راه دشوار تحصیل "دختران افغانستانی"

12:15 - 09 مرداد 1396
کد خبر: ۳۳۳۷۴۳
حوریه بیانی نوشت: آشنایی با مهارت ارتباط صحیح و ایمن با دیگران، مهارت درآمدزایی مشروع، مهارت حل مساله و خودآگاهی، می‌تواند به دخترانمان کمک کند تا بر سختی‌های دوران تحصیل فائق آیند و آینده موفق و شادی را برای خود رقم بزنند.

به گزارش سرویس بین الملل جوانان افغانستانی برای رسیدن به مدارج عالی تحصیلی باید مشکلات فراوانی را در این کشور سپری کنند و این مشکلات برای زنان به مراتب بیشتر از مردان است.

حوریه بیانی، کارشناس مسائل زنان و دکترای کلام و فلسفه طی یاداشت اختصاصی مشکلات زنان افغانستانی و وضعیت دشوار آنان برای ادامه تحصیل در مراکز دانشگاهی این کشور را مورد بررسی قرار داده است.

در این یاداشت آمده است: «رابعه» ترم چهار حقوق است. بعد از اتمام دبیرستان، در شرکتی کار کامپیوتری پیدا کرده بود و خوشحال از اینکه می‌تواند هزینه تحصیل دانشگاهش را بپردازد.

وی بعد از گذشت مدتی، مقداری پول پس‌انداز کرد و توانست مادرش را قانع کند که در دانشگاه خصوصی ثبت نام کند. دو ترم را بدون مشکل گذراند اما در آغاز پاییز سال گذشته و در ترم سوم، بیکار شد.

رابعه نتوانست به مادرش ماجرا را بگوید چون بعد از فوت پدرش، مادرش با کارگری در خانه‌ها خرجی خانه و فرزندانش را فراهم می‌کرد. رابعه با پس اندازش هزینه ترم سوم دانشگاه را پرداخت کرد و حالا در نیمه ترم چهارم، هیچ پولی برای پرداخت به دانشگاه و ادامه تحصیل ندارد.

دانشگاه قبول کرده است که پول را به تدریج بگیرد، اما وقتی شغلی نباشد، پولی وجود نخواهد داشت، چه یکباره و چه به تدریج. این روزها رابعه به ترک دانشگاه هم فکر می کند ولی نمی‌داند چطور با مادر و خانواده اش آن را مطرح کند.

برای رابعه ترک تحصیل و دانشگاه بسیار دشوار است زیرا او، ادامه تحصیل و حضور در فضای علمی و فرهنگی را تنها راه تغییر وضعیت زندگی خود و خواهرانش می‌داند.

داستان «رابعه» را به گونه‌های مختلف از دختران بسیاری شنیده‌ام. دخترانی که در فضای سنتی خانواده‌های افغانستانی، یگانه راه برای تغییر وضعیت و دستیابی به رویاهای خود را تحصیل در دانشگاه می‌دانند ولی به ملزومات تحصیل، خصوصا دانشگاه خصوصی، یعنی پرداخت هزینه واقف نیستند.

این دختران عموما روستایی هستند، جایی که نیازی به پرداخت پول برای خدمات نیست بلکه عموما مبادله کالا به کالا اتفاق می‌افتد.

گندم و جو و ذرتی که کاشته می‌شود، با محصولات باغی معاوضه می‌شوند و تخم و شیر و گوشت، محصول خانه است. اما در شهر که قرار است برای هر چیزی از نان و آب تا رفت و آمد و سایر خدمات و تحصیل و آموزش پول پرداخت شود، این دختران با مشکلات زیادی مواجه می‌شوند.

یکی از مهمترین مشکلات، نداشتن مهارت برای کسب درآمد است. به سختی می‌توان با مهارت‌های زندگی روستایی در شهر، آن هم بدون سرمایه، درآمدزایی کرد.

شاید بگویید این مشکل پسران دانشجو هم هست، باید گفت: به نظر می‌آید مشکلات دختران به خاطر جنسیتشان دوچندان می‌شود به این نحو که دختران نمی‌توانند به همه فعالیت‌های درآمدزایی که وجود دارد، رو بیاورند.

به لحاظ عرفی، هنوز شغلی مانند فروشندگی برای زنان نامناسب است. یا دختران نمی‌توانند به راحتی در همه ساعات روز کار کنند. ابتدای صبح و در آغاز شب، عرفاً دختران بسوی خانه رهسپار می‌شوند.

برای برخی از دختران ترس از دیده شدن در اماکن عمومی و انتقال آن به بافت سنتی خانواده وجود دارد؛ برخی از دختران اظهار می‌کنند که به خاطر حضور در فضای عمومی و احیانا صحبت با دیگران، مورد خشم پدر و برادر خود قرار می‌گیرند و از تبعات آن می‌ترسند.

این دختران به دنبال شغل‌هایی در محیط زنانه هستند. اما شغل‌هایی با درآمد محدود، ساعت کاری زیاد و تحت فشار کارفرما به دلیل ناآشنایی دختران با محیط شهر و ناآگاهی آنان از حقوق خود به عنوان انسان،کارگر و کارمند، انتظارشان را می‌کشد.

به طور خلاصه مشکلات دخترانی که عزم خود را برای تحصیل جزم کرده‌اند و به دانشگاه -چه دولتی و چه خصوصی - آمده اند؛ در سه دسته جای می‌گیرد: مشکلاتی که ناشی از عدم مهارت آنها برای زندگی در محیط جدید است. مشکلاتی که جامعه سنتی برای آنها ایجاد می‌کند. مشکلاتی که به تبع نبود( و یا کمبود) سازمان حمایتگر از دختران دانشجو به وجود می‌آید.

اکثر دختران ما برای زندگی خارج از بافت خانه و خانواده تربیت نمی‌شوند و پر واضح است که نمی‌توان انتظار داشت این دختران بتوانند به راحتی در شهر تاب بیاورند.

آشنایی با مهارت ارتباط صحیح و ایمن با دیگران، مهارت درآمدزایی مشروع، مهارت حل مساله و خودآگاهی، می‌تواند به دخترانمان کمک کند تا بر سختی‌های دوران تحصیل فائق آیند و آینده موفق و شادی را برای خود رقم بزنند.

در مهارت خودآگاهی با توانمندی‌های خود (و احیانا کمبودها) آشنا می‌شوند و ضمن تقویت عزت نفس خود می‌توانند برای یادگیری آنچه به نظرشان مفید است برنامه‌ریزی کنند.

چنانچه در زندگی اجتماعی و تحصیلی خود، با مشکلی مواجه شوند می‌توانند به کمک مهارت حل مساله، میزان تاثیرگذاری توانمندی‌های خود در حل مساله و یا افراد و مکان‌های مورد نیاز خود را ارزیابی کنند و با یادگیری ارتباط صحیح با دیگران، ضمن برخورداری از مواهب ارتباط با جمع، از آسیب‌های عاطفی، اقتصادی و.... در امان خواهند بود.

با تقویت این مهارت‌ها، دختران افغانستانی یاد خواهند گرفت که چگونه می‌توان در شهر و محیط جدید از عهده مخارج شخصی و تحصیلی خود بر آیند و به آسیب کمتری دچار شوند.

به نظر می‌آید برای تربیت دختران قوی و خلاق، نیازمند این هستیم که آموزش‌های خود را از سطح قبل از آموزش عالی و در دبیرستان‌ها آغاز کنیم.

طراحی کارگاههای مهارت‌های زندگی، کارگاه‌های ایده پردازی و پرورش خلاقیت و همینطور آموزش‌هایی در زمینه کسب و کار، می‌تواند به پرورش نسل بعدی دختران ما کمک کند.

اما این راه حل، در درازمدت به ثمر می‌نشیند و نمی‌تواند پاسخگوی مشکل جمع زیادی از دختران دانشجوی ما در حال حاضر باشد.

دسته دوم مشکلاتی که دختران ما در دوران تحصیل با آن مواجه می‌شوند، به شدت تحت تاثیر فضای اجتماعی است. آداب و رسوم بخشی از دختران ما را درگیر کرده است و سردرگمی هویتی بخش دیگری از دختران ما را.

گروهی از دختران ما، امکان تحصیل خصوصا در مقاطع بالای آن، برایشان وجود ندارد. اما گروهی دیگر، با اینکه امکان تحصیل دارند، از این موقعیت نمی‌توانند استفاده کنند، دخترانی مانند رابعه به دلیل نداشتن مهارت‌های لازم از تحصیل باز می‌مانند و دسته‌ای دیگر از دختران ما، فقط حضوری نمادین در دانشگاه دارند و هنوز به این خودباوری نرسیده‌اند که می‌توانند در فضای علمی، موثر باشند.

سقف آرزوی علمی این دسته از دخترانمان، کوتاه است و به گذراندن واحدها می‌اندیشند. در کنار همه مشکلات نباید از حضور موثر دسته‌ای دیگر از دخترانمان غافل شویم که در جنگی به تمام معنا در برابر خرافات و رسوم قبیله‌ای پیروز شده‌اند و راه خود را از هزارتوی مشکلات باز کرده اند و با تکیه بر ارزش علم و دانش، برای آینده تحصیلی خود برنامه می‌ریزند.

حمایت از تحصیل دختران در مقاطع بالای تحصیلی، عموما در قالب بورسیه‌های تحصیلی در خارج از کشور پیگیری می‌شود، در حالیکه برای بسیاری از دختران دانشجو امکان خروج از کشور و یا حتی ولایت محل سکونت وجود ندارد.

به نظر می‌آید باید بتوانیم نقش مهمتری برای سازمانها و نهادهای دولتی قائل شویم و بر پتانسیل حمایتی دولت از دختران دانشجو تکیه کنیم. شاید بپرسید چگونه؟ ارائه تسهیلاتی مانند وام‌های طولانی مدت و به کارگیری دانشجویان دختر در ادارات دولتی برای تامین و بازپرداخت وام، بورسیه‌های داخل کشور برای دختران بااستعداد و حمایت از کارگاههای زودبازده ویژه دختران دانشجو، و انجام طرح هایی برای حمایت از دانشگاه‌هایی که به صورت داوطلبانه دختران دانشجو را شامل تخفیف در شهریه می‌کنند، می‌تواند از جمله اقدامات حمایتی دولت از تحصیل دختران در کوتاه مدت باشد.

/



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *