انگلیس دور اندیش یا قربانی؟!

15:02 - 05 تير 1395
کد خبر: ۱۹۰۱۴۷
انگلیس از اتحادیه اروپایی جدا می شود، این کشور یکی از کشورهای تأثیر گذار در این اتحادیه است، هماهنگی او با سیاست های آمریکا، برای تأثیر و نفوذ در آن، راهبردی بود.
به گزارش گروه بین الملل ، مردم بریتانیا در یک همه پرسی به جدایی از اتحادیه اروپا رأی دادند، حال جدای از این که اقدام انگلیس چه تأثیری بر سرنوشت این قاره خواهد داشت، تأثیر اقدام انگلیس در تحولات منطقه، روابط این کشور و دیگر اعضای اتحادیه با دنیای بیرونی چگونه خواهد بود؟

تشکیل اتحادیه اروپایی برای تک تک کشورهای این قاره محدودیت ها و الزاماتی را به همراه داشت به گونه ای که هر یک از اعضای آن حق تصمیم گیری در قبال نوع روابط خود با کشورهای دنیا را ندارند.

کشورهای عضو اتحادیه اروپا باید تابع قوانین و تصمیماتی باشند که برای آن در نظر گرفته شده است.

آمریکا نفوذ زیادی بر اتحادیه اروپا داشته و دارد. ایالات متحده سایه خود را بر سر قاره سبز پس از پایان جنگ جهانی دوم افکند و با تأسیس اتحادیه اروپا این سایه سنگینتر هم شد.

اکنون یکی از متحدین مهم و راهبردی آمریکا از این اتحادیه جدا شده است، آمریکا شاید اندکی جایگاه تأثیر گذار خود را از دست بدهد، اما مهمترین اتفاقی که می افتد، ابتدا نواختن ساز جدایی در دیگر کشورهای این اتحادیه خواهد بود، سپس می توان پیش بینی کرد که نوع روابط اتحادیه اروپا با تعاملات جهانی تغییر یابد.

هم اکنون غرب آسیا دستخوش بحران هایی است که یکی از دلایل اصلی آن دخالت های آمریکا و اروپا در این منطقه است. در این میان نقش انگلیس و آمریکا از دیگر کشورهای اروپایی بیشتر است.

در دیگر نقاط دنیا از جمله قفقاز و آسیای میانه، نفوذ ناتو باعث ایجاد چالش هایی با روسیه شده است.

غرب آسیا نیز به خاطر وقوع خیزش های اسلامی و ایجاد بحران هایی که در کشورهای محور مقاومت ایجاد شده از گزند دخالت های آمریکا و اروپا در امان نبوده است.

اکنون در چنین شرایطی، ایران و سپس روسیه به مقابله با دخالت های آنها در منطقه پرداخته اند.

سوریه، عراق، لبنان، لیبی و دیگر کشورهای مسلمان منطقه به نوعی با دخالت های غرب روبرو هستند.

سوریه به عنوان یکی از کشورهای محور مقاومت، در سیبل قرار گرفته است و پس از آن عراق زیر آماج حملات تروریست های تکفیری ایستادگی می کند.

نقش ایران در تحولات غرب آسیا، سازنده، تأثیر گذار و مثبت است و اکنون غرب به خاطر چالش جدی که در اتحادیه اروپا ایجاد شده و باعث جدایی انگلیس گردیده، واشنگتن و لندن نگران سیاست هایی هستند که باید در دنیا پیاده کنند.

انگلیسی ها خود به این موضوع اعتراف کرده اند که خروج آنها از اتحادیه اروپا هم برای این کشور مضر است و هم برای اتحادیه اروپا چون تأثیر خود را از دست می دهند.

فیلیپ هاموند وزیر خارجه انگلیس، هم در باره ایران و هم درباره روسیه پس از اعلام نتایج رأی مردم کشورش ابراز نگرانی کرده است.

نگرانی هاموند به این خاطر است که انسجام علیه ایران، روسیه و بحران غرب آسیا از بین می رود و جایگاه آنها تضعیف می شود.

اتحادیه اروپایی به خاطر وجود یک دست بودن می توانست سیاست های خود را در کنار آمریکا در دنیا پیاده کند اما در صورت انحلال آن و یا جدایی چند کشور از آن قدرت تأثیرگذاری هر دو طرف را کاهش می دهد.

البته چنین فرایندی برای اروپا بی بهره نخواهد بود. هزینه های دخالت قاره سبز در امور دیگر کشورهای دنیا بسیار کاهش خواهد یافت و سعی و تلاش خواهد کرد تا تعاملات بهتری با کشورهایی همچون ایران و روسیه داشته باشد.

کشورهای اتحادیه اروپا اگر اکنون با فشارها و ریاضت اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند و درصد فقر و بیکاری افازیش یافته و مردم این کشورها دست به تظاهرات می زنند، به خاطر عملکردی است که مقامات آنها در چند سال گذشته داشته اند.
مردم اروپا به خاطر تحریم هایی که علیه روسیه شده است بسیار متضرر گشته اند. تبادل اقتصادی روسیه و اروپا بخش زیادی از صادرات محصولات اروپایی را در بر می گرفت اما کنون این مبادلات قطع شده است.

جمهوری اسلامی ایران هم تا پیش از این، مبادلات اقتصادی خوبی با اروپا داشت تا این که موضوع دروغین هسته ای باعث تحریم های گسترده آمریکا و اروپا علیه ایران شد.

وزیر خارجه انگلیس گرچه نسبت به ضعیف تر شدن دنیا با خروج این کشور از اتحادیه اروپا سخن گفته است، اما این دنیا نیست که ضعیف می شود بلکه بریتانیا است که تبعات جدایی باعث می شود تا ضعف در دخالت های این کشور در امور جهان ایجاد شود.

هاموند همچنان نگران آن است که چگونه به دیگران ضربه بزند به همین خاطر می گوید که،اروپائیان بدون کشور وی در مسائلی همچون تصویب تحریم ها علیه روسیه قاطعیت سابق را از خود نشان نخواهند داد.

این نگرانی هاموند در قبال ایران هم وجود دارد. کارکرد انگلیس با خروج از اتحادیه اروپا در قبال توافق هسته ای با ایران کاسته می شود.

و اما اکنون رژیم سلطنتی انگلیس همانطور که ارتباط تنگاتنگ با آمریکا داشت، این روابط را مستحکمتر خواهد کرد.

اگر انگلیس هنگام تأسیس اتحادیه اروپا پیش قدم بود و آن را آرزوی دیرینه خود برای این قاره می پنداشت، اکنون هم پیشقدم فروپاشی اتحادیه ای شده است که خود یکی از پایه گذاران آن بود.

شاید اصلاً بتوان گفت اقدام انگلیس از پیش تعیین شده بود تا آغازی برای پایان نیم قرن اتحاد در اروپا باشد. می توان اقدام لندن را یک بازی برای اروپا دانست؟

محتمل است که اقدام انگلیس از یک بحران در اروپا جلوگیری کرد.بحرانی که می توانست این قاره را به آشوب بکشد. آیا انگلیس برای جلوگیری از بحران در اروپا پیش دستی کرد؟



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *