واکنش تند رضا کیانیان به اظهارنظر معاون ابتکار
رضا کیانیان بازیگر سینما و تلویزیون با انتشار ویدیوی کوتاهی از سخنان سعید متصدی معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست به صحبتهای وی، واکنش تندی نشان داد.
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، کیانیان ویدیوی کوتاهی از سخنان سعید متصدی معاون محیط زیست انسانی
سازمان حفاظت محیط زیست را در اینستاگرام منتشر کرد و در واکنش به صحبتهای
او نوشت:
چرا باید بیمار شویم و بمیریم و دم برنیاوریم، چون وارونگی هوا یک پدیده طبیعی ست؟! یعنی تمام مشکلات ما مربوط به وارونگی هواست یا وارونگی هوا تنها در کشور ما رخ می‌دهد و بقیه کشورها از این موهبت بی‌بهره هستند؟ آيا تولید و پخش بنزین‌های غيراستاندارد هم طبیعی است؟! یا این دیگر در تخصص ماست که بنزین نامناسب داخل باک خودروها بریزیم و دود و آلاینده ناشی از آن را تنفس کنیم؟ وجود این همه آلاینده در هوا نيز طبیعی است؟! وجود این همه خودروى فرسوده و دودزا نيز یک امر طبیعی است؟ وجود این همه موتورسیکلت که هر کدام به اندازه دو خودرو ایجاد آلودگی می‌کنند هم طبیعی است؟! اصلا بیخیال بخش خودرو و بنزین شویم، به ساختمان سازی و بخش صنایع بپرداریم. ساخت و سازهایی که جلوی جریان باد را می‌گیرند هم طبیعی است؟! وجود کارگاه‌های آلاینده در مسیر جریان باد هم طبیعی است؟تولید گازهای گلخانه‌ای هم طبیعی است؟
بنده زمانی که سخنان مسئولان را می‌خوانم احساس می‌کنم که این روزها همه چیز طبیعی شده است. نتیجه می‌گیرم انتشار ریزگردها هم طبیعی است چون باد می‌آید و خاک را در شهرها می‌پراکند و مردم بر اثر بیماری‌هایی که به خاطر این ریزگردها به آنها مبتلا می‌شوند، شاید جان خود را از دست دهند و این هم لابد طبیعی است، وزش باد طبیعی است، در نتیجه الان وضعیت خوزستان و هرمزگان هم طبیعی است. آيا وجود این دشت‌های خشک پر از آلاینده هم طبیعی است؟ آیا خشک شدن دریاچه‌ها هم طبیعی ست؟! خشک شدن تالاب‌ها هم طبیعی است؟ اصلا انسان‌ها وقتى بيمار مى شوند، چرا نزد پزشك می‌روند؟ مگر نه اينكه عملکرد ویروس‌ها و میکروب‌ها هم یک امر طبیعی است!؟ اگر قرار باشد همه چیز را اینگونه طبیعی در نظر بگیریم که باید همه چیز را بیخیال شده و با علم به طبیعی بودن همه بلایای موجود، به زندگی خود ادامه دهیم. پس از یک آلودگی هولناک هوا، که هر ساله همین روزها گریبان ما را می‌گیرد، حالا بارش برف و تغییرات جوی مانند ماله روی همه چیز کشیده می‌شود. این آلودگی را هر سال می‌بینیم و مریض می‌شویم و می‌میریم و می‌گذریم. آلودگی و ریزگردهای جنوب را می‌بینیم که تا غرب کشور و حتی تهران هم می‌رسد.
بیمار می‌شویم، می‌میریم و می‌گذریم. اگر دریاچه‌های ما خدای ناکرده کاملا بمیرند آلودگی و ریزگردها سراسر ایران را مى گيرند. نه فقط برای روزها و فصل خاصی، بلکه برای همه روزهای سال و همه ما یعنی یک ملت، یا می‌میریم و یا باید برویم. کجا برویم؟ مثلا شمال، پشت کوه‌های البرز؟ یا ارتفاعات دیگر؟ چه اتفاقی می‌افتد؟ چون آنجا هم ساکنانی دارد، بین ساکنان و مهاجران چه اتفاقی می‌افتد؟ واقعا اینها مسائلی هستند که ما داریم به راحتی از آنها عبور می‌کنیم.
چرا باید بیمار شویم و بمیریم و دم برنیاوریم، چون وارونگی هوا یک پدیده طبیعی ست؟! یعنی تمام مشکلات ما مربوط به وارونگی هواست یا وارونگی هوا تنها در کشور ما رخ می‌دهد و بقیه کشورها از این موهبت بی‌بهره هستند؟ آيا تولید و پخش بنزین‌های غيراستاندارد هم طبیعی است؟! یا این دیگر در تخصص ماست که بنزین نامناسب داخل باک خودروها بریزیم و دود و آلاینده ناشی از آن را تنفس کنیم؟ وجود این همه آلاینده در هوا نيز طبیعی است؟! وجود این همه خودروى فرسوده و دودزا نيز یک امر طبیعی است؟ وجود این همه موتورسیکلت که هر کدام به اندازه دو خودرو ایجاد آلودگی می‌کنند هم طبیعی است؟! اصلا بیخیال بخش خودرو و بنزین شویم، به ساختمان سازی و بخش صنایع بپرداریم. ساخت و سازهایی که جلوی جریان باد را می‌گیرند هم طبیعی است؟! وجود کارگاه‌های آلاینده در مسیر جریان باد هم طبیعی است؟تولید گازهای گلخانه‌ای هم طبیعی است؟
بنده زمانی که سخنان مسئولان را می‌خوانم احساس می‌کنم که این روزها همه چیز طبیعی شده است. نتیجه می‌گیرم انتشار ریزگردها هم طبیعی است چون باد می‌آید و خاک را در شهرها می‌پراکند و مردم بر اثر بیماری‌هایی که به خاطر این ریزگردها به آنها مبتلا می‌شوند، شاید جان خود را از دست دهند و این هم لابد طبیعی است، وزش باد طبیعی است، در نتیجه الان وضعیت خوزستان و هرمزگان هم طبیعی است. آيا وجود این دشت‌های خشک پر از آلاینده هم طبیعی است؟ آیا خشک شدن دریاچه‌ها هم طبیعی ست؟! خشک شدن تالاب‌ها هم طبیعی است؟ اصلا انسان‌ها وقتى بيمار مى شوند، چرا نزد پزشك می‌روند؟ مگر نه اينكه عملکرد ویروس‌ها و میکروب‌ها هم یک امر طبیعی است!؟ اگر قرار باشد همه چیز را اینگونه طبیعی در نظر بگیریم که باید همه چیز را بیخیال شده و با علم به طبیعی بودن همه بلایای موجود، به زندگی خود ادامه دهیم. پس از یک آلودگی هولناک هوا، که هر ساله همین روزها گریبان ما را می‌گیرد، حالا بارش برف و تغییرات جوی مانند ماله روی همه چیز کشیده می‌شود. این آلودگی را هر سال می‌بینیم و مریض می‌شویم و می‌میریم و می‌گذریم. آلودگی و ریزگردهای جنوب را می‌بینیم که تا غرب کشور و حتی تهران هم می‌رسد.
بیمار می‌شویم، می‌میریم و می‌گذریم. اگر دریاچه‌های ما خدای ناکرده کاملا بمیرند آلودگی و ریزگردها سراسر ایران را مى گيرند. نه فقط برای روزها و فصل خاصی، بلکه برای همه روزهای سال و همه ما یعنی یک ملت، یا می‌میریم و یا باید برویم. کجا برویم؟ مثلا شمال، پشت کوه‌های البرز؟ یا ارتفاعات دیگر؟ چه اتفاقی می‌افتد؟ چون آنجا هم ساکنانی دارد، بین ساکنان و مهاجران چه اتفاقی می‌افتد؟ واقعا اینها مسائلی هستند که ما داریم به راحتی از آنها عبور می‌کنیم.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *
