چاپ دو نمایشنامه جدید از احمد آرام
احمد آرام از چاپ دو نمایشنامه «آخرین بار کی دیدمت گندم» و «روایت یک گلوله به وقت عبور از مغز آلخاندرو گونزالس» خبر داد.
به گزارش گروه فرهنگی ، احمد آرام نمایشنامه نویس تئاتر در مورد این دو اثر گفت: نمایشنامه «روایت یک گلوله به وقت عبور از مغز آلخاندرو گونزالس» درباره اتفاقی سیاسی در مکزیک است که میتواند در همه جای دنیا رخ دهد.
به گفته وی، متن حول و محور شاعری است که میخواهند در کودتای سیاسی او را از بین ببرند.
آرام با بیان این که نمایشنامه «آخرین بار کی دیدمت گندم» نیز درباره دختری است که قربانی سنتهای غلط منطقه خودش شده، تصریح کرد: این متن را در فضای رئالیسم جادویی نوشتم و به افسانه جنوبی «منمنداس» نیز توجه داشتم.
این نمایش اردیبهشت ماه در مجموعه تئاتر شهر بوشهر اجرا شد و در سی و پنجمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر شرکت کرده است.
آرام برای چاپ این دو نمایشنامه با نشر افراز و بوتیمار مذاکراتی داشته است.
وی این روزها مشغول نوشتن نمایشنامه «بیوه ماهی» است. این اثر زن محور، با محوریت ماجرایی سنتی نوشته میشود و درباره زنی است که همسرش در دریا غرق شده و باید با برادر همسرش ازدواج کند. آرام تصمیم دارد این نمایشنامه را به صحنه بیاورد.
مجموعه داستان «بیدار نشدن در ساعت نمیدانم چند» نوشته احمد آرام نیز به تازگی توسط نشر نیماژ به چاپ رسیده است.
این مجموعه حاوی هفت داستان کوتاه به نامهای «قبرستان دریایی»، «آرسا»، «اگه تکونم بدی بیدار میشم»، «وازریک مرده است»، «نقل سفید»، «من، مارلا و راسپوتین» و «بیدار شدن در ساعت نمیدانم چند» است.
نمایشنامههای «این یارو آنتیگونه»، «خانه تلخ» و «صداهای نزدیک و در عین حال بسیار دور صفور و صفورا، دوچرخه و سینما» و آثار داستانی مانند «غریبه در بخار نمک»، «مردهای که حالش خوب است»، «آنها چه کسانی بودند؟»، «به چشمهای هم خیره شده بودیم» و «همین حالا داشتم چیزی میگفتم» بخشی از کارنامهی اوست.
به گفته وی، متن حول و محور شاعری است که میخواهند در کودتای سیاسی او را از بین ببرند.
آرام با بیان این که نمایشنامه «آخرین بار کی دیدمت گندم» نیز درباره دختری است که قربانی سنتهای غلط منطقه خودش شده، تصریح کرد: این متن را در فضای رئالیسم جادویی نوشتم و به افسانه جنوبی «منمنداس» نیز توجه داشتم.
این نمایش اردیبهشت ماه در مجموعه تئاتر شهر بوشهر اجرا شد و در سی و پنجمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر شرکت کرده است.
آرام برای چاپ این دو نمایشنامه با نشر افراز و بوتیمار مذاکراتی داشته است.
وی این روزها مشغول نوشتن نمایشنامه «بیوه ماهی» است. این اثر زن محور، با محوریت ماجرایی سنتی نوشته میشود و درباره زنی است که همسرش در دریا غرق شده و باید با برادر همسرش ازدواج کند. آرام تصمیم دارد این نمایشنامه را به صحنه بیاورد.
مجموعه داستان «بیدار نشدن در ساعت نمیدانم چند» نوشته احمد آرام نیز به تازگی توسط نشر نیماژ به چاپ رسیده است.
این مجموعه حاوی هفت داستان کوتاه به نامهای «قبرستان دریایی»، «آرسا»، «اگه تکونم بدی بیدار میشم»، «وازریک مرده است»، «نقل سفید»، «من، مارلا و راسپوتین» و «بیدار شدن در ساعت نمیدانم چند» است.
نمایشنامههای «این یارو آنتیگونه»، «خانه تلخ» و «صداهای نزدیک و در عین حال بسیار دور صفور و صفورا، دوچرخه و سینما» و آثار داستانی مانند «غریبه در بخار نمک»، «مردهای که حالش خوب است»، «آنها چه کسانی بودند؟»، «به چشمهای هم خیره شده بودیم» و «همین حالا داشتم چیزی میگفتم» بخشی از کارنامهی اوست.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *