رؤسای قوه قضائیه وکیل آنلاین مجله حقوقی

دولت كنونی كارنامه موفقی از خود بجا نگذاشته است/ تنها شانس روحانی در انتخابات آتی فقدان آلترناتیو است

9:30 - 01 آذر 1395
کد خبر: ۲۴۶۹۰۳
محمدرضا تاجیک گفت: فرض من این است که در شرایط عادی حمایت از روحانی اتفاق خواهد افتاد اما نه به علت اینكه دولت كنونی دولت موفقی در عرصه‌های اقتصادی و سیاسی و فرهنگی بوده است چرا كه دولت كنونی چندان كارنامه موفقی از خود بجا نگذاشته است.

به گزارش گروه فضای مجازی ، محمدرضا تاجيك فعال اصلاح طلب و رئیس سابق مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری در گفت و گو با آرمان به بررسی وضعیت انتخابات اخیر آمریکا و انتخابات آینده ایران پرداخته است که در ادامه گزیده آن را می خوانید.

*دو كشور ایران و آمریكا را نباید با هم مقایسه كرد. در یك كشور هویت مدار، معرفت و فرهنگ مساله اصلی است و مولفه اصلی قدرت آن فرهنگ و هویت و دین است و ستون خیمه نظام آن، دین و فرهنگ و ارزش‌هاست اما یك جامعه دیگر، سكولار است و فضای آن چنین نیست كه بیندیشد ارزش‌ها چه می‌شود.

*در پس و پشت چهره پوپولیستی و احمقانه بازی ترامپ، سناریوی پیچیده، عاقلانه و عالمانه می‌بینم كه توانست با كارت‌های اندكی كه در دست داشت بر رقیبی با كارت‌های بیشتر پیروز شود. نمی‌توان پیروزی ترامپ را تصادفی و شانسی محسوب كرد و او از قبل می‌دانست هدفش چیست و باید وارد بازی متفاوت با رقیب شود. ترامپ می‌دانست باید به اصطلاح نقش ترامپ تفلون را ایفا كند یعنی از هر چیزی به او می‌چسباندند تا او را از صحنه خارج و نگاه‌ها به او را منفور كنند تا آرایش را بگیرند، استفاده مطلوب كرد.

*هر چند رسانه‌ها سعی می‌كنند ترامپ و آن فرد ایرانی را به‌هم ربط دهند اما من در چهره ترامپ و آنچه در ایران تجربه كردیم، نمی‌بینم.

*اگر بخواهم صریح بگویم تنها شانس آقای روحانی در انتخابات آتی فقدان آلترناتیو است. آقای روحانی نه اینكه آلترناتیو برتر جامعه باشد و نه اینكه تنها بازیگر مقبول كشور درعرصه سیاست باشد اما چون بازی دیگری نیست، با كارت دیگری نمی‌شود بازی كرد.

*بسیاری از اصلاح‌طلبان بر این تحلیل هستند كه چون آلترناتیوی وجود ندارد تنها گزینه و كارتی كه می‌شود با آن بازی كرد آقای روحانی است و شاید برای اینكه آلترناتیوهایی كه در مقابل ایشان قرار دارند، تصویر فاجعه در ذهن ترسیم می‌كنند پس برای فرار ازاین فاجعه عده‌ای به آلترناتیو كمتر كریه و زشت‌تر تن می‌دهند. بنابراین فرض من این است كه برای حمایت از روحانی در شرایط عادی همین اتفاق خواهد افتاد اما نه به علت اینكه دولت كنونی دولت موفقی در عرصه‌های اقتصادی و سیاسی و فرهنگی بوده است چرا كه دولت كنونی چندان كارنامه موفقی از خود بجا نگذاشته است.

*اینكه فرض بگیریم اصلاح‌طلبان توجه خودشان را بر نیروی جدیدی بگذارند بعید است و اینكه آن نیرو متفاوت از نیروهای گذشته باشد، آن را هم بعید می‌دانم، بنابراین احساسم این است كه ۴ سال آقای روحانی به ۸ سال تبدیل خواهد شد.

*تیم رسانه‌ای و اطلاع‌رسانی دولت را كه اوج فعالیتش پیامک كردن سخنرانی رئیس‌جمهور در سفرهاست را نمی‌توان تیم رسانه‌ای نامید. تیم رسانه‌ای باید تیمی خلاق باشد كه بتواند به اشكال گوناگون دیدگاه‌ها و مواضع آقای روحانی را در جامعه ترویج دهد و جاری كند نه اینكه فقط سخنان رئیس‌جمهور را كات و پیست كند، بفرستد که هر فردی می‌بیند بلافاصله دیلیت ‌كند. این فضای آماتوری رسانه‌ای است و به نظر من سطحی‌ترین كنش رسانه‌ای است كه ممكن است پیرامون یك رئیس‌جمهور اعمال شود.

*آنچه به نام جریان اعتدالگرا مطرح شد نه دارای پایگاه گفتمانی و نه دارای گفتمانی بود، هر چند به صورت تساهل و تسامح اسمش را می‌گذارند گفتمان اعتدالگرا اما هیچ چیز از این گفتمان بهره نبرده است و هنوز نتوانسته خودش را در قامت گفتمان عرضه كند و هیچ گرانیگاه و خاستگاه وسیع طبقاتی نداشت و اگر اصلاح‌طلبان این فضا را فراهم نمی‌كردند بی‌تردید شرایط برای این جریان مهیا نمی‌شد و در آینده هم به اعتقاد من، همین طور است كه اگر بزرگان و كل جریان اصلاح‌طلبی در پشت آقای روحانی فعال نشوند، ایشان فاقد پایگاه طبقاتی است.

*پیش‌بینی من این است كه در ۴ سال دوم اگر این دولت تكرار شود فاصله‌اش با اصلاح‌طلبان عمیق‌تر شود، چرا كه دیگر نیازی دیده نمی‌شود كه پایگاه اجتماعی را فعال كنند.

*نقدی را به اصلاح‌طلبان وارد می‌كنم كه تاكید خیلی جدی دارند كه بدون هیچ شرط و درخواستی همه اندوخته خود را برای حمایت از آقای روحانی می‌گذاریم. این رفتار را هر چه بدانم كنش عقلایی نمی‌دانم. تقاضایم از هر اصلاح‌طلبی این است كه به هر استراتژی‌ای كه برای انتخابات می‌اندیشند آن را به نام تمام اصلاح‌طلبان مطرح نكنند و آن را به نام جریان اصلاحات خرج نكنند. همگان مطلع هستند كه در فضای اصلاح‌طلبی نسبت به مواضعی كه دولت درباره آنها گرفته و همچنین درباره شرایط كنونی نقد وجود دارد، بنابراین نمی‌توان فرض كرد همه اصلاح‌طلبان در انتخابات آتی با یك استراتژی وارد صحنه شوند.

*اعضای جریان اصلاح‌طلبی برای خود شخصیت دارند و هر كدام از آنها برای خود سوژه‌ای هستند كه می‌توانند آگاهانه تدبیر كنند، بنابراین نباید یك عده به خودشان اجازه نمایندگی آنان را دهند و بخواهند برای آنها سخن بگویند و تصمیم بگیرند و آنها را به مثابه سیاهی لشگر به دنبال خودشان بكشند.

*بسیاری از اصلاح‌طلبان به علت عدم بلوغ فرهنگ سیاسی كماكان به دنبال تولید یك سازمان مبتنی بر نوعی شیخوخیت هستند و خیلی با گروه‌هایی كه مورد نقد قرار می‌دهند تفاوتی ندارند. آنها به‌دنبال ایجاد فضایی هستند كه همه مسئولیت‌ها را به یك فرد واگذاركنند و همه مسئولیت‌ها را از یك فرد بخواهند، یعنی آن فرد باشد كه تصمیم نهایی را می‌گیرد و كلمه نهایی را می‌گوید كه درمقابلش می‌ایستیم و نقدش می‌كنیم اما به شكل دیگر در حال باز تولید آن توسط افرادی از جریان اصلاح‌طلبی هستیم.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *