وعده ما با ستاره ها قطعه نام‌آوران نباشد/ دور زدن با «تابوت» دردی را دوا نمی‌کند

13:10 - 28 دی 1394
کد خبر: ۱۲۳۲۷۶
دسته بندی: ورزشی ، فوتبال
طوری رفتار کنیم که محل ملاقات ما با نام‌آوران «قطعه نام‌آوران» بهشت زهرا (س) نباشد.

آدم‌های بدی شدیم، دیگر نوشتن از مرگ و میر انسان‌ها برای ما عادی شده. نمی‌دانیم تقصیر چه کسی است که باید به این صورت از رفتن آنهایی بنویسیم که دوست و رفیق ما بودند.

ابتدای سال 94 درگذشت ناگهانی میلاد حجت‌الاسلامی و حسین جوادی دو خبرنگار جوان در کوهای آلپ همه ما را شوکه کرد و همانجا فهمیدیم «سالی که نکوست از بهارش پیداست!».

بعد از میلاد و حسین باز هم جامعه ورزش در غم از دست دادن دوستانش سوگوار شد. غلامحسین مظلومی، بیت‌الله عباسپور، هادی نوروزی، جواد رفوگر، محمد علی اینانلو، لطفعلی پورکاظمی، ابراهیم نعمتی و حالا هم «آقا رضا احدی».

شاید سن خیلی از مخاطبان خبر درگذشت احدی به سال‌های درخشش پسر استقلال در زمین فوتبال قد ندهد، اما مگر می‌شود فوتبالی بود و احدی را نشناخت؟ جوان ترکه‌ای 19 ساله‌ای که سال 60 در استقلالی بازی کرد که بزرگانی مانند ناصر حجازی و رضا نعلچگر را در ترکیب خود داشت اما همان موقع هم معلوم بود که «رضا» بازیکن دیگری است. پس از 4 سال خوب در استقلال احدی به آلمان رفت و بعد از 3 سال و درست در زمانی که استقلال درگیر مسئله بازوبند کاپیتانی بود به این تیم برگشت که بزرگی کند.

احدی چه در تیم ملی، چه استقلال و حتی چه زمانی که خیلی کوتاه برای پرسپولیس بازی کرد واقعاً ستاره بود. احدی را می‌شود یکی از سردمداران نسل سوخته دهه 60 فوتبال ایران دانست، از آن دست بازیکنانی که به خاطر نبود تلویزیون و کمبود امکانات فقط در ورزشگاها دیده شدند، از آن دست بازیکنانی که مردم برای دیدن جادوی‌شان در زمین فوتبال با رغبت به ورزشگاه می‌رفتند،‌ از آن دست ستاره‌هایی که مردمی بودند و فقط فکر فوتبال نه مثل ستاره‌های کاغذی و پر حاشیه امروز که به تنها چیزی که فکر نمی‌کنند فوتبال است.

رضا احدی که این اواخر با شغل شریف تاکسی رانی مخارج زندگی‌اش را تأمین می‌کرد و ستاره‌هایی مانند آشوبی، مجتبی جباری، آندو تیموریان، خسرو حیدری، وحید طالب‌لو و ... را به فوتبال ایران معرفی کرد ففط 53 سال زندگی کرد، سنی که برای یک ورزشکار و فوتبالیست زیاد نیست.

کاری نمی‌شود انجام داد و فقط باید مقابل تصمیم خداوند سر تعظیم فرود آورد اما یادمان باشد که کمتر «مُرده پرست» باشیم،‌یادمان باشد که بزرگان را «یادمان» باشد. طوری رفتار کنیم که محل ملاقات ما با نام‌آوران «قطعه نام‌آوران» بهشت زهرا (س) نباشد.

رضا احدی درگذشت و این سرنوشت همه ما است اما کاری کنیم که قبل از بستن بار سفر ابدی همدیگر را دوست داشته باشیم، کاری کنیم که به جای تسلیت گفتن به خانواده «احدی‌ها» زمانی که عزیزانشان نفس می‌کشند سراغشان برویم و گرنه دور زدن با تابوت ستاره‌ها آن هم در ورزشگاه امجدیه یا شیرودی دردی از آنها دوا نمی‌کند.

یادداشت از میلاد اعظمی



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *