رؤسای قوه قضائیه وکیل آنلاین مجله حقوقی

مروری بر مواضع موافقان و مخالفان "حق وتو" اعضای دائم شورای امنیت/ "حق وتو" امنیت جهانی را تضمین می‌کند یا تهدید؟

7:30 - 11 فروردين 1395
کد خبر: ۱۵۱۴۸۳
دسته بندی: سیاست
مخالفین حق وتو بر اصل تساوی کشورها در مجامع بین‌المللی تأکید می‌کنند و آن‌را موجب تضییع حقوق جامعه جهانی می‌دانند.
مروری بر مواضع موافقان و مخالفان - گروه سیاسی:حق وتو به عنوان ابزار انحصاری پنج کشور عضو دائم شورای امنیت محسوب می‌شود و این حق انحصاری برای اجتناب از تضاد منافع قدرت‌های بزرگ و برای اینکه قدرت‌های بزرگ در چهارچوب سازمانی به نام سازمان ملل و شورای امنیت اقدام کنند و پاسخگو اقدامات خود نیز باشند، در اختیار آنها قرار گرفته است.

 به تعبیری این حق در جهت حفظ اعتبار و یکپارچگی سازمان ملل اتخاذ شده است. این در حالی است که شورای امنیت فعلی به دور از مشکلات جامعه ملل، تنها با ظاهری منسجم، به محلی برای منازعه سازی و مدیریت مخاصمات بدل شده است. این مسئله نیز ریشه در اولویت منافع ملی کشورهای عضو نسبت به اهداف این شورا دارد.

همانطوری که اشاره شد در شورای امنیت سازمان ملل به برخی کشور­های بزرگ به عنوان کشور‌های تاثیر گذار در نظام بین­‌الملل، حق انحصاری و ویژه­‌ای اهداء شده که حق وتو نامیده می شود. این کشور­ها با این حق ویژه می توانند تاثیر به سزایی در تصمیمات شورای امنیت داشته باشند. این اقدام نیز در درجه اول در حفظ این کشورها در ساختار سازمان ملل و در درجه دوم برای جلوگیری از تشتت آراء که ویژگی جامعه ملل بوده اتخاذ شده است.

واژه "وتو" از نظر لغوی به معنای خودداری از تصویب امور است. این واژه از ریشه لاتین به معنی "من مخالفت می کنم" گرفته شده و در عرصه سیاست اعم از داخلی و خارجی از کاربرد زیادی برخوردار شده است. به رغم کاربرد گسترده وتو توسط اعضای دایم شورای امنیت سازمان ملل متحد جالب است که بدانیم در منشور ملل متحد هرگز از واژه"وتو" استفاده نشده است.

 اختیار یا به نوعی حق وتوی اعضای دایم شورای امنیت سازمان ملل متحد از مفهوم مخالف ماده 27 منشور ناشی شده که تأکید دارد قطعنامه های شورای امنیت با 9 رأی موافق از مجموع 15 رأی کشورهای عضو با این شرط که هر پنج عضو دایم موافق باشند به تصویب می رسد. بنابراین عدم موافقت هر کدام از اعضای دایم با یک قطعنامه به مثابه وتوی آن از سوی آن عضو است. در این راستا تشریح چرایی اهداء حق وتو و سوء استفاده از این حق مورد توجه نوشتار قرار دارد.

تاثیر "حق وتو" در نقش فعلی شورای امنیت

سازمان ملل متحد در پایان جنگ جهانی دوم توسط قدرتهای فاتح جنگ شکل گرفت. در کنار حق ویژه­ای که قدرتهای پیروز برای خود کسب کردند، عضویت دائم در شورای امنیت و برخورداری از حق وتو به پنج  قدرت برتر آن زمان یعنی امریکا، فرانسه، انگلستان، شوروی (امروزه روسیه) و چین رسید. ناکامی های جامعه ملل و عدم کارایی سیستم جامعه ملل در پرداختن به مسائل و مشکلات بین المللی، آن هم به دلیل سیستم رای گیری مبنی بر اتفاق آراء که به دلیل تشتت آراء و تضاد منافع قدرت های بزرگ از اتخاذ تصمیمات مهم باز می ماند، نقش بسیار مهمی در شکل گیری حق وتو در شورای امنیت داشت.

لذا در سازمان ملل(بند 3 ماده 27 منشور ملل) و در ساختار شورای امنیت، حق وتو برای کشور های دائم این شورا به رسمیت شناخته شد، تا راهکار و سازمانی برای جلوگیری از بحث های طولانی و جلساتی بدون نتیجه باشد. چراکه در دوره جامعه ملل بارها و بارها جلسات جامعه ملل به دلیل اختلاف نظرات کشور های مختلف به شکست می انجامید و جامعه ملل از رسیدن به تصمیمی تاثیر گذار باز می ماند. این در حالی بود که بسیاری از کشور ها از جمله کشوری به مانند آمریکا به دلیل منافع ملی هیچ وقت به عضویت جامعه ملل در نیامد. لذا هدف از ایجاد حق وتو بازداشتن کشورهای جهان از درگیر شدن در جنگ و تحقق صلح و امنیت بین الملل در سطح جهان بود.

بسیاری ها اعتقاد دارند با نگاهی به گذشته و عملکرد این شورا در شش دهه اخیر، مشخص می شود که این شورا علی الظاهر در کاهش جنگها و نزاع میان کشورهای کوچک و متوسطی که نفعی برای ابرقدرتها نداشته نقش مهمی را ایفا کرده اما نتوانسته در مقابل منازعاتی که ابرقدرتها در آن ذینفع بوده اند نقش موثری ایفا کند و حتی بعضا به روشن کردن آتش جنگ یاری رسانده است. اما برخی معتقدند که شورای امنیت به جای اینکه مانعی در مقابل شروع جنگ­ها و خاتمه دهنده بر آن باشد(یعنی حفظ صلح و امنیت بین المللی)، به سازوکاری برای مدیریت منازعات و مخاصمات بین المللی به نفع اهداف کشور های عضو این شورا بدل شده است.

لذا نگاهی به جنگ­هایی که در دوران بعد از تاسیس این سازمان رخ داده، نشان از حضور مستقیم یا غیر مستقیم حداقل یکی از کشورهای صاحب وتو در  اکثر این جنگ ها دارد: جنگ 8 ساله عراق با ایران، جنگ ویتنام؛ جنگ کره، حمله شوروی به  افغانستان، حمله آمریکا به افغانستان، دو بار حمله آمریکا به عراق، حمله اسراییل به لبنان و سوریه و....

در واقع اگر از منظر تاریخ روابط بین الملل به سازمان ملل نگاهی بیندازیم متوجه می شویم که در مقابل این سازمان نه تنها نتوانسته جلوی زورگویی قدرتهای بزرگ و تمایل آنها برای جنگ افروزی را بگیرد، بلکه گاهی اوقات و اتفاقا اکثر اوقات به ابزاری برای قدرتهای بزرگ تبدیل شده است. طبیعی است که دراین صورت این سازمان نتواند وظیفه تامین امنیت در عرصه بین المللی را به صورت کامل و تمام به انجام رساند.

مروری بر استفاده از حق وتو در شورای امنیت:

از زمان آغاز به کار سازمان ملل متحد در سال 1945 تاکنون در مجموع 261 مورد اعضای دایم شورای امنیت از حق وتو در موارد مختلف استفاده کرده اند که شوروی و بعداً روسیه با 123 مورد در رأس و سپس آمریکا با 82 مورد، انگلیس با 32 مورد، فرانسه با 18 مورد و چین با 6 مورد در مراتب بعدی قرار دارند.

بیشتر موارد استفاده از حق وتو در دوران جنگ سرد و رویارویی ابرقدرت های آمریکا و شوروی بود که شوروی سابق به دلیل مخالفت با سیاست های نظام سرمایه داری غربی به وتو قطعنامه های شورای امنیت اقدام می کرد؛ به طوری که "آندره گرمیکو"وزیر امور خارجه شوروی در سال های 1957 تا 1985 به آقای"نه"معروف شده بود.

بعد روسیه، آمریکا در مقام دوم بیشترین استفاده از حق وتو قرار دارد. بیشترین موارد استفاده از حق وتو از سوی آمریکا به قطعنامه های شورای امنیت علیه اسرائیل اختصاص دارد. آمریکا در دفاع از اسرائیل و بدون توجه به انتقادات جهانی علیه سیاست های این رژیم تاکنون 38 مورد از قطعنامه های شورای امنیت علیه اسرائیل را وتو کرده است. این در حالی است که سیاست خاور میانه­‌ای آمریکا با حمایت از اسرائیل گره خورده و همین حق وتو به ابزار این کشور در تغییر چیدمان منطقه و در تحولات فعلی بوده است.

موافقین و مخالفین حق وتو

در استفاده از حق وتو و لزوم آن برخی از کشورها به‌عنوان موافق و حتی متقاضی بهرمندی از این حق بوده(مثل کشورهای هند، ژاپن، آلمان و برزیل) و برخی نیز مخالف این امتیاز مخصوص هستند که ذیلا به بررسی دلایل مخالفین و موافقین این امتیاز می‌پردازیم:

دلایل موافقین حق وتو

موافقان حق وتو اغلب اصرار دارند که برای نگه‌داشتن قدرتمندترین کشورها در سازمان ملل و ادامه درگیر بودن آنها در فعالیت‌های این سازمان لازم است که آنها از امتیازات ویژه در سازمان ملل برخوردار باشند در این رابطه اغلب به بحران دهه 1930 در جامعه ملل استناد می‌شود.

همچنین واگذاری حق وتو در واقع مشوق و پاداشی برای قدرت‌های بزرگ بود که ضمن تشکر از آنها برای فرونشاندن آتش جنگ جهانی دوم، این سازمان بین‌المللی جدید را حفظ کرده تا به سرنوشت جامعه ملل دچار نشود و نیز یک عامل متوازن‌کننده بین صاحبان قدرت است که مانع دخالت هرکدام از آنها در حوزه نفوذ دیگری می‌گردد.

از دلایل دیگر این‌که اگر حق وتو وجود نداشت، امکان داشت که برخی از قدرت‌ها همان‌طور که در جامعه ملل اتفاق افتاد، سازمان ملل را ترک کنند. دلیل دیگر این‌که حق وتو عامل متوازن‌کننده‌ای در برابر مجمع عمومی است. دلیل دیگر این‌که حق وتو یک امتیاز قانونی است که در سال 1945 کلیه کشورهای موسس و پس از آن، اعضاء جدید سازمان با تصویب منشور ملل متحد برای پنج عضو دائم شورای امنیت پذیرفته‌اند.

 دلایل مخالفین حق وتو

مخالفین حق وتو بر اصل تساوی کشورها در مجامع بین‌المللی تأکید می‌کنند و آن‌را موجب تضییع حقوق جامعه  جهانی می‌دانند. بند 1 ماده 2 منشور ملل متحد به صراحت بیان می‌دارد که سازمان ملل بر مبنای اصل تساوی حاکمیت کلیه اعضای آن قرار دارد. همچنین با پذیرفتن حق وتو، هرگونه اقدام از طریق شورای امنیت علیه اعضای دایم غیر ممکن می‌شود. چنانچه یکی از اعضای دایم شورا نقض صلح و یا اقدام تجاوزکارانه کند، کشور مزبور می‌تواند با استفاده از حق وتو مانع از هرگونه تصمیم‌گیری شورا علیه آن کشور شود. مانند مسأله تجاوز شوروی سابق به افغانستان که محکومیت تجاوز شوروی در شورای امنیت با وتوی این کشور مواجه گردید.




ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *