رؤسای قوه قضائیه وکیل آنلاین مجله حقوقی

شکم های گرسنه در کنار برج های بلند نیویورک

11:46 - 04 آبان 1393
کد خبر: ۱۲۶۴۸
دسته بندی: فرهنگی ، عمومی
خبرگزاری میزان: کلان شهر نیویورک که به دلیل برخورداری از ساختمان سازمان ملل متحد و برخی نهادهای جهانی در عرصه بین الملل شناخته شده است، روی دیگری دارد و آن فقر و اختلاف طبقاتی است.

: کلان شهر نیویورک که به دلیل برخورداری از ساختمان سازمان ملل متحد و برخی نهادهای جهانی در عرصه بین الملل شناخته شده است، روی دیگری دارد و آن فقر و اختلاف طبقاتی است.

به گزارش   "جان فریمن" رئیس انجمن منتقدان کتاب ملی آمریکا در توصیف شکاف عمیق میان فقیر و غنی در نیویورک نوشت: نیویورک شهر رؤیاها و البته فقر و نابرابری است. در این شهر شکاف میان فقیر و غنی بسیار زیاد است و من زمانی به این موضوع پی بردم که فهمیدم برادرم "تیم " به فاصله چند ساختمان از آپارتمان زیبای من در یک نوانخانه زندگی می‌کند.

به گزارش میزان و به نقل از ایبنا جان فریمن که توانسته بود با ثروت به‌جامانده از مادربزرگ خود، موقعیت اجتماعی خوبی به دست آورد و در یک آپارتمان مجلل ساکن شود، نمی‌دانست که برادر کوچک‌ترش پس از نقل‌مکان به نیویورک در یک مرکز نگهداری از بی‌خانمان‌ها در فاصله یک مایلی او به سر می‌برد.

تیم از ارث محروم نشده بود بلکه فقط به دلیل افسردگی و بیماری ذهنی نمی‌توانست به آن پول دسترسی داشته باشد و چیزی هم در مورد شرایط خود به خانواده نگفته بود. البته او بسیار شجاعانه با بیماری خود روبرو شده بود و کارت خدمات درمانی داشت.

جان می‎گوید: تیم باوجود مخالفت‌های شدید خانواده به نیویورک آمده بود و چون شغلی پیدا نکرده بود، در یک نوانخانه ساکن شده بود. او بسیار مهربان و خوش‌اخلاق بود، بااین‌وجود چون تجربه زندگی با او در یک‌خانه را داشتم ترجیح می‌دادم جدا از یکدیگر زندگی کنیم.

وی ادامه داد: بنابراین ما از طریق فیس‌بوک و ایمیل باهم ارتباط داشتیم. او که به نظر خوشحال و پرانرژی‌تر از همیشه می‌رسید، برای گرفتن شغل در یک کتابخانه رزومه خود را ارسال کرده بود. همچنین در ورودی مترو روزنامه رایگان توزیع می‌کرد و پول درمی‌آورد.

جان افزود: آوردن "تیم "به خانه خودم اشتباه بود چراکه او می‌خواست به ما ثابت کند می‌تواند روی پای خودش بایستد. سرانجام هم موفق شد و توانست از نوانخانه به یک آپارتمان برود و زندگی جدیدی را آغاز کند.
اما پس از مدتی از فشار زندگی در نیویورک خسته شد و به اوتیکا و سپس دالاس رفت، جایی که اکنون به نظر راحت زندگی می‌کند.

اما آن‌همه نابرابری در طول زمانی که تیم در نیویورک بود، از یادم نمی‌رود. نیویورک داستان دو شهر را در خود دارد: یکی فقیر و دیگری غنی. اما ما از فقرای آن چیز زیادی نمی‌شنویم. ما تصویر خیابان‌های پهن و زیبای منهتن را می‌بینیم اما صف‌های طولانی جلوی درب مراکز رفاهی، کودکان بی‌پناه ساکن نوانخانه‌ها و مادران بیکار سرپرست خانواده را نمی‌بینیم.

اختلاف سطح درآمد اکنون به بیشترین میزان خود رسیده و نیمی از ساکنان نیویورک نزدیک به خط فقر زندگی می‌کنند. ثروت در میان ثروتمندان متمرکزشده و درواقع ثروتمندان روزبه‌روز ثروتمندتر و فقرا فقیرتر می‌شوند. در این میان طبقه متوسط به‌تدریج در حال ناپدید شدن است و شغل‌های تولیدی کمرنگ شده‌اند.

این الگویی است که بسیاری از شهرهای بزرگ به آن دچار شده‌اند. مردم در حال مهاجرت به شهرها و ترک روستاها هستند و این مسئله بهای مسکن و اجاره‌ها را افزایش داده است. اکنون یک‌سوم نیویورکی‌ها بیش از 50 درصد درآمد سالانه خود را صرف اجاره خانه می‌کنند.

مسلماً این وضعیت نمی‌تواند پایدار بماند و برای کم کردن فاصله غنی و فقیر در این شهر دوقطبی و شهرهایی نظیر آن باید چاره‌ای اندیشیده شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *