرسد صنفداشتن اینجا اهمیت ندارد." باز هم پاره ای از حقیقت است و نه همه آن. اینکه تمام مشاغل دنیا صنف دارند را دنیادیده ها هستند که باید تایید کنند اما حرف زدن از آزار و اذیت برای یک صنف کاملا وابسته معنای خاصی ندارد.
صنفی که روسای آن بجای اصلی ترین هدف صنف که رسیدگی به وضعیت رفاهی و معیشتی اعضای صنوف است همه وقت خود را صرف شرکت در گعده های سیاسی و البته حمایت از آنهایی میکند که بلحاظ سیاسی شبیه آنها فکر میکنند طبیعی است که نمیتواند صنف یکپارچه ای شده و هر کس به خود اجازه میدهد آن را اذیت و آزار کند.
خانم معتمدآریا! به نظر شما چرا در یک سالی که از فعالیت خانه سینما میگذرد این نهاد بودجه برای برگزاری جشنهای زیرمجموعه های مختلف وجود داشته اما حتی یک سبدکالای حداقلی نیز به اعضای خود نداده است؟ مشکل صنفی سینماگران عدم استقلال و گروه بازیهای موجود در خانه سینما است وگرنه اگر اعضای کف خانه سینما همدلی کاملی با روسای آن داشته باشند هیچ کس نخواهد توانست آزاری به این صنف برساند.
پایان مطلب/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *