نمی‌توان از تهران برای همه نقاط کشور نسخه فرهنگی نوشت/ لزوم احترام به خرده فرهنگ‌ها

16:25 - 28 آبان 1393
کد خبر: ۱۷۴۱۶
دسته بندی: سیاست ، عمومی
خبرگزاری میزان: وزیر کشور گفت: ما نمی توانیم در تهران بنشینیم و برای همه کشور نسخه واحد فرهنگی تولید کنیم بجز در مسائل اولیه، اصلی و اساسی، ما باید به خرده فرهنگ ها احترام بگذاریم.

: وزیر کشور گفت: ما نمی توانیم در تهران بنشینیم و برای همه کشور نسخه واحد فرهنگی تولید کنیم بجز در مسائل اولیه، اصلی و اساسی، ما باید به خرده فرهنگ ها احترام بگذاریم.

به گزارش گروه سیاسی ، این سخنان عبد الرضا رحمانی فضلی در اجلاس ارتقاء توانمندی‌های شوراهای فرهنگ عمومی کشور مطرح شده است، متن این سخنان بدین شرح است:

با سلام به ارواح پاک شهدا و روح پرفتوح امام راحل

مسئله مهم و تاثیرگذار و حساس فرهنگ جزو مقولات سهل و ممتنع است. همه ما میدانیم فرهنگ موثر است، 24 ساعت فعالیت هایمان در فضای فرهنگی به عنوان عوامل کنش گر و تاثیرپذیر از فضای فرهنگی است. ولی در عین حال پیچیدگی و ظرائفی دارد که عدم درک و فهم و برنامه ریزی درست در آن حوزه می تواند واقعاً برای ملت ها خسران آفرین باشد.

ملت های زیادی در صحنه گیتی آمدند و رفتند، شکست خوردند پیروز شدند که اگر خوب دقت کنیم می بینیم که موثرترین عوامل در چگونگی فراز و فرود ها به فرهنگ واحوالات مردم بر می گردد.

تعاریف مختلفی از موضوع ارائه شده است. ولی نهایتاً مجموعه عقاید ، افکار و باورها درحوزه فرهنگی تعریف شده است و آنچه مورد قبول واقع شده اینست که تمام فعالیت های بشر در شرایط فرهنگی رخ می دهد و نوع و جهت و چگونگی فعالیت ها را مشخص میکند. امروز خیلی مرسوم است مسائلی مثل سیاست و فرهنگ، اقتصاد و فرهنگ، امنیت و فرهنگ، بهداشت و فرهنگ. ما هیچ موضوع مستقلی را امروز بدون وابستگی مسئله به موضوع فرهنگ نمی توانیم تعریف درستی از آن ارائه بدهیم. و تفاوت رفتارها در حوزه های مختلف فعالیتی را می توانیم با متغیر وابسته فرهنگ توجیه کنیم.

اینکه چرا کشوری در حوزه اقتصادی علی رغم نداشتن منابع اولیه، منابع معدنی و شرایط مناسب موفق است ولی یک کشور با داشتن تمام شرایط و عوامل مساعد ناموفق است، این بر میگردد به نوع تعامل و نوع استفاده ای که کشور ها از منابع با توجه به شرایط فرهنگی خود دارند.

علی ایحال اگر توجه داشته باشیم ، اولین بار مقام معظم رهبری با توجه به افق تعامل و فعالیت هایی که در کشور رخ می دهد بحث تهاجم فرهنگی را مطرح فرمودند و سال ها قبل ایشان با توجه به افق رفتاری و افق تعامل فعالیت هایی که در کشور رخ می دهد، مسأله تهاجم فرهنگی را مطرح کردند .

هرچند برداشت هایی که از صحبت های ایشان اتفاق افتاد؛ خواص و عوام این نگرانی در سطح حوزه هایی بسیار خاص و کوچک پیگیری شد ولی واقع قضیه این است که موضوع ایشان را در حوزه وسیع تر که جهت گیری مثبت داشتند می توان پیگیری و کشف نمود نگرانی های ایشان را در عرصه فرهنگ و چگونگی اقداماتی که در حوزه رفتاری در جامعه واقع می شد.

اما مجموعه کشور متأسفانه نتوانستند اقداماتی متناسب انجام دهند تا بر اساس منویات رهبری در حوزه های مختلف نقش آفرینی موثری داشته باشند. ایشان در گام های بعدی بحث را تحت عنوان تغییرات اجتماعی و همچنین مقوله مهمی که ایشان در دانشگاه سمنان مبنای بحث قرار دادند پی گرفتند؛ به نوعی که اگر منابع فرهنگی را مدیریت نکنیم،کشور از یک حوزه فعال و متکبرانه به یک حوزه منفعل وغیر فعال می افتد. این بحث را درحوز های اجتماعی جامعه تبیین کردند .

بدین گونه که ما بخواهیم و یا نخواهیم جبراً در حوزه این تغییرات اجتماعی قرار گرفته ایم ودر صورت عدم مدیریت صحیح خواه ناخواه تابع این تغییرات هستیم و کشور و ما باز هم شاهد برنامه ریزی و اقدام جمعی که بتواند مناسب ابعاد جامعه باشد نبوده ایم.

با توجه به مهندسی فکری ایشان، در جامعه انتظار این بود که دستگاه های مربوطه بتوانند آن را پیگیری کنند و بیاناتی که در سخنرانی های بعدی داشتند ادامه یابد اما باز هم شاهد برنامه ریزی که بتواند در ابعاد مختلف زندگی مؤثر باشد واقعا نبودیم.

به دنبال آن ایشان بحث مهم مساله سبک زندگی را در سفری که به استان خراسان شمالی داشتند مطرح کردند و همه این مباحث به عنوان اجزای یک منظومه همدیگر را کامل می کنند و ابعاد مسأله را با مصداق های مختلفی که آورده اند به خوبی روشن ساختند .

باتوجه به تهاجماتی که امروزه در تکنولوژی و به عنوان پایه و ارزش فرهنگی مطرح است ؛ اگر نتوانیم افق های خود را مسئولانه دنبال کنیم و سبک زندگی را متناسب با شرایط خود تنظیم نکنیم نهایتا سبک زندگی ما در حوزه های مختلف تحت تأثیر دیگران قرار خواهد گرفت .

ایشان ابعاد فرهنگی را با مصادیقی گوناگون مطرح کردند و اگر بخواهیم نگاه ایشان را بررسی کنیم همواره نگاه ایشان کاملاً در سطح کلان، بستری برای همه فعالیت ها و اقدامات بوده است .

اما باتوجه به درکی که ما از موضوعات فرهنگی داشتیم تلاش کردیم که عینی ترین، حساس ترین و ملموس ترین را از منظرافکار عمومی مد نظر قرار دهیم؛ این موجب شد که همواره در مقولات خاص در حوزه فرهنگ درگیر شویم و موضوعات اصلی را به فراموشی بسپاریم .

دعوای اصلی لیبرالیسم در اشاعه فرهنگ و ارزش ها است که باتمام ابزارهای خود سعی در سلطه بر فرهنگ کشور ها دارند و با موضوعی تحت عنوان " ارزش های لیبرالی " این مسأله را ادامه می دهند .
محل اختلاف نهایی آنها با سایر ملت ها ارزش های لیبرالیسم می باشد و اگر ما ارزش های لیبرالیسم را را به عنوان فرهنگ قبول کنیم، بقیه مباحث و فعالیت های ملت ها در چار چوب ارزش های لیبرالیسم رنگ خواهد باخت و نهایتا فرهنگ ها به انفعال کامل در خواهند آمد .

اکنون شاهد اثرپذیری ملت ها از ارزش های لیبرالیسم هستیم و ما چه بخواهیم و چه نخواهیم در فضایی به سر می بریم که فرهنگ غرب مرتب درحال انتشار است. توجه داشته باشید که با بررسی کلان مسأله می بینیم که امروز رویارویی، تعامل، ارتقا و تماس فرهنگ‌ها، یک واقعیت اجتناب ناپذیر و جبر زمانه است و ما برای مقابله با مسأله باید برنامه ریزی دراز مدت داشته باشیم به معنای نحوه تعاملی که بتواند فرهنگ‌مان را صیانت کند، تقویت بکند و تاثیرپذیری ما را از موضوعات که با ما تعارض دارند محافظت نماید.

برای مقابله با مسائل فرهنگی آنهم از موضع تعامل، ‌بدین معنا که بتوانند از فرصت ها صیانت نموده و آنرا تقویت نمایند می بایست نسبت به آنچه که به عنوان داشته و ذخایر فرهنگی در اختیار داریم به عنوان گامی در جهت ایجاد و بهبود شرایط فرهنگی بهره ببرد.

باید برگردیم و از داشته های خود در فرهنگمان شناخت داشته باشیم و بدانید که فرهنگ ایرانی اسلامی با محوریت آموزه های دینی و ارزش های فرهنگی است که سعادت و خوشبختی این مردم را می تواند غنا بخشیده وآن را تغذیه می نماید.

اینکه چه مقدار در ابعاد مختلف فرهنگ را فعال نماییم و اعتماد مردم را به این فرهنگ جلب کنیم ، چقدر می توانیم پاسخگوی نیازها و مطالبات فرهنگی مردم در حوزه های مختلف آن هم با تکیه بر فرهنگ ایرانی و اسلامی باشید و بتوانیم به آن جواب بدهیم و اعتماد سازی کنیم ، این به کسانی برمی گردد که ادعای مدیریت ایرانی و صیانت از ایران اسلامی را دارند .
اگر نتوانیم به خواست مردم در حوزه های فرهنگی جواب دهیم یقین داشته باشید که فرهنگ مهاجم جای خود را در فرهنگ ما باز می کند ، چون این جبر است و باتمام شرایط اتفاق می افتد .

امروزه می بینیم دایره ارتباطات در همه ابعاد زندگی بشری به شدت برقرار شده و باید به عنوان گام نخست معرفت صحیحی از زمینه های فرهنگ ایرانی اسلامی با محوریت ارزش های الهی و دینی را واقعاً داشته باشیم .

این معرفت و شناخت را باید در گام اول در حوزه جوانان و حوزه نسلی که تأثیرپذیری آنها از یک طرف نسبت به فرهنگ بیگانه بالاست و از طرف دیگر صیانت کننده های فرهنگی اینها هستند و این نسلی است که تعاملات جامعه را بر عهده دارد ومناسبات جامعه را رقم می زند .

اگر نتوانیم با این نسل ارتباط درست برقرار نماییم و فرهنگ ایرانی اسلامی را خوب در نظر بگیریم واقعا انتظار نباید داشت که اینها به ما اطمینان داشته باشند و از ما تبعیت نمایند .

شما از یک طرف شرکت در مجامع علمی و ارتباط با ملت ها را تقویت می کنید و از طرفی دیگر نمی توانید به جوانان بگویید که فکر و اندیشه نداشته باشید ، مگر اینکه ما در ارائه کالاهای فرهنگی و ارائه فرهنگ ناب و اصیل خود چنان گوی سبقت را از بقیه برباییم که آنان فرصت اندیشیدن به فرهنگ دیگر را نداشته باشند .

در ایران با توجه به اینکه دارای خرده فرهنگ های متفاوت درکشور هستیم ، مباحث فرهنگی ثابتی طی سالیان دراز شکل گرفته است پس باید این خرده فرهنگ را ارج بنهیم و بدانیم که ما در کشوری هستیم که باید در عین کثرت وحدت را تقویت کنیم و باید با رعایت و دقت در ملاحظات خرده فرهنگی که در کشور داریم، فرهنگ دینی و ایرانی را به عنوان یک فرهنگ واحد از دل این تکثر بیرون آوریم .

ما نمی توانیم در تهران بنشینیم و برای همه کشور نسخه واحد فرهنگی تولید کنیم بجز در مسائل اولیه، اصلی و اساسی. اساساً علت اینکه شورای فرهنگ عمومی در تمام مناطق شکل گرفته و ترکیب آنها در استان ها به ریاست ائمه محترم جمعه و استاندار و بقیه اعضا در آنجا هستند همین است.

علت این است که در گذشته به دلیل عدم اشراف به واقعیت ها و ظرائف فرهنگی مناطق، برخی از مسائل اجتماعی مناطق را به سرعت متحول و به سرعت حساسیت برایش ایجاد کردند و یک مسأله اجتماعی را به مسئله ای امنیتی تبدیل می کردند. خوب ما در مقاطعی واقعاً نگران این موضوع شدیم؛ به هر حال ما باید به خرده فرهنگها احترام بگذاریم.

اگر ما در این شرایط اقدام و موضع گیری کنیم باید بدانیم که در کجا فرهنگ میتواند تبدیل به مسئله امنیتی شود و در کجا حوزه های فرهنگی می تواند بهره برداری لازم را داشته باشد.

مثال فرا ملی در این عرصه می توان داشت. آنچه به عنوان یک فرقه انحرافی و ضاله به عنوان " داعش" در منطقه اسلامی با آن روبرو هستیم این مسأله است که بستر و زمینه را برای گسترش یک باور غلط فراهم نموده اند و بیان تحلیل های فرهنگی که به نسبت واقعیت های جامعه صورت گرفت ؛ بستر را برای گسترش یک باور غلط از اسلام مطرح ساخته است .

می بایست با این باور که ارزش های دینی محور اصلی فرهنگ ایران اسلامی است و با تعامل و تقابل فرهنگی و شناخت و تحلیل درستی که می توان نسبت به مسائل داشت می توانیم این اطمینان را بدهیم که با تکیه بر این فرصت ها قدرت پاسخگویی لازم را به مردم داشته باشیم.

بحث دیگر ما حوزه اقتصاد است. یعنی چگونه می توانیم اقتصاد را تشویق کنیم و چگونه می توانیم بهره وری را تشویق کنیم ،‌چگونه می توانیم کار را ارزش بدانیم ، چگونه می توانیم بیکاری را ضد ارزش جلوه دهیم و اینکه چگونه می توانیم رانت خواری را ضد ارزش جلوه دهیم و اینکه چگونه می توانیم همه مسائل فرهنگی را در خدمت تعالی کشور بگیریم .

شما می توانید با تقویت باورهای دینی ، که قدرت پاسخگویی به همه زمینه های فرهنگی را دارد انشاء الله گام های بلندی را در اعتلای انقلاب اسلامی داشته باشید .


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *