هاشمی سال 62:عربستان قارون دنیا است/ هاشمی سال 95:می‌توانیم دست اول را ما به سمت عربستان دراز کنیم

12:45 - 16 شهريور 1395
کد خبر: ۲۱۷۹۷۷
هاشمی رفسنجانی درحالی از دست دراز کردن ایران به سمت عربستان برای ایجاد رابطه مسالمت آمیز سخن می‌گوید که فراموش کرده در دولت یازدهم بارها این موضوع اتفاق افتاده و نتیجه‌ مثبتی حاصل نشده است.
به نقل از مشرق، چند روزی به عید سعید قربان نمانده است؛ عیدی که از سال گذشته با تمامی یمن و مبارکی که دارد در دل و ذهن مسلمانان به‌ویژه ایرانیان به سبب بی لیاقتی و عدم مسئولیت‌پذیری سعودی‌ها فاجعه‌ای را یادآور می‌شود که باعث شد بسیاری از مسلمانان در راه به جا آوردن فرائض حج آسمانی شوند.

یکسال از این فاجعه سپری شده است اما سعودی‌ها مسئولیت آن را نپذیرفتند. در آن زمان نیز با وجود اینکه قریب به 500 نفر از حجاج ایرانی قربانی شدند و اجسادشان در میان خیل اجساد حجاج دیگر بر زمین مانده بود، سعودی‌ها از حضور وزیر ارشاد و مقامات ایرانی دیگر به این کشور جلوگیری کردند و رفتار ناشایستی با وزیر خارجه ایران که در نیویورک به همراه رئیس‌جمهور حضور داشت، انجام دادند.

این حادثه و به‌ویژه بی‌اخلاقی‌های سعودی‌ها که مسئولیت برگزاری این مراسم معنوی بزرگ را برعهده دارند از ذهن هیچ یک از ایرانیان خارج نمی‌شود اما بعد از این موضوع نیز کارشکنی‌ سعودی‌ها ادامه یافت تا حج امسال بدون ایرانی‌ها برگزار شود و چادرهای خالی ایرانیان در سرزمین منا و صحرای عرفات سوژه شبکه العربیه سعودی شود.

مقامات دولتی نیز تا به اینجای کار نتوانستند در زمینه پیگیری حقوقی این حادثه اقدام مثبتی انجام دهند تا جایی که سعید اوحدی، رئیس سازمان حج و زیارت در این زمینه آب پاکی را روی دست مردم ریخت و با بیان این که رسیدگی به مسائل حقوقی شهدای منا بر عهده وزارت خارجه است گفت: «از آنجایی که کشور عربستان عضو هیچ یک از کنوانسیون‌های حقوقی بین‌المللی نیست نمی توانیم در هیچ مرجعی علیه این دولت شکایت کنیم.»

این درشرایطی است که هاشمی رفسنجانی با نادیده گرفتن همه کارشکنی‌های طرف مقابل از دست دراز کردن ایران به طرف سعودی‌ها سخن گفته است. وی بیان داشته که « اگر من رئیس‌جمهور بودم -البته نه الان آن موقع رئیس جمهور بودم – مشکلی را جلوی خودم نمی‌دیدم. وقتی چیزی را می فهمیدم که مصلحت است، عمل می کردم. الان آقای روحانی به آن وضعی که من بودم، نیست. این کار عملی است و من فکر می‌کنم عربستان را خاضع کردن خیلی سخت نیست. عربستان هم می فهمد که مقابله با ایران برایش سودی ندارد.»

هاشمی در پاسخ به این سئوال که آیا بایستی بازهم دست اول را ما به سمت عربستان دراز کنیم،‌ گفت:« اگر لازم باشد،‌چه اشکالی دارد؟ قبلا این کار را کردیم. آقای ظریف مکرر گفته که ما آماده‌ایم هر جا که لازم باشد، مذاکره کنیم. ولی آن گونه که من می‌کردم، یک مقدار فرق داشت. من خودم می‌کردم و گفتن هم لازم نداشت.»

این اظهار نظر بی موقع و ساده انگارانه هاشمی در حالی مطرح شده است که وی در دهه شصت، نظر دیگری درباره عربستان سعودیاین مط داشته است.
 
هاشمی سال 62 در مصاحبه‌ای درباره نقش عربستان در منطقه می‌گوید: ارتجاع منطقه تاکنون تنها پول خرج کرده است ولی اگر منطقه به بحران کشیده شود، ارتجاع منطقه دچار بلا می‌شود و ناچار است مستقیماً وارد جنگ شود.

وی در ادامه این مصاحبه می‌افزاید: روزی که تنگه هرمز بسته شود و جنگ گسترده شود بندرهای کشورهای خلیج‌فارس غیرقابل استفاده و راه‌شان بسته می‌شود و دیگر نمی‌توانند نفس بکشند این کشورها از سبزی‌خوردن‌شان تا هواپیمای‌شان را باید از خارج بیاورند و از راه همین بندرها باید بیاورند و بستن بندرها برای ما مثل آب خوردن است؛ و در آن صورت کارهای ما برای کشورهای منطقه مانند کبریت کشیدن به انبار باروت است. آنجاست که مزه جنگ را خواهند چشید... در صورت بالا رفتن قیمت نفت کارخانه‌ای که بخواهد با نفت صددلاری بگردد چه کشوری می‌تواند از محصولش استفاده کند؟ تنها قارون دنیا عربستان سعودی می‌تواند محصول آن کارخانه را بخرد و لا غیر. (مصاحبه‌های هاشمی رفسنجانی، سال 1362، صفحه 141-142)

هاشمی در همین رابطه در مصاحبه دیگری بیان می‌کند: «در طرف مقابل ما عراقی‌ها از امکانات دنیا استفاده می‌کنند. آمریکا، شوروی و اقمار آمریکا همکاری می‌کنند... ارتجاع عرب که در حقیقت بانک دنیاست بدون حساب به عراق کمک می‌کند... عربستان سعودی که می‌توان گفت قارون دنیای امروز است با جمعیت کم و آن‌هم منابع عظیم نفت... پشتوانه جنگ عراق است. کویت یک‌وجبی باآن‌همه ثروت، بقیه شیخ‌نشین‌ها همه به عراق کمک می‌کنند. (مصاحبه‌های هاشمی رفسنجانی، سال 1362، صفحه 132)

حال معلوم نیست هاشمی‌ای که در دهه 60 می‌گوید عربستان از صدام در جنگ ایران و عراق حمایت می‌کند و قارون دنیا است، چگونه با ساده‌نگری می‌گوید دست به سوی عربستانی دراز کنیم که عامل به آتش کشیدن غرب آسیا است! هاشمی با کدامین مبنای تحلیلی چشم خود را نسبت به حمایت‌های علنی سعودی از تکفیری‌های سوریه و عراق بسته است و با کدامین توجیه، به دنبال ذلیل کردن غیرت ایرانی است؟

دیدار هاشمی رفسنجانی با سفیر عربستان سعودی که در اثنای این دیدار آقای سفیر بوسه‌ای به پیشانی هاشمی می‌زند باعث شد تا عربستان فورا به سبب عدم رعایت پروتکل‌های حکومت عربستان درباره ایران سفیر خود را به ریاض فرابخواند.

عبداللهیان که در آن زمان معاون عربی و آفریقایی وزارت خارجه بود، دراین باره مطرح می‌گوید: سفیر عربستان بعد از معرفی، استوارنامه خودشان را گرفتند و وارد کشور شدند و کارشان را شروع کردند. آنچه مقامات عربستان در مورد ترک تهران توسط ایشان به‌طور رسمی به ما گفتند، این بود که ایشان برای ماموریت دیگری تعیین شدند و از این تاریخ ماموریتشان در تهران خاتمه پیدا می‌کند.

این موضوعی است که بیشتر از پیش مساله نگاه عربستان به مناسبات سیاسی با ایران را مشخص می‌کند و نشان دهنده موضع خصمانه سعودی‌ها درباره جمهوری اسلامی حتی درباره افرادی چون هاشمی رفسنجانی است که ساز دوستی را با این حکومت می‌زنند. البته پیش از این رسانه‌های جریان اصلاح‌طلب با تحلیلی ساده‌نگرانه در زمینه نقش و نفوذ هاشمی برای حل مشکلات روابط ایران و عربستان مانور بسیاری می‌دادند و نفوذ هاشمی را کلید حل رابطه با عربستان قلمداد می‌کردند که با وجود این ماجرا و حادثه منا این موضوع منتفی شد.

عربستان سعودی در حوزه‌های مختلف از جمله حین مذاکرات هسته‌ای هم برای ایجاد خلل در توافق ایران و قدرتهای جهانی تحرکات زیادی انجام داد و پول‌های زیادی برای به ثمر نشستن مذاکرات هسته‌ای خرج کرد. این تحرکات با ایجاد جنگ نفت علیه ایران با به حراج گذاشتن نفت عربستان شکل تازه‌ای به خود گرفت. درواقع سعودی‌ها با به آتش کشیدن چاه نفت خود سعی کردند ایران را مرعوب و مغلوب کنند که این موضوع نشان دهنده شدت نگاه خصمانه و دشمنی سعودی‌ها علیه ایران است که حتی حاضر است با ضرر زدن به خود به اهداف خود برسد. این موضوع در تطمیع کشورهای ذره‌ای نظیر جیبوتی که رابطه سیاسی خود را با ایران به کلی قطع کردند نیز به خوبی مشهود است.

این تحرکات با تقویت تروریسم علیه ایران توسط سعودی‌ها توام شد و بارها مقامات ایران اعلام کرده‌اند که عربستان برای ضربه زدن به امنیت کشورمان به گروه‌های تروریستی در شرق کشور کمک مالی می‌کند.

اوج این همراهی نیز به رسمیت شناختن منافقین توسط مقامات سعودی بود. از دیرباز با توجه به رابطه نزدیک عربستان سعودی با گروهک منافقین، واقعیت حمایت مالی حکام آل سعود از آنان بر هیچ‌کس پوشیده نبود اما حضور ترکی فیصل شاهزاده سعودی در همایش سال جاری فصل الخطابی بر تمامی تکذیب‌های صورت گرفته از سوی مقامات وهابی سعودی بود.

با این اوصاف آنچه از واقعیت ماجرا مشخص است عربستان به طور راهبردی سیاست خصمانه علیه ایران را در دستور کار خود قرار داده تا جایی که در این راه با دشمنان کشورمان نیز مراوداتی داشته است. این درحالی است که جمهوری اسلامی ایران در بسیاری از مواقع با صبوری و تحمل رفتار خصمانه طرف مقابل برای ایجاد رابطه مسالمت‌آمیز تلاش کرده است اما هر بار با لجاجت سعودی‌ها برای مقابله با خود روبرو شده است که به نظر نمی‌رسد فراموش کردن این مسائل و دراز کردن دوباره دست به سمت عربستان، حلال مشکل سیاست‌های مخرب و خصمانه همراه با رفتار ناشایست سعودی‌ها درباره ایران باشد و حتی تغییری در این نوع عملکرد سعودی‌ها که خود را در رقابت شدید با ایران می‌بینند، ایجاد کند.

/انتهای پیام/

: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *