رؤسای قوه قضائیه وکیل آنلاین مجله حقوقی

بازخوانی تاریخی عدم استفاده ایران از سلاح کشتار جمعی

19:54 - 17 آبان 1393
کد خبر: ۱۴۰۲۷
دسته بندی: سیاست ، عمومی
خبرگزاری میزان: پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای با انتشار گزارشی تحت عنوان «گذشته، چراغ راه آینده» به بازخوانی تاریخی عدم استفاده ایران از سلاح کشتار جمعی پرداخت.

: پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای با انتشار گزارشی تحت عنوان «گذشته، چراغ راه آینده» به بازخوانی تاریخی عدم استفاده ایران از سلاح کشتار جمعی پرداخت.

به گزارش به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، متن کامل این گزارش بدین شرح است:

یکی از اتهاماتی که در طول 10 سال گذشته، و در جریان مذاکرات هسته ای از سوی کشورهای غربی و به طور خاص ایالات متحده به ایران نسبت داده شده، «تلاش برای ساخت سلاح هسته ای» است.

در طول یک سال اخیر نیز همواره مقامات آمریکایی بر موضوع «گریز هسته ای» (Break out) تاکید داشته و مدعی بوده اند که ما همچنان به ساخت سلاح هسته ای از سوی ایران مشکوکیم و به همین خاطر باید کاری کنیم که فرایند تصمیم تا اقدام به ساخت سلاح هسته ای توسط ایران، حداقل شش ماه به طول بینجامد.

این اتهامات در حالی مطرح می شود که مبتنی بر وقایع تاریخی، آمریکا خود به عنوان تنها کشوری است که در طول تاریخ بشر از بمب اتمی علیه کشوری دیگر استفاده کرد و در جریان جنگ جهانی دوم، صدها هزار نفر از مردم بی گناه شهرهای هیروشیما و ناکازاکی را قتل عام کرد. اگرچه مردم ژاپن هنوز هم با عوارض شیمیایی برجای مانده از آن جنایت دست و پنجه نرم می کنند.

در سویی دیگر، کارنامه روشن جمهوری اسلامی ایران در جنگ هشت ساله خود با رژیم بعث عراق قرار دارد که علی رغم نابرابر و ناعادلانه بودن آن، این کشور هیچ گاه حاضر نشد در طول این جنگ از سلاح کشتارجمعی علیه مردم بی گناه استفاده کند.

چندی پیش نیز یکی از تحلیلگران غربی در مصاحبه ای پیرامون پرونده هسته ای ایران به این موضوع اشاره کرد که ادعای داشتن سلاح هسته ای از سوی ایران، امری دور از ذهن است؛ چرا که این کشور حتی در جنگ هشت ساله خود علیه صدام، یعنی کسی که در طرف مقابل ایران از انواع و اقسام سلاح های کشتارجمعی استفاده کرد هم حاضر نشد دست به اقدام مشابه بزند.

این در حالی است که برخی معتقدند در زمان جنگ، دست یازیدن به هر عملی هرچقدر وحشیانه و سرکوبگرانه مجاز است. عده ای پا را فراتر نهاده اظهار می دارند که در زمان جنگ حتی می توان بر روی شهروندان خودی اسلحه کشید و هرگونه اعتراض داخلی را به نفع پیشبرد جنگ به شدیدترین نحو ممکن سرکوب کرد.

جنگ ایران و عراق که «طولانی ترین جنگ قرن» نیز خوانده شده است، از سویی نشانگر ظهور و بروز عقاید ابرازشده فوق است و از سویی دیگر ناقض آن چیزی است که در سطور پیشین بیان شد. آن جایی که کنشگر میدان جنگ رژیم بعثی عراق است، انهدام، خرابی، تجاوز و جنایت بی آن که به حد یقفی قایل باشد در شدیدترین وضع خود جریان می یابد اما در جایی که تصمیم سازان و تصمیم گیران جمهوری اسلامی ایران بازیگر اصلی صحنه نبرد هستند بر مبانی و اصولی پایبندی می کنند که مانع دست یازیدن به اقدامی مشابه است.

عملکرد تصمیم گیران سیاسی و نظامی در جمهوری اسلامی ایران و به ویژه تصمیمات و اراده امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی در دوران هشت سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران دربردارنده نمونه های بسیاری است از توانستن و انجام ندادن.

در این جنگ علی رغم وقوع جنایت، تجاوز و وحشی گری از سوی دشمن، جمهوری اسلامی ایران در حالی که «می توانست اگر می خواست» جنایات دشمن را در سطحی وسیع تر و مقیاسی شدیدتر پاسخ دهد، بر اصول خود پایداری و خویشتنداری کرد.

از این رو در این نوشتار برخی از مواردی که نشانگر خودداری مسوولان جمهوری اسلامی ایران از انجام اعمال غیرانسانی، استفاده نکردن از سلاح های کشتارجمعی و رعایت موازین اسلامی حتی در مقابل دشمنی وحشی نظیر رژیم بعثی است به اختصار مورد اشاره قرار گرفته است.



* ورود به خاک عراق


پس از آزادسازی خرمشهر و در حالی که امام خمینی (ره) در نخستین جلسه تصمیم گیران نظامی و سیاسی کشور برای تعیین تکلیف ادامه جنگ، با ورود به خاک عراق مخالفت کرده بودند، در جلسه ای دیگر در تاریخ 20 خرداد 1362 که فرماندهان نظامی و مسوولان سیاسی به حضور ایشان رسیدند و با استدلال های قوی و منطقی متفق القول، توقف در مرز را مانع دفاع در برابر تجاوزهای بعدی عراق دانسته و خواستار اجازه ی ورود به خاک عراق شدند، امام خمینی(ره) تنها با این شرط با ورود به خاک عراق موافقت کردند که در عملیات ها به مردم عادی و مناطق مسکونی آسیبی وارد نشود. امام رحمه الله علیه موکدا تاکید کردند: «در نقاطی وارد شوید که مردم آسیب نبینند.» بر این اساس عملیات رمضان در منطقه ای طراحی و اجرا شد که خالی از سکنه بود.



**حملات شیمیایی


عراق از 27 مهر 1359 تا 3 شهریور 1367 در مجموع 582 بار حمله شیمیایی شامل حملات آزمایشی، محدود، گسترده حجیم و فوق گسترده انجام داد. در نتیجه این حملات بیش از 10 هزار نفر شهید، حدود 100 هزار نفر مصدوم شدید و نیازمند مداومت درمان و قریب به 250 هزار نفر دچار مصدومیت خفیف شدند.

تنها در بمباران شیمیایی حلبچه که در 26 اسفند 1366 انجام شد، حدود 5 هزار نفر شهید و تعداد بیشتری مصدوم شدند. در چنین وضعیتی جمهوری اسلامی ایران نه تنها اقدام به مقابله به مثل نکرد، بلکه فرماندهان نظامی و مسوولان بهداری، رسیدگی به مصدومانِ عراقی بمباران ها را وجهه همت خویش ساختند و آسیب دیدگان و آوارگان را به داخل خاک ایران انتقال داده و تحت مداوا و رسیدگی قرار دادند.

بر اساس اسناد ارایه شده از سوی سازمان ملل متحد ـ که همواره در طول این جنگ موضعی جانبدارانه نسبت به عراق داشت ـ ایران هیچ گاه از سلاح های شیمیایی علیه نظامیان و غیرنظامیان عراقی استفاده نکرد.



* نفی مقابله به مثل در حمله به مردم شهرها

پس از انجام عملیات والفجر 4 از سوی ایران، رژیم بعثی عراق که در صحنه نبرد در مقابل رزمندگان ایران کاری از پیش نبرده بود، به تلافی شکست در این عملیات، حمله به مناطق مسکونی کشورمان را در دستور کار خود قرار داد.

ارتش عراق در 30 مهر 1362 شهر دزفول را با سه موشک مورد حمله قرار داد. در اثر این حمله که بیش از 60 منزل مسکونی و 55 مغازه به کلی ویران شد، 35 نفر شهید و بیش از 100 نفر مجروح شدند. در همین روز ارتش عراق 3 موشک به شهر مسجدسلیمان شلیک کرد که در اثر آن نزدیک به 100 نفر شهید و بیش از 200 نفر زخمی شدند. حملات عراق به مناطق مسکونی با حمله به مسجدسلیمان و بهبهان در تاریخ 4 آبان 1362 و حمله به خرم آباد، اندیمشک و نهاوند در 14 آبان 1362 ادامه یافت.

در پی گسترش حملات عراق به مناطق مسکونی، انتظار اقدام مقابله به مثل در افکار عمومی بالا گرفت. از این رو در چهارم آبان 1362 جلسه ای با شرکت سران سه قوه در حضور امام خمینی رحمه الله علیه تشکیل و درباره حملات عراق به مناطق مسکونی و نحوه واکنش به آن بحث شد.

امام خمینی رحمه الله علیه در این جلسه، دست یازیدن به اقدام مقابله به مثل و مورد حمله قرار دادن مناطق مسکونی عراق را نپذیرفته و فرمودند: «این اقدام اشکال شرعی و سیاسی دارد».

رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران چندی پس از این جلسه و در حالی که همچنان افکار عمومی در برابر جنایات عراق درخواست مقابله به مثل داشت، طی سخنانی در 15 آبان 1362 فرمودند: «شما باید توجه بکنید که مبادا یک وقتی به واسطه بمباران های شهرهای شما و کشتن عزیزان شما، مبادا یک وقتی شما عصبانی بشوید و جبران بکنید این طوری؛ این انتقام از او نیست. شما انتقامتان را از صدام باید بگیرید و از حزب بعث، و الان دارید می گیرید. توجه کنید که نبادا حتی یک گلوله به طرف شهرهای اینها بیندازید. آنها شهرهایی هستند که همان طوری که این بهبهان ما مظلوم است، بصره هم مظلوم است، مندلی هم مظلوم است، همه اینها مظلومند. اینها تحت ستم هستند. ما باید جهات انسانی را تا آخر حفظ کنیم. ما جهات انسانی را تا مرز شهادت و فوت باید حفظ بکنیم و هیچ وقت عصبانی از این نشویم که او دارد این کار را می کند، پس ما هم خوب است یکی از شهرهای آنها را بزنیم؛ نه، هیچ همچو نیست. موازین، موازین اسلامی است. این جا جمهوری اسلامی است. این جا اسلام حکومت می کند. بنابراین باید مواظب باشید از خودتان، کسانی که قدرت دارند، دولت قدرت دارد، سپاه قدرت دارد، ارتش قدرت دارد، بسیج قدرت دارد، این هایی که قدرت دارند باید حفظ جهات انسانیت را، جهات اسلامیت را بیشتر از دیگران بکنند. این قدرت را در محلش خرج بکنند، تجاوز از محلش نشود.»

البته در اواخر سال 66 و اوایل سال 67 که «جنگ شهرها» بالا گرفت و موشک های صدام حتی شهرهایی چون تهران و قم را نیز مورد هدف قرار داد، مسوولان جمهوری اسلامی تصمیم گرفتند که برای دفع شرارت های روزافزون رژیم بعث، اقدامات متقابلی را انجام دهند، اما حتی این اقدامات نیز در بیشتر موارد با اطلاع رسانی قبلی انجام می شد.

مسوولان جمهوری اسلامی حتی با طرحی که پیشنهاد می کرد اسرای عراقی به شهرهایی که در شعاع عملکرد موشک های عراق قرار دارند انتقال داده شوند تا عراق از حمله به این شهرها منصرف شود و یا در صورت حمله، شهروندان این کشور در معرض آسیب قرار بگیرند مخالفت کردند.



** مقایسه عملکرد ارتش عراق و رزمندگان ایرانی

ارتش عراق شهرها و روستاهایی را که در آغاز جنگ به تصرف خود درآورده بود با خاک یکسان کرد؛ به طوری که در برخی موارد حتی هیچ گونه اثری از حیات گیاهان و جانوران نیز باقی نگذاشت. به همین دلیل هنگامی که رزمندگان ایرانی این مناطق را بازپس گرفتند، اثری از 1300 روستای خوزستان ندیدند و از شهرهایی نظیر آبادان، خرمشهر، قصر شیرین، دهلران، هویزه، موسیان، گیلان غرب، بستان، مهران، شوش، سوسنگرد و ... سایه ای بیش باقی نمانده بود. اما در مقابل، شهرها و مناطقی از عراق که از سوی رزمندگان ایران آزاد می شدند از هرگونه تعرض مصون بودند.

به عنوان نمونه در جریان عملیات والفجر 10 که مناطقی از استان سلیمانیه عراق به دست نیروهای ایرانی افتاد، مخابره گزارش هایی مبنی بر تعرض برخی نیروهای تکاور و اکراد معارض عراقی به اموال دولتی و شخصی، واکنش سریع و قاطع فرماندهان را موجب شد.

در این رابطه محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران به محض اطلاع از وقوع چنین مواردی ـ که البته تعداد آنها معدود بود ـ سریعا به فرماندهان رده ها اعلام کرد که اولا با کنترل و نظارت دقیق مانع از تکرار چنین مواردی شوند، ثانیا در صورت مشاهده با عاملین برخورد کنند.

رزمندگان ایرانی حتی در جریان بمباران شیمیایی حلبچه، در مورد استفاده از مواد غذایی فاسدشدنی از امام رحمه الله علیه استفتا کردند که ایشان در پاسخ اعلام کردند: «رزمندگان می توانند مواد فاسدشدنی متعلق به مردم را که در منطقه عملیاتی رها شده استفاده کنند؛ ولی در صورتی که صاحب مال پیدا شد باید مثل آن را به وی عودت دهند».



** ماجرای سد دربندیخان


مسئله انفجار سد دربندیخان که در صورت تحقق آن بغداد پایتخت عراق در معرض تهدیدی جدی و خطرناک قرار می گرفت، از دیگر اقداماتی است که جمهوری اسلامی ایران در طول جنگ تحمیلی هشت ساله، علی رغم به وجود آمدن امکان دست یازیدن به این اقدام از انجام آن خودداری کرد.

بر اساس اسناد موجود حتی در مقاطعی از جنگ طرح هایی برای انفجار سد تهیه شده بود. در جریان عملیات والفجر 10 و عملیات بیت المقدس 4 که طی آن رزمندگان ایرانی در ساحل دریاچه سد دربندیخان استقرار یافتند، احتمال انفجار سد به شدت تقویت شد. حتی دولت عراق که احتمال می داد ایران از فرصت طلایی برای وارد آوردن ضربه ای سهمگین به عراق استفاده خواهد کرد به طراحی و انجام مانورهایی در بغداد اقدام کرد که در صورت وقوع چنین رخدادی کسب آمادگی نماید اما مسوولان سیاسی و تصمیم گیران نظامی جمهوری اسلامی ایران، هیچ گاه به چنین اقداماتی دست نزدند.



**عملیات های هوایی


همان گونه که در سطوح تصمیم گیری در رده های بالای نظام جمهوری اسلامی، استفاده از سلاح های کشتارجمعی و حمله به غیرنظامیان ممنوع شمرده می شد، در سطح رزمندگان نیز چنین رویکردی در عمل به اجرا درمی آمد.

در این رابطه از شهید عباس دوران نقل شده است که روزی طبق دستور، ماموریت تخریب پلی را برعهده داشته است اما قبل از انهدام پل مشاهده می کند که اتومبیل شخصیِ سواری در حال عبور از روی آن است به همین دلیل برای آسیب نرساندن به آن اتومبیل، پل را دور می زند و وقتی اتومبیل از پل عبور کرده بود، آن وقت پل را تخریب می کند.

همچنین در موردی مشابه از خلبانِ شهید سید علیرضا یاسینی نقل شده است که روز ششم مهر ماه 59، چهار هواپیمای «اف ـ 4» برای بمباران پل «الکوت» ماموریت یافتند. این پل که جنوب عراق را با شمال آن مرتبط می کرد برای دشمن جنبه حیاتی داشت و انهدام آن موجب قطع پشتیبانی نیروهای دشمن در منطقه جنوب می شد؛ اما زمانی که هواپیماها آماده انجام عملیات انهدام پل شده بودند، با مشاهده تعدادی از مردم غیرنظامی که در حال عبور از روی پل بودند، تصمیم می گیرند با انجام یک گردش هوایی منتظر خلوت شدن پل بمانند. زمانی که هواپیماها دوباره روی پل می آیند، هنوز روی پل مملو از جمعیت است. در این وضعیت هر چهار فروند هواپیما تغییر مسیر داده و بمب هایشان را بر روی اهداف نظامی که در مسیر برگشت قرار داشتند فرومی ریزند.

بیان نمونه های مذکور، همگی برای اشاره به این نکته مهم بود که ایران در زمانی که حتی نامی از پرونده هسته ای و مشکل تراشی ها برای فعالیت های صلح آمیز هسته ای مطرح نبود، و در زمانی که با حمله همه جانبه ارتش بعثی رودررو بود نیز به دنبال تولید و ساخت سلاح های کشتارجمعی نبوده است.

در واقع طبق نظرات و فتاوی رهبران جمهوری اسلامی (امام خمینی رحمه الله علیه و آیت الله خامنه ای) ساخت و استفاده از هرگونه سلاحی که منجر به کشتار مردم عادی و بی گناه شود حرام است.

این مساله البته نه از روی ترس و هراس از اقدامات متقابل برخی کشورهای غربی، بلکه برخاسته از تعالیم و معارف اسلامی است که به تعبیر رهبر انقلاب، اگر جمهوری اسلامی می خواست به چنین سلاح هایی دست یابد (فرض محال) هیچ کشور و قدرتی نمی توانست مانع آن شود؛ حال آن که جمهوری اسلامی هیچ گاه دنبال چنین موضوعی نبوده است.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *