بحران گسترده آب در ایران تا سال 1415/ ریشه کم آبی در کشور، مدیریت منابع موجود است

9:53 - 07 آذر 1393
کد خبر: ۱۸۳۲۰
دسته بندی: جامعه ، عمومی
خبرگزاری میزان: امروز ایران با بحران از دست دادن طلای شفاف، یعنی آب روبرو است. بحرانی که ریشه آن مدیریت منابع آب است و در صورت وقوع چرخ توسعه در کشورمان برای همیشه از کار می افتد.

: امروز ایران با بحران از دست دادن طلای شفاف، یعنی آب روبرو است. بحرانی که در صورت وقوع چرخ توسعه در کشورمان برای همیشه از کار می افتد تا به آنجا که در سال 1415 به حد بحران کم آبی می رسیم که سرانه یک هزار مترمکعب است. این در حالی است  که برای توسعه به سرانه 4هزار مترمکعب نیاز است. این هشدارها بخشی از گفت و گوی خبرنگار اجتماعی میزان با سید هادی خاتمی، عضو ریزگروه ارزیابی در سازمان محیط زیست کشور است که علت اصلی ایجاد این بحران را مدیریت منابع آب در کشور می داند. در ادامه مشروح این گفت و گو را می خوانید.


لزوم حفاظت از منابع آبی و تاثیر این اقدام در توسعه کشورها چیست؟

آب طلای شفاف است به گونه ای که توسعه و رشد در آینده متعلق به کشورهایی است که به منابع آب بیشتر به‌خصوص منابع آب شیرین دسترسی دارند. این ثروت بیش از نفت برای توسعه جوامع و بقاء آنها لازم است، زیرا با پیشرفت های تکنولوژیک می توان به محصولات مورد نظر دست یافت و تا حدودی از داشتن منابع نفت چشم پوشی کرد، اما مقدار آب در کره زمین ثابت است. این وضعیت زمانی بحرانی می شود که در نتیجه افزایش جمعیت سرانه مصرف آب کاهش می یابد ، زیرا از یک سو جمعیت بیشتری برای مصرف وجود دارد و از سوی دیگر این جمعیت به موادغذایی نیاز دارند. بنابراین بخشی از سهم سرانه هر شخص به بخش کشاورزی منتقل می شود. این مقدار مصرف جدای از مصرف آب در بخش صنعت است که با گسترش روزافزون بخش صنایع، مقدار مصرف در این بخش نیز افزایش می یابد.لازم به ذکر است همراه با کاهش سرانه مصرف بخشی از آب که در بخش های مختلف آلوده می شود را به سختی و با گذشت مدت زمان بسیار می توان به چرخه مصرف بازگرداند.


یا توجه به اظهارات شما تمام این موارد آینده ای را پیش روی ما می گذارد که در آن با کاهش شدید آب مواجه هستیم.

در حالی که برای توسعه به سرانه 4هزار مترمکعب نیاز است درحال حاضر سرانه هر شخص در کشور ما یک هزار و 725 مترمکعب است. متاسفانه باید بگویم در سال 1415 کشور ما به حد بحران کم آبی که یک هزار مترمکعب است می رسد. به طور قطع این عدد برای سرانه مصرف تنش را ایجاد می کند و ما به وضعیتی می رسیم که آب را از بطری ها استفاده می کنیم.

بدین معنا که آب ارزش اقتصادی پیدا می کند و دیگر همانند امروز به راحتی شیر آب را باز نمی گذاریم و آهسته به امور نظافت و بهداشت یا شرب یا هر استفاده دیگر بپردازیم بلکه آب شربی را که استاندارد های مد نظرما را دارد با پرداختن هزینه و تهیه بطری های آب تامین می کنیم، زیرا در این صورت مصرف آب شرب قابل کنترل است. یه طور قطع برای سایر مصارف، آب غیر شرب در شبکه لوله کشی وجود دارد. 


با توجه به سخنان شما و اظهار نظرهای دیگر در این باره می توان گفت؛ برخی بحران آب را در ایران خشکسالی می دانند این در حالی است که ایران از نظر جغرافیایی در منطقه ای خشک قرار دارد؟

درست است که بارندگی در ایران یک سوم آسیا و یک چهارم دنیا است اما کشور ما حتی اگر با بحران خشکسالی نیز مواجه نباشد، با بحران سرانه آب مواجه است زیرا ما بیشتر از بحران خشکسالی با بحران مدیریت منابع آب در کشورمان مواجه هستیم. علم راه حل مدیریت منابع آب را پیش روی ما قرار داده است تنها کافی است که تخصص ها هر یک در جایگاه خود قرار گیرد. می توان از این پس ساختمان ها را به شکلی ساخت که مصارف آب شرب و بهداشتی از یکدیگر جدا شود.

 

پس بحران مدیریت منابع آب برای ما خطرساز تر از میزان بارش هاست؟

ایران در حال حاضر در شرایطی قرار دارد که بخشی از دشت های آن به ویژه در مناطق مرکزی و خشک همانند خراسان جنوبی به عنوان دشت های ممنوعه اعلام شده است زیرا میزان برداشت و مصرف آبخوان ها و سفره های آب زیرزمینی از میزان تغذیه آنها به واسطه بارش های جوی کمتر بوده است. در نتیجه با اشباع نشدن خاک از آب، خاک فشرده می شود و ما با فرونشست زمین مواجه می شویم. این در حالی است که ایران کشوری است که از 100 درصد بارش تنها 30 درصد جذب را می تواند بخاطر شرایط جغرافیایی اش داشته باشد و 70 درصد آن تبخیر می شود. 


چگونه می توان این ضعف را بر طرف کرد؟

امروز در بسیاری از کشورهای دنیا با جداسازی شبکه فاضلاب از سفره های آب زیرزمینی به حفاظت از منابع آبی خود می پردازند.متاسفانه در کشور ما حتی در یک شهر به صورت گسترده جداسازی شبکه فاضلاب صورت نگرفته است و به تازگی در تهران این اقدام در حال انجام است. این در حالی است که این جداسازی با اقتباس فاضلاب و آب های زیرزمینی کیفیت این آب ها را افزایش می دهد. 

همچنین آبی که از شبکه فاضلاب به دست می آید را می توان تصفیه کرد و به سایر بخش ها جهت مصرف هدایت کرد. در حال حاضر این اتفاق در تصفیه خانه فاضلاب جنوب در باقرآباد می افتد و آب تصفیه شده را جهت مصرف کشاورزی  به زمین های ورامین هدایت می کنند.


از مدیریت و مشکلاتی که دراین حوزه وجود دارد که بگذریم، بیشترین هدررفت آب در کشور ما در چه بخشی اتفاق می افتد؟

درصدی از آب شرب به واسطه پوسیدگی شبکه های انتقال آب از دست می رود. این میزان هدررفت را می توان از ما به تفاوت میزان آبی که وارد شبکه می شود و قبوض مصرفی به دست آورد. بیشترین مصرف آب در بخش کشاورزی است. مصرف شرب و صنعت پس از این بخش قرار دارند. اما اگر در بخش کشاورزی شیوه آبیاری غرقابی باشد، می توان گفت هدررفت آب بسیار بیشتر از آبی است که از شبکه پوسیده لوله کشی در شهرها هدر می رود.در نتیجه باید منظور از هدررفت آب را مشخص کرد.
 
در این میان وظیفه عموم مردم  و مسئولان چیست؟

باید با برنامه های آموزشی اثرگذار مردم را در جریان وضعیت بحرانی حال حاضر در کشور در خصوص منابع آبی گذاشت زیرا این بحران، وضعیتی نیست که آن را جدی تلقی نکنیم.از سوی دیگر باید مدیریت یکپارچه منابع آبی با این دیدگاه که آب یک کالای اقتصادی است در دستور کار قرار گیرد تا بتوان به تعادل در مصرف آب رسید. اما متاسفانه تا امروز منابع نفت آنچنان خیال ما را آسوده کرده است که بجای این که در مدیریت منابع آب و اتخاذ سیاست های کنترل منابع آبی سرآمد تمام کشورها باشیم، نتوانسته ایم حتی در بخش کشاورزی نیز به تعادلی بین شیوه های کشت و آب برسیم. 


آیا می توان این موضوع که مردم ما بحران کم آبی را جدی نمی گیرند را به تاریخچه کم آبی در ایران و دسترسی ناگهانی  مردم به شبکه آب لوله کشی ارتباط داد؟

ایران در گذشته بخاطر شرایط سختی که از نظر اکولوژیک داشته به ابداعاتی چون قنات دست زده است. نبود کنترل از سوی مردم در مصرف آب را اگر با تاریخچه کم آبی در ایران و دست یابی مردم به شبکه آب لوله کشی بنگریم باید بدانیم این موضع به مباحث اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیک مرتبط است. در یک روند منطقی باید در ابتدا عدالت سیاسی، سپس عدالت اجتماعی و در پی آن عدالت اقتصادی و اکولوژیک داشت تا بتوان منابع را حفظ کرد.

لذا مردم باید به محیط خود، به جامعه و کشورشان عشق بورزند تا رعایت را در شرایط بحرانی از یاد نبرند. این طبیعی است اگر افراد خود را در شرایط اضطرار ببینند از هر منبعی و به هر صورتی برای رفع نیازهایشان استفاده می کنند و هیچ دلبستگی اکولوژیکی به وجود نمی آید. 
 

گفت‌وگو: لیلا موسوی نسب

 


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *