راه نجات اروپا از چنگ آمریکا

11:49 - 06 بهمن 1395
کد خبر: ۲۷۱۸۲۶
مسئله آمریکا است نه اتحادیه اروپا یا حتی روسیه و چین، اگر از همان اول در مذاکرات هسته ای به نقش آمریکا کمتر اهمیت داده می شد اکنون روند توافق هسته ای اینگونه نبود.
به گزارش گروه فضای مجازی به نقل از ریشه، توافق هسته ای گرچه به دست آمده و همه کشورهایی که در مذاکرات حضور داشتند پای این توافقنامه را امضا کرده اند، اما 5 کشور از 6 کشور عضو گروه 1+5 اگر پایبند به توافق هسته ای باشند و به اقدامات آمریکا توجهی نکنند و اهمیت ندهند، آمریکا هم پس از مدتی مجبور خواهد شد که تن به تعهدات خود بدهدف اگر هم ندهد اتفاق خاصی نخواهد افتاد.

اکنون یکسال از اجرایی شدن برجام می گذرد و علیرغم این که گفته می شود همه طرف ها ملزم به اجرای تعهدات خود در برجام هستند، از اجرای آن سرباز می زنند.

اتحادیه اروپا که با سه کشور در گره 1+5 حاضر شده بود، در کنار آمریکا قرار داشت. انگلیس، فرانسه و آلمان در جریان مذاکرات هسته ای همپیمان آمریکا بودند، اکنون هم که برجام امضا شده است، در ظاهر خود را پایبند به برجام نشان می دهند اما در عمل چنین نیست.

اروپا هم شاید از رفتار آمریکا گلایه داشته باشد، اما همچنان همراه او است و با سیاست های ایالات متحده همخوان است.

آیا در اجرای توافق هسته ای از سوی اروپا نمونه ای یافت می شود که آنها بر خلاف میل و نظر آمریکا روابط اقتصادی خود را با ایران بر اساس برجام عادی مرده باشند؟ مقامات اروپا چشم به دهان آمریکا دوخته اند تا بشنوند چه صدایی بیرون می آید.

چنین رفتاری از سوی کشورهای اروپایی که خود از توانایی و توانمندی های زیادی برخودار هستند، نمی تواند توجیه مناسبی باشد.

آیا اتحادیه اروپایی از آمریکا می ترسد و واهمه دارد که با کاخ سفید مخالفت نمی کند؟

مناسبات و روابطی که اروپا و آمریکا در همه زمینه ها دارند، بسیار فراتر و مهمتر از بهره ای است که اروپا از مبادلات اقتصادی با ایران پس از برجام خواهد برد.

درست است که روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با ایران برای آنها سودآور و کارآفرین خواهد بود، اما اروپایی ها به منافع بیشتر خود نگاه می کنند برای همین است که همچنان دست دست می کنند تا ببینند تصمیم آمریکا برای توافق هسته ای چه خواهد بود. در واقع اروپا «هم خدا را می خواهد و هم خرما را» هم می خواهد روابط خود را با آمریکا در سطح بالا حفظ کند و هم در کنار آن با ایران مراودات اقتصادی و تجاری داشته باشد.

اروپا تا زمانی که از سیاست های آمریکا به طور مطلق تبعیت کند، نمی تواند برای خود به طور مستقل تصمیم بگیرد برای همین است که با مشکلات سیاسی – امنیتی و حتی اقتصادی روبرو می شود.

هم اکنون اگر به واکنش های برخی کشورهای اروپایی به سیاستی که در قبال ایران در ماجرای برجام گرفته شده نگاه کنیم بسیاری از آنها خواهان اجرای آن هستند، اما اجازه ندارند تا توافقات انجام شده در برجام را اجرا کنند، بسیاری از کشورهای اروپایی حتی در مسئله اوکراین با تحریم های روسیه هم مخالفند و از این بابت متضرر هم شده اند اما چون آمریکا سردمدار تحریم های روسیه است، اروپا هم از آن تبعیت می کند.

اما آیا اروپا توان آن را دارد تا جلوی از بین رفتن توافق هسته ای با ایران را بگیرد؟

قطعاً این توانایی در ساختار اقتصادی و سیاسی اتحادیه اروپا دیده می شود، تنها کافی است اراده مستقل در آن شکل بگیرد و یک بار برای همیشه تکلیف خود با آمریکا را روشن کند.

اتحادیه اروپا برای این که خود را از وضعیتی که درون آن قرار دارد نجات دهد، باید سعی کند روابط خود با آمریکا را همانند دیگر کشورها به طور عادی پیش ببرد، تا زمانی که اروپا از آمریکا تبعیت کند، وضعیت این کشورها در روابط سیاسی با ایران بهبود نخواهد یافت.

اما اگر اتحادیه اروپا همچنان به عنوان یک همپیمان و حامی آمریکا باشد، نمی توان توقع داشت که بتواند برجام را از ورطه نابودی نجات دهد.

اگر اروپا برای اجرای برجام در کنار روسیه و چین قرار بگیرد با ائتلافی که میان آنها ایجاد می شود، قدرت چانه زنی بالایی به دست می آورند که می تواند مقابل بدعهدی آمریکا بایستد.

دولت ترامپ گرچه سیاست های خود را در قبال برجام تعدیل کرده است، اما مذاکره بر سر آن برای ایجاد تغییراتی در توافق هسته ای برای گرفتن امتیازهای بیشتر هیچگاه با موافقت جمهوری اسلامی ایران روبرو نخواهد شد.

توافق هسته ای به دست آمده است و برای به دست آمدن آن 2 سال مذاکرات سنگین میان طرفین انجام شده نمی توان به سادگی در باره تغییر در آن سخن گفت.

آمریکا باید درک کند که جمهوری اسلامی ایران هیچگاه تن به مذاکره برای تغییر و اصلاح برجام نخواهد داد و اگر آمریکایی ها اصرار بر این خواسته خود داشته باشند، نوبت به نقش آفرینی جدی دیگر کشورهای عضو 1+5 می رسد.

این کشورها که در رسیدن به توافق هسته ای نقش داشتند، باید به عواقب از بین رفتن برجام آگاه باشند، آگاهی آنها از عواقب نابودی برجام می تواند از چنین اتفاقی جلوگیری کند.

همگان می دانند که توافق هسته ای به امضای همه کشورهای حاضر در مذاکرات رسیده است و سازمان ملل هم آن را تأیید کرده، اما اگر وضعیت توافق هسته ای اینگونه باشد، لغو آن از سوی آمریکا برای جمهوری اسلامی ایران بسیار مناسب تر خواهد بود چرا که در این مدت هنوز نتایج آن به ایران نرسیده است.
اما آیا می توان پذیرفت که اروپا پشت برجام می ایستد و از آن دفاع می کند و به خاطر آن در مقابل آمریکا هم شاخ و شانه می کشد؟

اگر چنین کند، وضعیت آمریکا وخیم تر خواهد شد. تنها کافی است اروپا خود را بسنجد و آنگاه وزنه هایی مانند ایران، روسیه و چین را در کنار خود قرار دهد و در کفه دیگر ترازو آمریکا را بگذارد، آنگاه سنگینی کفه ای که اروپا، روسیه، چین و ایران قرار گرفته است، به خوبی احساس خواهد کرد.

در سال 1382 مذاکرات هسته ای میان ایران و سه کشور اروپایی برگزار شد، در آنزمان آمریکا در مذاکرات حضور نداشت، مذاکرات ایران و اروپا به صدور سه بیانیه و توافقنامه در زمان های گوناگون منجر شد، بیانیه کاخ سعد آباد، توافقنامه بروکسل و توافقنامه پاریس، توافق آخری بر اساس اقدام داوطلبانه ایران تنظیم شده بود، به این منظور که ایران داوطلبانه همه فعالیت های هسته ای خود را به حالت تعلیق در آورد.

وعده های اروپا در قبال پایبندی ایران به توافقی که هیچ الزام و اجباری نداشت، با کارشکنی آمریکا و بدعهدی اروپا برآورده نشد، در واقع اروپایی ها مقابل آمریکا کوتاه آمدند، انگلیس، فرانسه و آلمان در آن زمان نشان دادند که اراده ای از خود ندارند.

اکنون آیا وضعیت همینگونه است؟ اروپا در مقابل آمریکا اراده ندارد و نمی تواند مخالفت کند؟  

تنها راه این است که یک موج ضد آمریکایی در اروپا شکل بگیرد. این موج باید از میان مردم سر بر آورد تا بتواند نوع دولت های کشورهای اروپایی را هم به چپ متمایل سازد. قدرت گرفتن دولت های چپ در اروپا که سیاست ضدیت با آمریکا دارند می تواند این اراده را به این قاره بدهد تا مقابل زیاده خواهی های آمریکا بایستد.
هم اکنون اتحادیه اروپا به خاطر مداخلاتی که آمریکا در غرب آسیا به ویژه در سوریه، لیبی، عراق و دیگر کشورهای منطقه داشته، هزینه های زیادی را تحمل کرده است.

از مشارکت در جنگ و پرداخت هزینه های جانی و مالی آن، نفوذ تروریسم در اروپا و انجام ده ها اقدام تروریستی در برخی کشورهای این قاره، ورود مهاجران کشورهای جنگ زده از جمله سوریه، لیبی، عراق و حتی افغانستان هزینه های سنگینی است که سیاست مداخله آمریکا به اروپا تحمیل می کند.

هزینه های دیگری هم بر دوش اتحادیه اروپا سنگینی می کند، تقبل هزینه تحریم های ایران و روسیه شاید بسیار بیشتر از هزینه های دیگر باشد.

اروپا برای خود باید فکری کند. به نظر می رسد اکنون زمان مناسبی باشد چرا که دولتی که در آمریکا بر سر کار آمده با دیگر دولت ها متفاوت است.

انتهای پیام/


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *