جواد عزتی: «طلا و مس» برای اولین بار نقش طلبه را از حالت تیپیکال خارج کرد

19:22 - 11 مرداد 1393
کد خبر: ۱۸۲۹
خبرگزاری میزان: جواد عزتی که در «فرشته‌ها با هم می‌آیند» برای دومین بار در سینما نقش طلبه را بازی کرده، گفت: «طلا و مس» برای اولین بار نقش طلبگی را در سینما از حالت تیپیکال آن خارج کرد.

: جواد عزتی که در «فرشته‌ها با هم می‌آیند» برای دومین بار در سینما نقش طلبه را بازی کرده، گفت: «طلا و مس» برای اولین بار نقش طلبگی را در سینما از حالت تیپیکال آن خارج کرد.

به گزارش ؛ در اولین جمعه پس از ماه مبارک رمضان با حضور جواد عزتی، بهروز افخمی، مرجان شیر محمدی و جواد طوسی و محمدتقی فهیم برنامه خود را روی آنتن برد. به گزارش روابط عمومی برنامه هفت، برنامه این هفته هفت، با طرح ارتباط میان سینما و خانواده های ایرانی، مسائلی را مطرح کرد که محمود گبرلو در سرمقاله خود در ابتدای برنامه شب گذشته بدان ها اشاره داشت.

گبرلو با بیان اینکه جذب خانواده های ایرانی به سالن های سینما اتفاقی است که می تواند چرخش اقتصادی سینمای ایران را هر چه بیشتر رونق ببخشد اذعان داشت: باید به این نکته توجه کنیم که فیلمسازان ایرانی تا چه حد خودشان را ملزم می دانند که به جای انفعال در دنیای مدرن امروزی مخاطبان خودشان را به سنت ها و باورهای ریشه دار ارجاع بدهند و آثاری که می توانند حضور دسته جمعی خانواده را در سالن سینما رقم بزند چند درصد فیلم های سالانه جدول اکران را به خودش اختصاص می دهند. وی گفت: سینما ایران به انواع فیلم ها احتیاج دارد. اما خوب است که خانواده های ایرانی بتواند هر سال در سبد فرهنگی خویش فیلم های خانوادگی و تاثیرگذار بیشتری را ببیند و قدرت انتخاب بیشتری داشته باشد. سردبیر هفت با اشاره به اینکه سینمای ما نیازمند فیلم های جذاب و خوش ساختی است که به مخاطب خود تلنگر بزند و در تقابل بین باورها و رفتارهای بین سنتی و مدرن بتواند به خانواده ایرانی الگو درست را ارائه بدهد تاکید کرد: بسیاری از فیلم های تاریخ سینما ایران و جهان اگرچه با نگاه آسیب شناسی همراه بودند اما در نهایت تحکیم یک خانواده را اصل قرار دادند. وی اظهار داشت: جامعه ایرانی هر قدربا پیشرفت ها و روش های مدرن منطبق شود از اصل و باورهای ریشه دارخود دورنمی شود. دراین بین سینما می تواند هم آیینه این جامعه باشد و هم با تفکر فیلمسازباهویت ایرانی، پیشرو و جریان سازعمل کند.

گبرلو در پایان گفت: سینمای ملی ما سبک نگاه و هویت را از جامعه خود گرفته است و نقاط عطف این سینما به دست هنرمندانی به ثبت رسیده است که با این نگاه از پشت دوربینشان به جامعه نگریسته اند. از هفت تا هفت نیز عنوان آیتم دیگری از برنامه شب گذشته هفت بود که در بخش اعظمی از مجموعه برنامه سینمایی هفت حضور داشته و به بررسی آثار و فیلم ها در قبل و و حین و پس از فیلمبرداری و رویداد های سینمایی در هفته ای که گذشت می پردازد.

اما کنداکتور این هفته هفت نیز دو گفتگو را در برنامه گنجانده بود که اولین گفتگو به جواد عزتی، بازیگر فیلم فرشته ها با هم می آیند اختصاص داشت. عزتی در این گفتگو درتوضیح نقش طلبگی در فیلم فرشته ها با هم می آیند بیان کرد: با منوچهر محمدی در فیلم طلا و مس نیز پیش از این کار همکاری داشتیم و اتفاقی که برای این فیلم در دفتر کار ایشان افتاد این بود که نگاه انسانی به طلبه ها دادند و نقش طلبگی را از حالت تیپیکال آن خارج ساختند. در واقع الویت نگاه این بود که انسانی بدان نگریسته شود و بدان پرداخته شود که در اجتماع چه جایگاهی را دارا است. وی در تاثیر بخش آکادمیک و هنرستان سوره در کارهای خود گفت: اگرچه رفتن به هنرستان سوره برای من بسیار موثر بود اما پیش ازآن بازیگری را از سال 75 شروع کرده بودم و من خیلی تجربی این کار را یاد گرفتم و در ادامه نیز رفتن به هنرستان سوره وجه آکادمیک به من داد و من را آکادمیک تر کرد. بازیگر فیلم طلا و مس اظهار داشت: اگرچه کارهای جدی که در عرصه تصویر انجام داده ام کمتر از کارهای کمدی من نیست و سعی کرده ام به موازات یکدیگر کمدی و جدی را در برنامه کاری خود داشته باشم اما مردم من را بیشتر بازیگر کارهای کمدی میشناسند که به نظر می آید این بیشتر خواست و سلیقه مردم از من است.

عزتی ادامه داد: نازنین بیاتی؛هم بازی من در فیلم فرشته ها با هم می آیند، نابی را در بازیگری خود دارند که فیلم و ایفای نقش را خیلی راحت می کرد و جنس کارنیز رئال بود که این ها نیز فضای خوبی را از فیلم رقم می زند. وی از تاثیر کاراکتر مهران مدیری در ایفای نقش های کمدی خود گفت: کاراکتر مهران مدیری را هیچ وقت نمی توان کتمان کرد. چرا که تاثیر مستقیمی در کارهای من داشته است و کار با مهران مدیری نیز باعث می شود کارهای من بیشتر دیده شود و مدیری روشی را برای خود دارد که از مغز خود بازیگر هر آنچه را که باید را بیرون می کشد و پیش زمینه به کسی نمی دهد و البته پس از ایفای نقش بازیگر، آن بازی را هرس می کند و بدین ترتیب از ذهن خود و دیگران کاملا استفاده می کند که این موضوع به خصوص در تیپ ها دیده می شود. عزتی با بیان اینکه عاشق ارتباط برقرار کردن با مردم است، یکی از راه های مطالعه و تحقیق در نقش ها را حضور در جامعه دانست وادامه داد: رمان خواندن نیز از بهترین کارها برای قوی تر کردن قوه تخیل در بازی است.

خارج از قاب از دیگر آیتم های ثابت برنامه سینمایی هفت است که در برنامه این هفته خود میزبان مسعود کیمیایی در قاب تصویرخود بود. اما کافه هفت از بخش های قابل توجه مجله تصویری هفت در برنامه این هفته بود که یکی دیگر از اهداف این نوع برنامه ها را در این آیتم به تصویر کشید.

دومین گفتگوی شب گذشته هفت به فیلم آذر، شهدخت، پرویز ودیگران اختصاص داشت که بهروز افخمی و مرجان شیر محمدی از مهمان این بخش گفتگویی بودند. بهروز افخمی، کارگردان فیلم آذر، شهدخت، پرویز ودیگران در ابتدای صحبت های خود به نام فیلم اشاره کرد وگفت: طولانی بودن نام فیلم به خاطر این است که این یک اسم خانوادگی است و زمانی که داستان را خواندم متوجه شدم که این اسم می تواند جلب توجه کند و از دیگر سو شباهت هایی با یک فیلم فرانسوی به لحاظ تعداد کاراکترها که اسمش هم به همین صورت است، دارد.

وی در بیان انگیزه خود از ساخت این فیلم اذعان داشت: داستان های مرجان شیر محمدی داستان های خوبی هستند چرا که وی داستان نویس خوبی نیز هست و در کنار آن نیز همکاری با ساداتیان به عنوان تهیه کننده فیلم همکاری خوبی بود اگرچه که خود، پروانه ساخت این پروژه را از قبل تهیه کرده بودم اما چون اعتقادی ندارم که هر دو کار کارگردانی و تهیه کنندگی را یه نفر باید انجام دهد از آقای ساداتیان خواستم که تهیه کنندگی این کاررا قبول کنند. افخمی با بیان اینکه ترکیب بازیگران این فیلم یکی از بهترین ترکیب های فیلم وی است افزود: در مجموع موضوع این فیلم، خانواده ایرانی واحساس تهدیدی که نسبت به خانواده امروزی ایرانی وجود دارد است که متوجه چند خانواده که در ارتباط با هم هستند می شود.

وی درادامه در توضیح تیتری که در یکی از نشریات منتشر شده بود و نظر وی را تیتر کرده بود اظهار داشت: تیتری با این عنوان که تئوری مولف مهمل و بی سرو ته است از این تحلیل من نشات می گیرد که برخی از افراد مالکیت کاری روی آن مشخص می کنند قبل از اینکه ارزش هنری کار را مشخص کنند. چرا که بهترین فیلمسازان ما فیلمنامه نویسند و صحبت اینکه کارگردان مولف است مهمل است و ادعای بیهوده ای است که مالکیت فیلم از آن تنها از آن شخصی است که روی صندلی کارگردانی نشست. مرجان شیر محمدی؛ بازیگر،طراح صحنه و نویسنده فیلم آذر، شهدخت، پرویز و دیگران از دیگر مهمانان این بخش گفتگویی بود که در توضیح اثر خود گفت: درابتدا قرار بر این بود که کارگردانی این کار را خود بر عهده داشته باشم اما بعد از آنکه نوشتن رمان تمام شد و از بهروز افخمی خواستم تا فیلمنامه آن را بنویسد احساس کردم به عنوان کار اول فیلم دشواری خواهد بود چرا که این فیلم دارای شخصیت های زیادی است. شیر محمدی بیان کرد: در هنگام نوشتن داستان، موقعیتی را در داستان ایجاد می کنم و مخاطب را وارد آن فضا می کنم تا در آن صورت برداشت و نظر خود را داشته باشد و در این میان من هیچ نوع برداشتی را به وی ارائه نمی دهم بلکه مخاطب با درگیر شدن با موقعیت و داستان ها خود به برداشتی از جانب خود می رسد. وی در توضیح حضور کمرنگ خود در عرصه تصویر گفت: فیلمنامه های خوب به دستم نمی رسد اگرچه که در این میان این شانس را داشته ام که با کسانی چون مسعود کیمیایی، عیاری و داوود نژاد کار کنم.

اما پرده آخرهفت با نقد فیلم آقای محمودی و بانو و با حضور دو منتقد، جواد توسی و محمد تقی فهیم بالا رفت و بحث و بررسی پیرامون نقد این فیلم شکل گرفت. جواد توسی در این میزگرد نقطه نظرات خود را این گونه بیان کرد که این فیلم یک بار موضوعی دارد که می تواند سیر تاریخی قبل و بعد خود را در پی داشته باشد. موجودیت طبقه در جامعه ما و آشتی پذیری طبقه فرو دست با طبقه بالای جامعه از موضوعاتی است که پیش از فیلم روح الله حجازی نیز دیده شده و تماشاچی نمی تواند گاه با این نوع ارتباط برقرار کند اما سنگ بنای نقدیک طبقه را باید درفیلم قیصر دانست. وی ادامه داد: این فیلم نسبت به موارد قبلی خیلی موفق ترعمل کرده است چرا که تقابلی را انجام می دهد اگرچه که این تقابل سنت و مدرنیته و واژه آن دستخوش دگرگونی شده و به کار بردن آن با نوعی دافع از سوی مخاطب روبه رو می شود اما واقعیتی است که می خواهد با نشانه شناسی به این موضوع بپردازد. محمد تقی فهیم دراین میزگرد اذعان داشت: خیلی سطحی به مسائل مربوطه پرداخته است و این موضوع تا سه دهه بعد از انقلاب به شدت دستخوش تغییرات شده است و سینما نتوانسته همزمان با آن جلو بیاید و به نظر می آید در این فیلم مشکل از فیلمنامه است. در سراسر این فیلم دائم می خواهد با نماد هایی با مخاطب صحبت کند که این مسئله در قصه نمی تواند روشن کند که دقیقا به کدام جهت می رود و فیلمنامه نتوانسته تضاد شخصیت ها را به حد متعادلی برساند.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *