کنجکاوی در ماجرای سرقت باعث شد قاضی شوم/ حقوق قضات آن چیزی نیست که مردم فکر می‌کنند/تاکنون چندین بار تهدید شده‌ام

10:25 - 27 تير 1395
کد خبر: ۱۹۸۳۴۵
دسته بندی: حقوق و قضا ، قضایی
قاضی نمونه پل دختر دریافت 19 لوح تقدیر را در کارنامه کاری اش دارد، او از همان دوران نوجوانی به قضاوت علاقه مند بود و کنجکاوی اش از ماجرای سرقت و یک قتل در محله شان را جرقه ای برای علاقه مندی اش به کار قضاوت عنوان می کند، قاضی سوری می گوید:حقوق و دستمزد اولویت اولم در کار قضاوت نیست. هرچند باید گفت که حقوق قضات آن چیزی نیست که مردم فکر می‌کنند. بارها شده است که وقتی حقوقم را به کسی می گویم، فکر می‌کنند که شوخی می‌کنم.
به گزارش خبرنگار گروه حقوقی و قضایی ، بیژن سوری رئیس کل دادگستری شهرستان پلدختر است که در هفته قوه قضائیه به عنوان قاضی نمونه در استان لرستان شناخته و از سوی ریاست قوه قضائیه تقدیر شد. سوری متولد شهرستان رومشگان از توابع استان لرستان بوده و در سال 1350 به دنیا آمده است و 13 سال سابقه قضاوت دارد.

کنجکاوی در ماجرای سرقت باعث شد قاضی شوم/ حقوق قضات آن چیزی نیست که مردم فکر می‌کنند/تاکنون چندین بار تهدید شده‌ام

در همین زمینه : تجلیل از 39 قاضی و 105 کارمند نمونه

به همین منظور گفت‌وگویی با این قاضی نمونه داشته است که در ادامه قابل ملاحظه است:

: از چه سالی وارد دستگاه قضایی شده‌اید و تاکنون در چه منصب‌هایی مشغول به خدمت هستید؟

قاضی سوری: در دانشگاه آزاد خرم آباد و در رشته حقوق تحصیل کرده‌ام.در سال82 به عنوان قاضی تحقیق وارد قوه قضائیه شده و در پلدختر مشغول  به فعالیت شدم. البته بعد از دوره کارآموزی می‌توانستم در شهرهای بزرگتری خدمت کنم؛ اما ترجیح دادم در شهر پلدختر مشغول به خدمت و قضاوت باشم.

: چرا این شهر را انتخاب کردید؟

قاضی سوری: پلدختر یکی از شهرهای محروم کشور است که زندگی در آن سخت است. امکانات  این شهرستان کم و مشکلات زیاد است. به همین خاطر ترجیح دادم در شهری خدمت کنم که بتوانم مشکلات بیشتری از مردم را حل کنم.

: از ادامه فعالیتتان در شغل قضاوت بگویید؟

قاضی سوری: در اواخر سال 83 به عنوان بازپرس و سپس رئیس شعبه 101 دادگاه کیفری منصوب شدم. البته باید گفت وقتی که به این سمت منصوب شدم آماری نزدیک به 1300 پرونده حقوقی، کیفری، امور ثبتی و ... در این شعبه تجمیع شده بود. علیرغم اینکه بنده ابلاغ شعبه 102 کیفری را داشتم ولی به این شعبه منتقل شدم. با کمک همکاران و تلاش فراوان توانستم در حدود کمتر از 2 سال این آمار را به کمتر از 30 پرونده و به طور دقیقتر 26 پرونده برسانم که به همین خاطر سال 86 مورد تقدیر ریاست دادگستری وقت استان لرستان قرارگرفتم.
در ادامه و در سال 89 به عنوان معاون قضایی دادگستری پلدختر معرفی شدم و با این وضعیت و مشغله فراوان دادگاه بخش «معمولان» از توابع شهرستان پلدختر را هم به عهده بنده گذاشتند و از من خواستند با حفظ سمت هفته‌ای 2 روز و در روزهای یکشنبه و چهارشنبه  به پرونده‌های آنجا رسیدگی کنم. البته برای رفت و آمد باید فاصله 55 کیلومتری و راهی پر از پیچ و خم و خطرناک را طی می‌کردم. در سال 90 هم به عنوان رئیس دادگاه پلدختر و با حفظ سمت، دادرسی دادگاه انقلاب و مستشار دادگاه کیفری مستقر در شهرستان کوهدشت را برعهده دارم.

در همین زمینه : جسد مثله شده تلخ ترین خاطره‌ام را رقم زد

: چرا شغل قضاوت را انتخاب کردید؟

قاضی سوری:من از همان دوران نوجوانی به کار قضاوت علاقمند شدم. علت این موضوع هم ماجرای سرقت از یکی اقوام و آشنایان ما بود که اموال او را سرقت کرده بودند. در این ماجرا می‌دیدم که این بنده خدا بسیار به نیروی انتظامی رفت و آمد داشت.  ماموران نیروی انتظامی از او می‌خواستند که دستور قضایی بیاورد. من همان موقع کنجکاو بودم که دستور قضایی چیست؟ پیگیر بودم که این موضوع را کشف کنم و نهایتاً متوجه شدم که دستور قضایی آن چیزی است که نیروی انتظامی بر اساس آن کار خود را انجام ‌می‌دهد. همین موضوع جرقه‌ای  برای علاقمندی بنده به کار قضاوت بود. البته یک موضوع دیگری هم عزم من را جزم کرد و باعث شد در انتخاب مصمم‌تر شوم. 

چندین سال پیش قتلی در محله ما اتفاق افتاد، سال اول دبیرستان بودم،  شخصی با چند نفر بر سر جسد حاضر شدند و مشاهده می‌کردم که مردم و حاضرین این فرد را خیلی تکریم و احترام می‌کنند. باز هم کنجکاو بودم که این فرد کیست و شغلش چیست که اینقدر در کارش جدی است؟ بعد از مدتی متوجه شدم قاضی دادگاه است و این قضیه انگیره مرا برای رفتن به شغل و منصب قضا بیشتر کرد. چون می‌دیدم که آن قاضی چقدر پیگیر و دقیق است و در بررسی ابعاد ماجرا و احقاق حقوق مردم سعی فراوان دارد، نسبت به جزئیات حساس است و برای اینکه سرنخی کشف کند در حال تلاش است. این جدیت در کار و نیز احترامی که مردم و مسئولین به آن فرد می‌گذاشتند مرا به شغل قضاوت علاقه مند کرد.

: اگر به گذشته برگردید چه شغلی را انتخاب می‌کنید؟

قاضی سوری: بازهم شغل قضاوت را ، حتی اگر الان هم  به قبل برگردم باز هم شغل قضاوت را انتخاب می‌کنم.  اصلا از کار خسته نشده ام. چون در کار قضاوت دو موضوع بسیار برای من مهم است. یکی بحث حفظ حقوق مردم و دیگری حق الناس که حق خصوصی مردم است.برای همین همیشه تلاشم در دادگستری این بوده است که هم امنیت شهرستان پلدختر به نحو خوبی تأمین شود و هم احقاق حق  به نحو درستی انجام شود.
موضوع امنیت به قدری اهمیت دارد که تاکنون 19 لوح تقدیر شهرستانی و استانی از مقامات انتظامی، قضایی و امنیتی دریافت کرده‌ام. البته این موضوع با تلاش و همراهی مسئولین استانی، همکاران محترم در شورای تأمین و دستگاه قضایی اتفاق افتاده است و این تقدیرها را مدیون همکاران قضایی و اداری خود در دستگاه قضایی می‌دانم و از اینکه این شغل را انتخاب نموده‌ام نه تنها پشیمان نیستم بلکه خوشحال هم هستم. خداروشکر تلاش‌های همکاران خدوم و زحمت کش باعث شده است دادگستری پلدختر مانند یک چراغ در ادارات شهر بدرخشد.

در همین زمینه : از ناگفته‌های قاضی جنجالی ترین پرونده‌های جنایی تا نامه دختر دوازده ساله به رئیس دیوان عدالت اداری


سرقت باعث شد قاضی شوم/حکم اعدام و گذشت را خودم دادم


: از حقوق خود راضی هستید؟


قاضی سوری: راضی هستم. هر چند این شغل بسیار سخت و پرمشقت بوده و دارای فشار زیادی است و باعث فرسودگی انسان می‌شود؛ اما با توجه به علاقه به شغل خود از شرایط راضی هستم و خدا را شکر می‌کنم. چون حقوق و دستمزد اولویتم  در کار قضاوت نیست. هرچند باید گفت که حقوق قضات آن چیزی نیست که مردم فکر می‌کنند.  بارها شده است که وقتی حقوقم را به کسی می گویم، اصلا باور نمی کنند و فکر می‌کنند که شوخی می‌کنم.

این شغل به خودی خود سخت است. یعنی همین که روزی 10الی 15پرونده را رسیدگی می‌کنی سخت است چه برسد به این که در این پرونده حق مردم در میان باشد و باید حقی را به حق‌دار برسانی. بسیاری از این پرونده‌ها آنقدر پیچیده هستند که تا چند روز یا چند ماه روند رسیدگی به آنها طولانی می‌شود. بماند که ما قضات مجبور هستیم اکثراً تا دیر وقت در محل کار خود حاضر باشیم و به پرونده‌ها رسیدگی کنیم و حتی گاهی اوقات پرونده را به منزل برده و در خانه آنها را مطالعه می‌کنیم.

این یکی از مشکلات و مشقات شغل قضاوت است که این هم بخاطر کمبود نیروی انسانی در دستگاه قضاست که امیدواریم این مشکل برطرف شود تا روند رسیدگی به پرونده‌ها سرعت بگیرد و مردم زمان کمتری را در دادگاه‌ها حضور داشته باشند.

: تا به حال از سوی کسی تهدید هم شده‌اید؟

قاضی سوری: بله. تاکنون چندین بار تهدید شده‌ام. هم حضوری و هم تلفنی. البته با توجه به بافت عشیره ای و طایفه ای شهر، این موضوع امری طبیعی است. اما نسبت به آنها بی اعتنا بوده ام. چون می‌دانم که بافت عشیره ای حاکم است و مردم خیلی زود ناراحت و عصبانی می‌شوند و حرفی را می‌زنند که از روی ناراحتی و عصبانیت است.

در همین زمینه : دیدار مادر و فرزند گم شده پس از 29 سال در دفتر دادستان

: خانواده شما با شغل شما مشکلی ندارند؟

قاضی سوری: خدارو شکر خیر. حتی خانواده بسیار مشوق و همراه من هستند. علی رغم این که کار را سخت می‌دانند اما حمایت و دلگرمی می‌دهند و از این که می‌بینند به شهر و مردم خدمت کنند خوشحال هستنند.

: چند فرزند دارید؟

قاضی سوری: سه فرزند دارم. یک دختر و دو پسر.

: اگر فرزندان شما هم بخواهند وارد کار قضاوت شوند ممانعت می‌کنید یا آن‌ها مورد تشویق قرار می‌دهید؟

قاضی سوری: این موضوع بسیار روشن است که نه تشویق می‌کنم و نه مانع می‌شوم. چون پدر خودم هم همینگونه با من رفتار کرد و بنده با علاقه و شوق این شغل را انتخاب کردم. بنابراین برای فرزندان خود هم علاقه آن‌ها اولویت من است.

: آیا از مجازات های جایگزین حبس استفاده می کنید؟


قاضی سوری: در موضوع مجازات‌های جایگزین حبس، اگر جرم از جرایم امنیتی و ملی نباشد و بحث و مسائل جزئی باشد خیلی علاقمند هستیم که از مجازات‌های جایگزین حبس استفاده کنیم که نمونه‌هایی نیز از احکام جایگزین استفاده شده است و در بسیاری موارد به جای مجازات حبس از جریمه نقدی کمک گرفته ایم که هم آمار زندانیان کاهش یابد وهم به نوعی باعث مختومه شدن سریعتر پرونده‌ها شود. هر چند که مجازات های جایگزین اثرات مثبتی هم برای مجرم و هم برای خانواده آن فرد و هم برای دستگاه قضا دارد.

: معیارهای شما برای تحقق عدالت در قضاوت چیست؟

قاضی سوری: معیارهای بنده برای یک قضاوت عادلانه سرعت، دقت و قاطعیت است.

: اولین پرونده‌ای که رسیدگی کردید ؟

قاضی سوری:  اولین پرونده درباره چک بلامحل بود که آن زمان خیلی نسبت به چک سختگیری می‌شد و نهایتا آن پرونده با صلح و سازش مختومه شد.

: تلخ ترین پرونده‌ای که در این سالها رسیدگی کرده‌اید ؟

قاضی سوری: تلخ ترین خاطره من در این 13 سال کار قضاوت درباره پرونده قتل عمدی بود که قاتل محکوم به قصاص شده بود. در زمان اجرای حکم، مادر این شخص به شدت بی تابی و گریه می کرد و با یک قرآن به همه مسئولین و حاضرین التماس می‌کرد. ما خیلی تلاش کردیم که اولیای دم را راضی کنیم تا گذشت کنند که متاسفانه رضایت ندادند و لحظه‌ای که جرثقیل داشت بالا می رفت مادر این فرد بیهوش شد و بر زمین افتاد. این لحظه برای من بسیار ناراحت کننده و دردناک بود.

: و شیرین ترین خاطره؟

قاضی سوری: شیرین ترین خاطره من هم مربوط به پرونده قتل و گذشت قاتل بود. در این پرونده حکم قصاص یک فرد توسط بنده صادر و در دیوان عالی کشور تأیید شد. مادر این قاتل التماس می کرد که فرزند من را قصاص نکنید. این مادر بسیار زیاد به دادگستری، فرمانداری و زندان و جاهای دیگر مراجعه می کرد و بسیار از این حکم ناراحت بود. حتی بنده در سرکشی از زندان با این زندانی دو بار دیدار کردم و به او دلداری می‌دادم که توکل به خدا داشته باش. نهایتاَ این که بنده پدر مقتول را به دادگستری دعوت کردم و به او گفتم که از قصاص بگذر که پدر مقتول بعد از کمی مکث و تفکر گفت: اعدام نمی کنم و از حق خود گذشت و حتی حاضر به دریافت دیه هم نشد و بعد از مدتی قاتل آزاد شد.
مادر آن فرد از این موضوع خیلی خوشحال شد و می گفت من را حلال کنید که خیلی شما را اذیت کردم و برای این پرونده خیلی زحمت کشیدید.

بعد از شش ماه مادر آن فرد را دیدم و گفت که فرزندش مشغول کاسبی شده است؛ اما بعد از آن دیگر آنها را ندیدم چون که جو روستای محل زندگی آن فرد به گونه‌ای بود که برای آن‌ها سخت می‌گذشت و از آنجا به جای دیگری مهاجرت کردند.

در همین زمینه : رسیدگی به 48 هزار پرونده در کارنامه قضایی قاضی جیرفتی، از مقابله با غارت گران میراث فرهنگی تا دستگیری سارقان کفش / چندین بار تهدید شدم اما خدا کمکم کرد

: و سخن آخر


قاضی سوری: از خدا می‌خواهم که  فرصتی به ما دهد که بتوانیم در مسیری که انتخاب می‌کنیم به نحو احسن خدمت نماییم و در پیشگاه خداوند بزرگ و امام علی (ع) که قاضی القضات است و همچنین مردم و ولی نعمتان خود شرمنده نباشیم. امیدوارم تا جایی که می‌توانم به مردم عزیز پلدختر که به آن هویزه ثانی می‌گویند خدمت کنم و باری از دوش این مردم عزیز بردارم.

در همین زمینه : ماجرای آشتی زن و شوهری که نوزادی یک روزه داشتند/ رضایت اصحاب پرونده رضایت ماست/ نه باغچه‌ای دارم که مشغول کار شوم و نه روحیه وکالت دارم




ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *